به گزارش می متالز، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار تأکید می کند که کارآمدی بورسها بهیقین از بازارهای غیرمتشکل بیشتر است و بر همین اساس، شفافیت و کارآمدی بورس کالا و انرژی بدون شک بیشتر از بازارهای دیگر بوده و بهطورکلی، اشکالات احتمالی در بورس در قیاس با بازارهای رقیب، بهمراتب کمتر است.
به طور طبیعی بسیاری از کالاها در بازارهای سنتی معامله میشوند و وقتی بازار مدرنی از جنس بورس تشکیل میشود، نوعی دوگانگی به وجود میآید. از سویی، عدهای به بازار سنتی عادت کردهاند و از سوی دیگر، بازار مدرنی مثل بورس کالا یا انرژی، اصلاحات و تغییرات ساختاری و عمدهای را در مبادلات ایجاد میکنند که به این ترتیب وجود این مقاومت ها طبیعی است. همچنین ممکن است برخی مقامات به مطالبات گروهی از فعالان بازارهای سنتی، اهمیت بدهند و حامی تداوم کار در بازار سنتی شوند.
ما نمیگوییم بورس هیچ ایرادی ندارد، ممکن است اشکالاتی هم وجود داشته باشد اما حتماً شفافتر و سالمتر از باقی بازارهاست و در قیاس با کارکرد سایر بازارها حتماً اشکالات کمتری دارد. در این شرایط طبیعی است که عدهای، اشکالات کوچک را بزرگ جلوه دهند تا بازار شفاف و مدرن را در مقایسه با بازار سنتی، ناکارآمد به نظر برسد. اینجاست که باید منصفانه قضاوت کردن معیار همه باشد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که اشکالات احتمالی بورس در سایر بازارها به شکل گستردهتری وجود دارد و بارها اعلام شده است که بورس ها خود برای رفع هر گونه مشکلی استقبال می کنند.
خوشبینانهترین برداشت از منتقدین آن است که بگوییم آنان به علت سال ها عادت به روش های خاص معامله به سختی تغییرات حاصل از معاملات بورس کالا را برمی تابند. اما ممکن است منافع عدهای هم درگیر باشد. در بخش دیگر نیز این واقعیت را نیز نمیتوان انکار کرد که بخشی از این مقاومتها ناشی از ناآشنایی عدهای با سازوکار و مزیتهای بورس کالا باشد. پس هر سه گروه در شکلگیری مقاومت علیه بورس کالا تأثیرگذار هستند؛ عدهای که تغییر برایشان سخت است، عدهای که فعالیت غیررقابتی و بدون نظارت در خارج از بورس منافعی برای آنان دارد و سوم، افرادی که آشنایی اندکی نسبت به مزیتها و دستاوردهای بورس کالا دارند.
کنار این سه گروه، شاید لازم باشد بر ضرورت تقویت بازار سرمایه هم بهعنوان نکته چهارم تأکید کنیم. ما وظیفه داریم، اطلاعرسانی خود را قوی کنیم تا کارشناسان همه ابعاد مسئله را تحلیل کنند. گاهی افراد در تحلیلهای خود واقعیت را میگویند اما جنبهای از واقعیت را میگویند و عدهای دیگر، به بخش دیگر و متفاوتی اشاره میکنند و درنتیجه، اختلافنظر شکل میگیرد. اگر همه ابعاد موضوعات اطلاعرسانی شوند، شاید از دامنه اختلافها و شکافها کاسته شود.
سابقه بورس ما ۵۰ سال است. برخی از بورسهای دنیا ۲۰۰ سال و بیشتر سابقه دارند و به این ترتیب بورس انرژی و کالا برای جا افتادن و اثبات ظرفیت های کامل خود در اقتصاد نیاز به زمان دارند. البته، برخی عنوان میکنند چرا بورس مشتری یابی نمیکند؟ درباره ایده مشتری یابی باید یادآور شد بورسها عموماً توسعهدهنده بازار هستند و مأموریتشان یافتن مشتری نیست. زیرا اگر دنبال یافتن مشتری بروند از مأموریت اصلیشان یعنی ایفای نقش داور بیطرف و منصف، منحرف میشوند. در واقع مشتری یابی با اصول حرفهای و ماهیت بورس، سازگار نیست و ناظر مجاز نیست مشتری پیدا کند. وظیفه بورس فراهم کردن ابزار انجام معاملات آزاد، رقابتی و شفاف و نیز دهد و توسعه نهادهای مالی است. در این بین پیدا کردن مشتری نهفقط در زمره وظایف بورس نیست بلکه عامل انحراف از مأموریتهای اصلی است.
باید تأکید کنم، شفافیت حتماً در بورس کالا و انرژی بیشتر از بازارهای دیگر است. کارآمدی بورسها حتماً از بازارهای غیرمتشکل بیشتر است. بورس ها یک بستر برای معاملات هستند و در واقع بورس های کالا غیر از بازار شفاف و رقابتی، چه تعریفی دارند که کسی بخواهد مقابل آن بایستد؟ تفاوت اصلی بورس با بازارهای دیگر، شفافیت است.
من به بورس های کالا و انرژی بسیار خوشبین هستم ولی باید حوصله لازم را به خرج داد به طوری که در آینده شاهد رشد سهم این بورس ها در اقتصاد کشور خواهیم بود. اما در خصوص بحث عرضه نفت در بورس انرژی، این اراده در وزارت نفت احساس می شود چراکه هم وزیر نفت و هم مجلس در این راستا کمکهای زیادی کردهاند.