به گزارش میمتالز، هادی جمالیان در واکنش به توییت دلار زدایی از اقتصاد ایران توسط یاسر جبرائیلی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام با معنای مهار تورم درصورت حذف دلار از مبنای نرخ گذاری کالا و خدمات، اعلام کرد: آیا ریال فقط در برابر دلار تضعیف شده یا با ورود کالا از چین یا روسیه با مبنای نرخ گذاری یوان و روبل به نرخ ۵ سال قبل تمام میشود؟
ریال در برابر اکثر ارزها ارزش را از دست داده است؛ بنابراین مشکل اگر هم با نرخ ارز باشد فقط با نرخ دلار نیست. با نگاهی به مبادی وارداتی به نظر میرسد به یوان زدایی، درهم زدایی، روپیه زدایی، روبل زدایی و حتی افغانی زدایی بیش از دلار زدایی نیاز دارید.
فرض میشود دلار سمبل اسمی نرخ ارز است و بنا به ترجیحات ایدئولوژیک انتخاب شده است. سوال بعدی این است چرا برای دلارزدایی سراغ کالای صادراتی رفتید؟! اطلاعیهای که با افتخار ابطال آن را یک پیروزی اعلام کردید آگهی عرضه محصول شرکت ملی مس در رینگ صادراتی بورس کالا بود. چرا باید خریدار کالای صادراتی را ارزانتر بخرد؟!
فقط این مابه تفاوت را از شرکت تولیدکننده که سهامی عام و دارای میلیونها سهامدار شامل صندوقهای بازنشستگی سهامداران سهام عدالت و ... است، گرفتید و به جیب خریدار خارجی یا واسطه ایرانی صادرات ریختید. چنین انتقال درآمدی تورم را مهار میکند؟ اقتصاد دلار زدایی شد؟ با تضعیف همین چند شرکت صادرکننده مانند ملی مس، تراز تجاری را بیش از پیش تحت فشار قرار نمیدهید؟
فرض شود اشتباه را جبران کردید و محصول داخلی را بصورت دستوری ارزان قیمتگذاری کردید. با این کار عوامل ایجاد تورم را از بین بردهاید؟ اگر کسی مشعل به دست تک تک وسایل خانه را آتش بزند و پشت سر وی با فاصله یکی یکی را خاموش کنید پس از چند ساعت همه وسایل خانه سوخته است با اینکه تمام مدت در حال خاموش کردن بودید مگر اینکه آن فرد را از خانه بیرون اندازید یا مشعل را خاموش کنید.
مادام که عامل اصلی را مهار نکنید جنگیدن با معلولها و زیانده کردن تک تک شرکتها چه فایدهای دارد؟ جز این است که با سرکوب قیمت تولید کننده، امکان توسعه را سلب و سمت عرضه اقتصاد را بیشتر و بیشتر محدود میکنید؟
رشد همزمان نرخ ارز و قیمت کالاها در بازار را دیده و اولی را عامل دومی میدانید. بدون اینکه صراحتا بگویید اولی چطور ایجاد شده؟ چرا این احتمال را که هر دو میتوانند معلول یک عامل دیگر باشند نادیده میگیرید؟ اگر تحریم و تشدید تنش سیاسی و سلب اعتماد از توان دولت، انتظارات تورمی را افزایش داده باشد و تقاضای احتیاطی و تقاضای خروج سرمایه در کنار عوامل پولی همزمان بازار کالا و ارز را ملتهب کرده باشند امر مقارن را به اشتباه، علت رشد قیمت کالا جا نزدهاید؟
وقتی دو پدیده با هم یا به فاصله کمی از هم اتفاق میافتد لزوماً به این معنی نیست که یکی علت وقوع دیگری است. اما اگر کسی به صرف همزمانی یا صرف تقدم زمانی، یکی را علت وقوع دیگری جا بزند آشکارا دچار مغالطهای شده که در منطق به آن علت شمردن امر مقدم یا امر مقارن میگویند. در روش تحقیق و اقتصاد سنجی اگر پژوهشگر با مشاهده صرف همبستگی بین دو متغیر یکی را علت دیگری قلمداد کند از آن به خطای علیت-همبستگی ذکر میکنند. در بسیاری موارد دو متغیر همبسته میتوانند معلول یک علت مشترک باشند. در اینجا نرخ کالاها و نرخ ارز هر دو تابع عوامل پولی و انتظارات تورمی هستند.
برخی استدلال میکنند در بعضی بازههای زمانی نرخ تورم از نرخ رشد نقدینگی بیشتر بوده و نتیجه میگیرید تورم در ایران پولی نیست. دو نکته وجود دارد. نخست اینکه پولی بودن تورم با پیشی گرفتن نرخ تورم از رشد نقدینگی نقض نمیشود. چرا که اگر نسبت پول به شبه پول افزایش یابد و یا اینکه سرعت گردش نقدینگی بالا رود حتی بدون رشد نقدینگی هم با ثابت ماندن یا رشد ناچیز تولید کل، تورم پولی خواهیم داشت. چه برسد به اینکه نقدینگی هم همزمان رشد کرده باشد.
به این عوامل انتظارات تورمی را هم اضافه کنید. انتظارات تورمی میتواند نسبت پسانداز و مصرف را هم تغییر دهد و به راحتی تعادل بازار کالا و ارز را توامان به هم بریزد. با وجود همه این عوامل راه چاره را در دلار زدایی دیدهاید؟
منبع: بورس پرس