با حضور سرپرست صندوق بازنشستگی فولاد رخ داد؛
به گزارش میمتالز، به تدریج مواد قانون او را چنان عوض کردند که ما برگشتیم به همان قانون اولی. یک روز این مرد آمد دفتر من و گفت نمیتواند بماند، چون با این تغییرات موافق نیست و میخواهد بدون سر و صدا برگردد. من هرکاری کردم زورم نرسید که جلوی تغییرات این کمیسیون را بگیرم. یکی، دو مرتبه دیگر هم این مرد محترم شکایت کرد و یک روز هم خداحافظی کرد و رفت. این بود که گفتم بهتر است وقتم را روی توسعه صنایع بگذارم و در حقیقت از معدن و آنچه در آنجا اتفاق میافتاد قهر کردم و دیگر کاری با آن نداشتم. این هم اعتراف به گناه من.
منبع: دنیای معدن