به گزارش می متالز، این موضوع بهدلایل گوناگون از دیرباز مورداقبال بیشتر زیرمجموعههای لایه زیرین تا سطح مصرفکننده نهایی است. موضوعهای مالیاتی در جامعه سنتی ما، هنوز در میان عامه مردم تا حدودی به چشم یک تابوی بدخیم دیده شده، از اینرو موضوع کنترل فرار مالیاتی همواره یکی از چالشهای مهم مسئولان اجرایی کشور بوده است. ازجمله مهمترین دلایل اصلی فرار مالیاتی لایههای زیرین بازار فولاد، وجود برخی ضعفها و خلأها در قوانین اجرایی و مشکلات اقتصادی طبقه ضعیف و متوسط جامعه در رویارویی با پرداخت مالیاتها و دیده نشدن یک بهبود نسبی در وضعیت معیشتی آنها در سالهای گذشته در کشور بوده است. مردم باید باور کنند که مالیات پرداختی آنها در جامعه، صرف ارتقای رفاه عمومی و بهبود زندگی آنها میشود، حال آنکه متاسفانه در سالهای گذشته نه تنها این موضوع دیده نشده که وضعیت اقتصادی مردم نیز روزبهروز سختتر شده و همین موضوع بهتنهایی میتواند یکی از دلایلی باشد که فرهنگ ضرورت توجه به پرداخت مالیات را در جامعه تحتشعاع قرار داده و با چالش جدی روبهرو کند. مسئولان باید کاری کنند که مردم بهطور شفاف اثرات پرداخت مالیات در جامعه را در بهبود وضعیت معیشتی خود حس کنند. بسیاری از مردم هنوز آگاهی و دانش کافی درباره شرایط بهرهمندی از شرکت در بورس کالا را ندارند. همین موضوع باعث شده افرادی دیگر با بهرهمندی از اطلاعات و فرصت بهوجود آمده، به عنوان واسطهای بین مردم و بورس کالا، بازار جذاب و پرسودی را برای خود دستوپا کنند.
گروهی از این افراد نقش خرید از بورس کالا و توزیع آن در شبکههای توزیعی خُرد پاییندست را ایفا میکنند، نقش این افراد هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. گروهی به عنوان تسهیلکننده معاملات کلان به خرد، با نقش مثبت ظاهر شده و ضمن ارائه خدمات شفاف و صدور فاکتور رسمی برای خریداران خُرد، درواقع نقش موثری را در زنجیره توزیع ایفا میکند. در مقابل گروه دیگری از سوداگران بازار هم وجود دارند که با برخورداری از نفوذ و لابیهای پرقدرت در سازمانهای ذیربط مانند نظارتی و مالیاتی یا حتی با برخورداری از رانتهای اطلاعاتی بالادست؛ فروش محصولات خریداری شده خود از بورس کالای را بیشتر در سایه انجام داده و بهطور حرفهای سازکارهای قانونی در رویارویی با صدور فاکتور رسمی و شفافسازی حجم واقعی معاملات انجامشده با خریداران خُرد را با بهرهمندی از گروههای زبده مالیاتی دور زده و همواره از ابراز حجم واقعی معاملات در رویارویی با قانون فرار میکنند. بدیهی است، قسمتی از سلسلهمراتب زنجیره تامین پاییندست تا سطح مصرفکننده نهایی هم از این افراد استقبال کرده و درواقع با اقبال به این نوع بازارها، مشوق ادامه کار این سرشاخهها هستند. قسمتی از دلایل فرار هم به ضعفهای موجود قانونی برمیگردد که متاسفانه نمیتواند آنگونه که باید عدالت را محقق کند و نیاز به اصلاح و بهروزرسانی دارد.
یکی از دلایل نبود تمایل به شفافسازی معاملات تجاری جامعه، وجود برخی ضعفهای قانونی و در مقابل دیده نشدن عزم جدی برخی مسئولان برای حل این مشکلات و رفع اینگونه ضعفهاست. بسیاری از مردم جامعه با پرداخت عادلانه مالیات و شفافسازی معاملات اقتصادی مشکلی ندارند اما معتقدند قسمتی از قانون مالیاتی حاکم بر جامعه دارای ضعف بوده و نیازمند بهروزرسانی است.
بهطور نمونه بهروزرسانی سقف حجم فعالیت گروه دوم مالیاتی از ۳۰ میلیارد ریال سالانه ۷ سال گذشته مطابق با روند تورم و کاهش ارزش پول ملی باید حداقل به ۹۰ میلیارد ریال کنونی ارتقا پیدا کند که هنوز محقق نشده است، همین موضوع میتواند عامل فرار از شفافسازی و سوق به بازارهای تاریک باشد.
محمد اصفهانی / کارشناس بازار فولاد