به گزارش میمتالز، همچنین، نکته مهم این است که بیشتر کشفیات جدید براساس Brownfield exploration است که در این نوع اکتشاف دادههای قبلی وجود کانسار در دست بوده و بهعبارتی، افزایش ذخیره در معادن بزرگ رخ داده است. در حالی که بهغیر از تکمعادن جدید کشفشده مانند جانجا، پورفیرهای مشکینشهر و برخی ذخایر در کلاس متوسط، تاکنون کشف ویژهای در اکتشافات داخلی صورت نگرفته است. افزون بر این، بیشتر کشفهای اخیر نیز وابسته به افزایش نرخ جهانی مواد معدنی، توسعه تکنولوژی فرآوری، یارانه داخلی انرژی، ارزانی نیروی کار و... است که سبب شده که عیار حد کاهش یابد و اکنون محدودههایی را که پیشتر به لحاظ فنی و اقتصادی صرفه نداشتهاند، اقتصادی ساخته است.
طرحهای متفاوتی در سالهای گذشته برای توسعه اکتشافات انجام شده است که البته با هدف بسیار والای تولید داده اجرایی شدند، اما متاسفانه متولی برای جمعآوری هوشمند کلیه دادههای اکتشافی کشور وجود ندارد و بیشتر مراحل تکرار فرآیندها در اکتشاف دیده میشود. همچنین، دادههای تولیدشده نیز بیشتر در اختیار خواص است. برخی نیز بدون توجه به ارزش آنها در مرور زمان از بین رفته و بلااستفاده خواهند شد. سالهای نهچندان دور پایگاه ملی دادههای علوم زمین روند جمعآوری دادهها را در دست اجرا داشت و درباره دادههای عمومی که توسط دولت و نهادهای تولیدی جمعآوری شده، بهخوبی عمل کرده بود. بهترین دادههای پایه کشور که در سالیان گذشته توسط کارشناسان خبره سازمان زمینشناسی تولید میشد، بهعلت مدیریت ضعیف اطلاعات در سنوات قبل و حضور افراد بدون تخصص سبب شد تا این سازمان بزرگ با دارایی بزرگ سرمایه انسانی خبره به فراموشی سپرده شود و دادههای چندانی با سطح ارزش بالا تولید نشود. طرح اکتشافات پهنهای یکی از بهترین اقداماتی بود که در سالهای گذشته انجام شد که هدف اصلی آن تولید دادههای تکمیلی زمینشناسی و اکتشافی پایه، کشف معادن بزرگ، انجام اکتشاف توسط شرکتهای توانمند بود که مشابه سایر طرحهای کشور با دستاورد ویژهای همراه نبود و جز در موارد خاص، کمتر ثمربخش بوده است. هرچند نباید نقش تعدادی از شرکتهای دولتی و خصوصی را نادیده گرفت که اکتشافات را هدفمند کرد و با توسعه اکتشافات عمقی سالهای اخیر عملکردی بسیار خوب داشتند، اما این شرکتها نیز بیشتر با تغییرات قوانین دستوپنجه نرم میکنند و از ورود تجهیزات حفاری آنها به بهانه حمایت از توان تولید داخلی دستگاههای مذکور جلوگیری میشود. این موضوع درباره ممانعتهای محیطزیستی، منابعطبیعی، واردات ماشینآلات و بسیاری از موارد دیگر نیز صادق است. از سوی دیگر، درباره معادن تریبون در دست اشخاصی است که بهعلت ارتباط نسبی و سببی با نهادهای قدرت، بدون هیچگونه دانشی در زایش قوانین اثرگذار هستند.
نکته بسیار مهم دیگر در حوزه اکتشاف به از بین رفتن انگیزه استادان در دانشگاهها برمیگردد که برای امرارمعاش مجبور به فعالیت خارج از حوزه دانشگاه شدهاند و بهاینترتیب، نیروی فنی تاثیرگذار کمتر تربیت میشود. همچنین، نظاممهندسی معدن نیز با در دست داشتن حدود ۴۵ هزار متخصص، مجال اثربخشی در وضعیت فعلی اکتشافات کشور را نداشته است. متاسفانه تمامی موارد فوق و بسیاری از موارد ناگفته دیگر، سبب شده است که در دهه اخیر، محدودههای اکتشافی یکی از بهترین ابزارها برای افراد سودجو شود که بیشتر با نشان دادن «در باغ سبز» به سرمایهگذاران، فقط بازار دلالی محدودهها را داغ کردهاند؛ بنابراین انتظار میرود که در آینده با راهاندازی پایگاه دادهها و انتخاب متولی بخش اکتشاف، دادهها جمعآوری و یکپارچهسازی شوند و نقش سازمان زمینشناسی، تشکل نظاممهندسی معدن و در سطح بعدی دانشگاه در سیاستگذاری اکتشاف ارتقا یابد. جابهجایی محدودههای معدن و معادن با نظارت بیشتری صورت پذیرد و تسهیلات و امتیازهای ویژه در اختیار سرمایهگذاران برای اکتشافات عمیق (حفاری عمیق) قرار گیرد. بهعبارتدیگر، هدف از اکتشافات باید یافتن معادن در مقیاس متوسط و بزرگ جهانی باشد، زیرا سطح تاثیر بیشتری دارند. توجه به این نکته که حدود ۳۰ معدن از ۶هزار و ۸۰۰ معدن فعال بیش از ۸۰ درصد حقوق دولتی دریافتی سال گذشته را به خود اختصاص دادهاند، بهتنهایی برای روشن شدن اهمیت این بخش کافی است.
منبع: گسترش نیوز