تاریخ: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ، ساعت ۱۵:۰۲
بازدید: ۱۲۹۱
کد خبر: ۳۰۵۰۷
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
تمام دردسر‌های یک مهندس زن در معادن

پریسا قبادی: موانع انگیزه‌ام را بیشتر می‌کرد

می متالز - کار در معدن مردانه است؛ این را در همه جای جهان باور دارند.
پریسا قبادی: موانع انگیزه‌ام را بیشتر می‌کرد

به گزارش می متالز، حضور زن‌ها نیز در معادن جهان کمرنگ است اما در نهایت شمار کمی را می‌توان دید که در این صنعت مشغولند و البته با چالش‌های برآمده از اقلیت بودن نیز در کشمکش هستند. پریسا قبادی یکی از آنهاست. او دانشجوی دکترای مهندسی معدن از دانشگاه صنعتی امیرکبیر با گرایش فرآوری است و همزمان با یک شرکت پیمانکاری خصوصی در زمینه فرآوری مواد معدنی همکاری می‌کند. به مناسبت ۸ مارس (۷ اسفند) روز جهانی زن به دیدار قبادی رفتیم. او از تمایل خود به رفع تبعیض جنسیتی در این حرفه و البته از اشتیاق خود به کار در معدن و کارخانه‌های فرآوری گفت؛ شوقی که با وجود بیماری همچنان او را در مسیر پیشرفت همراهی می‌کند.


چطور رشته مهندسی معدن را برای تحصیل انتخاب کردید؟ به آن علاقه‌مند بودید؟

نه، در واقع نوعی اجبار بود؛ من سال ۸۰ در سنندج در کنکور دانشگاه سراسری شرکت کردم و چون در مدرسه تیزهوشان درس می‌خواندم انتظار داشتم در رشته‌ای مثل برق یا عمران قبول شوم اما در رشته کاردانی معدن در کرمان قبول شدم. برای ثبت نام رفتم اما انصراف دادم و زمانی که متوجه شدم در صورت انصراف ۲ سال از تحصیل محروم می‌شوم، تصمیم به ادامه گرفتم. البته دبیر ریاضی‌ام در آن زمان به من توصیه کرد رشته معدن را ادامه دهم و در همین رشته بهترین باشم. در نتیجه، ورود من به رشته مهندسی معدن با علاقه نبود.


سال‌های دانشجویی چطور بود؟

در دوره کاردانی از ۲۳ دانشجوی حاضر در کلاس، تنها ۲ نفر دختر بودیم که البته در رشته‌های فنی، شمار کم دانشجوهای دختر عادی است. از طرف همکلاسی‌ها با این شوخی‌ آقایان روبه‌رو می‌شدیم که دخترها را چه به معدن، بروید گلدوزی، خیاطی و... یاد بگیرید. اینها نخستین زمزمه‌های تبعیض جنسیتی در این رشته بود که من با آنها روبه‌رو می‌شدم و البته انگیزه من را برای ادامه راه بیشتر کرد. کارشناسی و کارشناسی ارشد را در کرمان و در گرایش فرآوری ادامه دادم. در دوره ارشد، دانشجوی دکتر صمد بنیسی از استادان بنام معدن جهان بودم. ایشان به معدن علاقه‌مند هستند و تلاش می‌کنند دانشجویان معدن را در صنعت درگیر کنند. در کرمان هم امکان دسترسی دانشجویان به معادن فراهم بود که فرصت خوبی برای ما به شمار می‌آمد. دکتر بنیسی همواره به وقت تدریس به ما می‌گفتند شما با همین اعداد و ارقام می‌توانید هزینه زندگی خود را دربیاورید و اگر به طور مثال بتوانید عیار یک محصول را نیم درصد ارتقا دهید می‌توانید برای یک کارخانه سوددهی چشمگیری به بار آورید. برای دکترا به دانشگاه امیرکبیر تهران آمدم و با شرکت مهندسی فکورصنعت وارد همکاری شدم. انگیزه شخصی و اشتیاق من به رشته معدن و دلگرمی که از دکتر بنیسی داشتم، من را ترغیب می‌کرد علاوه بر اینکه به طور علمی این رشته را دنبال می‌کنم، به دنبال ورود به صنعت معدن هم باشم.


شروع کار شما در صنعت چند سال پیش بود و کار چگونه آغاز شد؟

حدود ۷ سال پیش وارد صنعت شدم و با اینکه دانشجوی دکترا بودم ابتدای کار بسیار سخت بود. در واقع اجازه نمی‌دادند خانم وارد معدن شود، تا اینکه از سوی شرکت فکورصنعت پذیرفته شدم. مدیران این شرکت دید مثبتی به حضور خانم‌ها داشتند اما به هر حال به یاد دارم در پروژه‌ای که در گل‌گهر انجام می‌دادیم اجازه ورود خانم را به معدن نمی‌دادند به این دلیل که محیط کارگری است. حتی به یاد دارم در پروژه‌ای که در زرند کرمان و در کارخانه جلال‌آباد داشتیم، ساعت ۶ بعدازظهر که می‌شد به من می‌گفتند چون هوا تاریک شده، شما باید محل کار را ترک کنید و به خوابگاه بروید. محیط کارگری است و امنیت لازم برای یک زن وجود ندارد. در چنین شرایطی من باید برای اثبات حضور خود مبارزه می‌کردم. همچنین به خاطر دارم در دوره کارشناسی وقتی برای کارآموزی به سد انتقال آب گاوشان در کردستان می‌رفتم باید برادر ۱۴ سال‌هام را به عنوان مهره امنیتی با خودم می‌بردم تا ۵ دقیقه اجازه ورود به تونل را داشته باشم. البته نه اینکه خانم‌ها در شرکت‌های معدنی به طور کل حضور ندارند و دیده نمی‌شوند اما حضور آنها به سمت‌های اداری محدود می‌شود. مسئله دیگری که درباره حضور من به عنوان مهندس در معدن یا کارخانه وجود داشت این بود که می‌گفتند پوشش تو مناسب نیست، بلندتر لباس بپوش؛ در حالی که چون باید از پله رفت و آمد می‌کردم پوشیدن لباس بلند برایم سخت بود و اگر من مرد بودم با این چالش‌ها روبه‌رو نمی‌شدم. در نهایت خود را با شرایط وفق دادم تا اینکه به نتایج خوبی رسیدم، راه را برای من باز گذاشتند و اجازه دادند خود را ثابت کنم. من با این مجموعه در پروژه‌های گوناگون در سیرجان و زرند همکاری کردم که نتایج خوبی برایم به همراه داشت. در زمینه بومی‌سازی فناوری‌ها نیز که از خارج از کشور وارد می‌شد، به دستاوردهای قابل توجهی رسیدیم.


ارتباط شما با همکاران آقا به ویژه همکاران همرده‌تان چطور بود؟ در ارتباط با آنها چالشی داشتید؟

گاه پیش می‌آمد که همکاران آقا، نسبت به حضور یک خانم در مجموعه به عنوان مهندس واکنش مثبت نشان نمی‌دادند. من احساس می‌کنم اگر زن نبودم از حمایت بیشتر مردانی که از نظر جایگاه حرفه‌ای همرده من هستند، برخوردار می‌شدم. حتی گاه با این عبارت روبه‌رو می‌شدم که اگر شما نمی‌توانی کاری انجام دهی، همکار آقایی هست که می‌تواند جایگزین شما شود. در واقع در بخش معدن به یک آقا اعتماد بیشتری می‌شود و فرصت بیشتری برای آزمون و خطا داده می‌شود و این موضوع من را بسیار رنج می‌دهد. اینها اتفاق‌هایی بودند که در هر پروژه جدید تکرار می‌شدند، با وجود اینکه من در پروژه پیشین خود را ثابت کرده بودم. این اتفاق‌ها در شرایطی من را آزار می‌داد که هیچ‌گاه از فشار و حجم زیاد کار آزرده نمی‌شدم. کار ما از نقطه صفر پروژه تا ساخت و راه‌اندازی آن را شامل می‌شود و پروژه باید ۵ شبانه‌روز بدون توقف کار کند تا ثابت شود توانایی تولید محصول را دارد و پس از آن، کار تحویل کارفرما می‌شود. کارفرماهای پروژه‌های ما نیز بیشتر بخش دولتی هستند. در واقع تلاش ما بر کاهش خام‌فروشی و افزایش درآمد ارزش کشور از راه فروش محصول فرآوری شده است. در نتیجه به وقت تحویل پروژه، فشار زیادی بر ما وارد است و مجبور هستیم در این ۵روز هر لحظه آماده حضور در محل پروژه باشیم. با وجود این سختی‌ها‌، هیچ گاه احساس خستگی و ناتوانی نمی‌کردم اما حواشی مربوط به جنسیتم که باعث می‌شد مورد تبعیض قرار بگیرم، من را آزرده می‌کرد. البته این شرایط، ویژه ایران نیست و در همه جای جهان وجود دارد اما در جوامع در حال توسعه بیشتر است. جالب است که این فشارها از طرف همکاران همرده خودم یا مدیران بالادستی اِعمال می‌شود و کارگران همکاری کامل را دارند که باعث می‌شود هیچ مشکلی در ارتباط با آنها نداشته باشم و بسیار مورد احترام و استقبال و حتی قدردانی قرار می‌گیرم. بری مثال تا به حال پیش نیامده در پروژه‌ای به عنوان نیروی بالادست به کارگری کاری را بگویم و چون زن هستم مایل به انجام نباشد اما این تجربه را داشتم که در پروژه‌ای به عنوان سرپرست منصوب شده بودم و وقتی وظیفه همکار همرده خودم را تعیین کردم، معترض شد که از یک خانم دستور نمی‌گیرد و پروژه را ترک کرد.


در ابتدای کار دلسرد نشدید و فکر نکردید کار را رها کنید و به حرفه‌ای رو بیاورید که دردسر کمتر و آرامش یا حتی درآمد بیشتری دارد؟

بله، بسیار پیش آمده اما لحظه‌ای بوده و بیشتر به این فکر می‌کردم که تعادل جنسیتی باید در این حرفه ایجاد شود. همچنین دوست داشتم آنچه در دانشگاه تحصیل کردم را عملی کنم و در این حرفه بمانم.


مهندس معدن زن دیگری می‌شناسید که در معدن و کارخانه مشغول باشد؟

در این مدت فقط خانم مهندس محمدی را دیدم که مسئول دیسپَچینگ در زغال‌شویی زرند هستند. بیشتر همکلاسی‌های دانشگاهی‌ام که خانم بودند، تغییر رشته و حرفه دادند و از معدن خارج شدند و عطای آن را به لقایش بخشیدند.


در نهایت حضور در معدن را به خانم‌ها پیشنهاد می‌کنید؟

من حرفه‌ام را دوست دارم اما سخت است. یک خانم برای کار در این عرصه باید ۱۰ برابر بیشتر از یک آقا انرژی مصرف کند و با این وجود دستمزد کمتری بگیرد. البته تفاوت دستمزد مرد و زن ویژه ایران نیست و در همه جهان وجود دارد اما در ایران پررنگ‌تر است. من۳۰درصد کمتر از همکار خودم که مرد است و وظایف مشابه با من دارد، حقوق می‌گیرم. علاوه بر این یک زن در معدن باید در کنار وظایف حرفه‌ای خود اعتماد کارفرما را نیز جلب کند.


معدنکاری تا چه اندازه زندگی خانوادگی یک مهندس خانم متاهل را متاثر می‌کند؟

کار در معدن این طور نیست که پس از یک روز کاری بتوانی به خانه برگردی. خیلی از همکارهای مرد ما ۲۰ روز در محل پروژه هستند و ۱۰ روز به خانه می‌روند. این روش به عنوان ویژگی حرفه‌ای مردی که در معدن کار می‌کند پذیرفته می‌شود و همسر او نیز آن را به عنوان شرایط کار شوهرش می‌پذیرد و خود را با آن وفق می‌دهد اما اگر زنی بخواهد با این شرایط کار کند، زندگی برایش سخت می‌شود. البته این موضوع ویژه روابط زن و شوهری در ایران نیست و در همه جهان کار در معدن برای زنان به این دلیل که از خانواده دور هستند، سخت می‌شود و کارفرما هم تسهیلاتی در این زمینه برای نیروی زن قائل نمی‌شود.


از نظر امکانات رفاهی در محیط کار، تا چه اندازه شرکت‌های معدنی تسهیلات در اختیار شما قرار می‌دهند؟

از این نظر تا به حال مشکلی نداشته‌ام و از امکانات خوبی برخوردار بوده‌ام حتی اگر ارائه این خدمات، هزینه بیشتری را در پروژه به من تحمیل می‌کرد. یکی از همکاران من که خانم بود به کانادا رفت و شروع به همکاری با یک شرکت معدنی کرد. او می‌گفت ما در سایت معدن خوابگاهی داشتیم که همه کسانی که در سایت کار می‌کردند در هر رده شغلی و با هر جنسیتی، همان‌جا مستقر می‌شدند و به قدری شرایط بد بود که او مجبور شد به طور مستقل محل دیگری را غیر از خوابگاه سایت با هزینه شخصی برای سکونت بگیرد، در حالی که در ایران من از نظر دریافت امکانات رفاهی اعم از خودرو، خوابگاه و سایر خدمات و حتی نوع برخورد در محل سکونت از شرایط مطلوبی برخوردار بودم.


درگیری شما با بیماری سرطان چه تاثیری بر ادامه کارتان داشت و شما چطور با این اتفاق روبه‌رو شدید؟

۴ سال پیش و زمانی که دانشجوی دکترا بودم با این بیماری درگیر شدم و از نظر جسمی نمی‌توانم مثل روزهای پیش از بیماری کار کنم اما تنها دلیلی که پس از بیماری باعث شد به کار و تحصیل ادامه دهم، علاقه‌ام به کار و تحصیل بود و اینکه می‌خواهم مفید باشم و دانشی که دارم را به دیگران منتقل کنم. ایران پر از ثروت معدنی است که می‌تواند منبع درآمد چشمگیر باشد تا کشور از اقتصاد نفتی فاصله بگیرد. وقوع این اتفاق نیازمند آن است که دانش معدنکاری در طراحی، ساخت و اجرا در کشور عملیاتی شود.


فارغ از شرایط محیط کار، خانم‌هایی که در رشته مهندسی معدن تحصیل می‌کنند تا چه اندازه به ورود به صنعت اصرار دارند؟

متاسفانه بسیار کم. گاهی خانم‌ها با وجودی که فرصت در اختیارشان قرار می‌گیرد، ترجیح می‌دهند وظیفه را به همکار آقا محول کنند یا خود را با شرایط محیط کار وفق نمی‌دهند و در نتیجه فرصت را از دست می‌دهند. پیرو همین اتفاق‌هاست که شرکت‌های معدنی وقتی نیاز به نیروی انسانی را اعلام می‌کنند فقط درخواست نیروی مرد می‌دهند و این موضوع را در آگهی قید می‌کنند (فقط مرد) که خوب نیست.


شما عضو سازمان نظام مهندسی معدن ایران هم هستید؛ از همکاری با این سازمان بگویید.

نظام مهندسی معدن بیشتر سازمانی فرمالیته است و من به عنوان یک زن معدنکار در بخش خصوصی معدنی کشور، مجال بیشتری برای ظهور و بروز داشتم تا در نهادی مانند نظام مهندسی معدن.


در سخنرانی که در دانشگاه امیرکبیر داشتید اعلام کردید به رشته مهندسی معدن باید بازارمحور نگاه شود نه آکادمیک‌محور. در این باره بیشتر توضیح ‌دهید؟

این موضوع لازمه ورود به این حرفه فارغ از جنسیت است. دانشجوی معدن باید با دید بازارکاری به این حرفه نگاه کند نه فقط دانشگاهی. پیشینه تحصیلی شما هر چه باشد، امتیاز و توانمندی ویژه‌ای برای ورود به کار در ایران به شمار نمی‌آید و تنها ملاک ورود به صنعت، سابقه کار است. تحصیلات شما در میزان یادگیری کار تاثیر مثبت زیادی دارد اما در نهایت سابقه کار است که بر تحصیلات ارجحیت دارد؛ مسئله‌ای که برآمده از فاصله صنعت و دانشگاه است.


در سخنرانی یادشده، اشاره‌ای هم به لزوم بهینه‌سازی مصرف آب در معدنکاری داشتید. در این باره چه ایده‌ای دارید؟
به هر حال فرآیند فرآوری نیاز به آب دارد. این طرح در دست بررسی است که آب خلیج‌فارس به میزان مصرف صنعتی شیرین و به واحدهای فرآوری یزد منتقل شود، در حالی که به نظر من با بهینه‌سازی و مدیریت آبی که هم‌اکنون در اختیار ما است، در مراحل طراحی و اجرا می‌توان پروژه آن را پیش برد و دیگر نیازی به صرف هزینه هنگفت برای انتقال آب نیست.

عناوین برگزیده