به گزارش میمتالز، در چنین شرایطی، برخی هلدینگهای بزرگ معدنی و صنعتی بزرگ تلاش کردهاند ضمن بهکارگیری دانش متخصصان داخلی و تکنولوژی روز تولید، در راستای رفع معضلات موجود گام بردارند و به نتایج مطلوبی نیز در این راستا دست یافتهاند. شرکت سرمایهگذاری صدرتامین (تاصیکو) به عنوان یکی از بزرگترین هلدینگهای تخصصی بخش معدن و صنایع معدنی، سرمایهگذاریهای خود در این حوزه را به گونهای انجام داده است تا ضمن توسعه متوازن و پایدار زنجیره ارزش و خلق بیشترین سود برای سهامداران و ذینفعان این شرکت، گامهای بلندی در زمینه شناسایی گلوگاهها و همچنین رونق تولید و بهبود شرایط اقتصادی در مناطق کمترتوسعهیافته کشور بردارد. این شرکت با در اختیار داشتن سهام ۳۰ شرکت بورسی و غیربورسی، نسبت به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف به ویژه فلزات اساسی اقدام کرده و عملکرد قابل قبولی را از خود به ثبت رسانده است. در همین راستا، گفتوگویی با امیرحسین نادری، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صدر تامین تدارک دیده ایم که متن کامل آن را در ادامه خواهید خواند:
شرکت سرمایهگذاری صدر تامین در سال ۱۳۷۸ تحت پوشش شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) به عنوان یکی از هدلینگهای تخصصی در حوزه صنایع کاشی و سرامیک تاسیس شد. در ادامه و در سال ۱۳۸۷، با توجه به سند چشمانداز شرکت، جهتگیری جدیدی برای تاصیکو تعیین شد و ورود به حوزه معدن و صنایع معدنی در دستور کار مجموعه قرار گرفت. در حال حاضر شرکت سرمایهگذاری صدر تامین با در اختیار داشتن سهام ۳۰ شرکت بورسی و غیربورسی، اقدام به سرمایهگذاری در حوزه فلزات شامل فلزات اساسی، ساخت محصولات فلزی و استخراج کانیهای فلزی و حوزه معدن شامل استخراج طلا و زغالسنگ کرده است. تاصیکو، اهداف و برنامهریزیهای خود را به گونهای تدوین کرده تا ضمن رشد متوازن زنجیره و ارزشآفرینی برای سهامداران و ذینفعان، سبب رشد اقصادی مناطق محروم و توسعه زیرساختهای این مناطق شود. این شرکت استراتژیهای کلان خود را بر پایه تقویت بنیه علمی و اجرایی شرکت در سطوح برنامهریزی، عملیات و پشتیبانی، ارتقای جایگاه و تبدیل آن به شرکت هوشمند، توسعه و تکمیل زنجیره ارزش در کسبوکارهای بخش معدن و صنایع معدنی و توسعه سرمایهگذاری و فعالیتها در حوزه کسبوکارهای نوین معدن و صنایع معدنی تنظیم کرده است.
تاصیکو همزمان با توسعه و ارتقای ظرفیتهای تولیدی و صنعتی، همواره شناسایی و ارائه راهحل برای چالشها و گلوگاههای فعالیت بخش معدن و صنایع معدنی را در دستور کار خود قرار داده است. یکی از مهمترین چالشهای موجود در این بخش، عدم توسعه اکتشافات است که باعث شده تا علیرغم بهرهمندی ایران از پتانسیلهای بالقوه ارزشمند معدنی، موضوع تامین مواد اولیه به یکی از نگرانیهای فعالان صنایع معدنی کشور تبدیل شود. شرکت سرمایهگذاری صدرتامین در راستای سرمایهگذاری و مشارکت در اکتشاف مواد معدنی، اقدامات متعددی در دستور کار قرار داده است. شرکت اکتشاف و حفاری صدرتامین، یکی از شرکتهای زیرمجموعه تاصیکو به شمار میآید که حدود ۶۰ درصد از سهام آن در مالکیت این هلدینگ است. هدفگذاری اصلی شرکت اکتشاف و حفاری صدرتامین، ارائه خدمات اکتشافی و تمرکزبخشی به کلیه فعالیتهای مرتبط با آن است. از دیگر اقدامات تاصیکو در حوزه اکتشافات میتوان به عضویت در کنسرسیوم اکتشافات معدنی پایا اشاره کرد که با هدف ایجاد تحول در حوزه اکتشافات معدنی و با حضور شرکتهای بزرگ دیگری مانند شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات و شرکت فولاد خوزستان شکل گرفته است.
علاوهبراین، موضوع فناوری و تکنولوژیهای خطوط و فرایندهای تولید نیز یکی از مهمترین مولفههای موثر در صرفه اقتصادی و بهرهوری بخش معدن و صنایع معدنی کشور محسوب میشود که در سالهای اخیر، معضلی به نام تحریم همواره بر آن اثرگذار بوده است. همین مساله موجب شد تا شرکت سرمایهگذاری صدرتامین که توسعه سرمایهگذاریها و فعالیتها در حوزه کسبوکارهای نوین معدن و صنایع معدنی را یکی از راهبردهای اساسی خود میداند، از طریق شرکت شتابدهنده صدر فردا به این حوزه ورود کند. شرکت صدرفردا به عنوان یک شرکت شتابدهنده تخصصی، اقدامات هدفمندی را برای رسوخ فناوری و توسعه آن در کسبوکارهای هلدینگ و همچنین ایجاد کسبوکارهای دانشبنیان در زنجیره ارزش و تامین هلدینگ صدرتامین و شرکتهای فرعی و وابسته در دستور کار دارد.
شرکت سرمایهگذاری صدرتامین همواره تلاش کرده است تا با یک نگرش جامع و همهجانبه و مبتنی بر توسعه پایدار، سرمایهگذاریها و فعالیتهای خود را به گونهای ساماندهی و برنامهریزی کند تا ضمن ارزشآفرینی و خلق بیشترین سود برای صاحبان سهام و ذینفعان خود، تحولی بزرگ در عملکرد و توسعه بخش معدن و صنایع معدنی کشور ایجاد کند و از محدودیتها و موانع موجود در مسیر آن بکاهد. باید در نظر داشت بخش معدن با توجه به نوع خاص و ابعاد گسترده فعالیتها و گردش مالی قابل توجه آن، یکی از عوامل موثر بر رشد اقتصادی نواحی کمتر توسعهیافته کشور به شمار میآید. شرکت سرمایهگذاری صدرتامین در حال حاضر، سرمایهگذاری در دو معدن طلای سیستان و بلوچستان و معدن طلای کردستان را در دستور کار قرار داده است. بهرهبرداری از این دو معدن، ضمن تبدیل کردن شرکت صدرتامین به یکی از نقشآفرینان مهم صنعت استراتژیک طلا، گام بلندی در مسیر ایجاد رونق و رشد اقتصادی این مناطق محسوب میشود که میتواند با ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم قابل توجه در این نواحی، به محرومیتزدایی و رونق کسبوکارهای آنها نیز کمک شایانی کند.
ارزشآفرینی برای کلیه ذینفعان از طریق اداره شرکتها و هلدینگداری در حوزههای تخصصی معدن و هوشمندسازی کسبوکار، بهرهبرداری از ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، تلاش همهجانبه برای بهبود کارآیی و افزایش بهرهوری هلدینگ از طریق دانش و نوآوری و حفظ و توسعه منابع انسانی، از مهمترین رسالتهای تاصیکو به شمار میآید که این اهداف در راهبردهای اساسی تاصیکو تعریف شده است. کاملا روشن است که چنین راهبردی در ابعاد یک هلدینگ، به ابزارهای دقیق و منسجم مدیریت دانش نیاز دارد. به طور کلی در یک ساختار سازمانی، دانش میتواند آشکار و صریح باشد که به سهولت میتوان آن را دستهبندی و کدگذاری کرد؛ در حالی که برخی اطلاعات مانند تجربه و مهارت کارکنان از نوع دانش نهفته است و طبقهبندی این دانش و اطلاعات و بهکارگیری آن به شدت دشوار است. با توجه به این مساله، تاصیکو در حوزه معادن و صنایع معدنی نسبت به ایجاد زیرساختهای مدیریت دانش در شرکتهای فرعی و وابسته اقدام کرده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات شامل زیرساختهای فناورانه، کدگذاری و نگهداری اطلاعات، فرهنگ و ساختار سازمانی، از جمله مهمترین زیرساختهای لازم برای استقرار و پیادهسازی سیستم مدیریت دانش در یک سازمان به شمار میآید. تاصیکو در این راستا سطح فناوری اطلاعات و نقاط قوت و ضعف زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری شرکتهای تابعه را ارزیابی میکند و راهکارهای لازم برای رفع اشکالات موجود را ارائه میدهد. در این راستا، کمیتههای نوآوری و فناوری اطلاعات با هدف ارائه طرحهای نوین از سوی شرکتهای تابعه تشکیل میشود. فرهنگ سازمانی نیز از آن جنبه حائز اهمیت است که میتواند منجر به یادگیری جمعی و ایجاد سازمانی یادگیرنده و دانشگرا شود. بدیهی است که تثبیت این فرهنگ، مستلزم وجود ساختاری برای تبادل دانش و تعاملات سازنده میان بخشهای مختلف درونسازمانی و برونسازمانی است. ساختار سازمانی در ابعاد تاصیکو، بستر پذیرش فرهنگ در شرکتهای فرعی و وابسته را نیز فراهم میکند.
تجربههای گذشته نشان میدهد هرگاه سرعت توسعه صنعتی در کشور پایین بوده، تکیه بر توان و دانش داخلی، راهکاری موثر و مناسب برای برونرفت و بهبود روند روبهرشد آن صنعت بوده است. در شرایط متزلزل روابط بینالمللی، بومیسازی، اقدام سازندهای برای رفع چالشهای صنایع معدنی و فلزی کشور، بهروزرسانی تجهیزات و ماشینآلات و افزایش سطح بهرهوری، کاهش هزینهها و افزایش کمی و کیفی محصولات به شمار میآید. شرکتهای تابعه تاصیکو، اغلب شرکتهایی با قدمت ۱۵ تا ۲۰ سال هستند و تجهیزات و ماشینآلات خط تولید آنها به عملیات نگهداری و تعمیرات اساسی و بهروزرسانی تکنولوژی نیاز دارد. بر همین اساس مقوله بومیسازی در این شرکتها به عنوان یک فعالیت دانشمحور دنبال میشود. در این راستا، فرصتهای موجود در شرکتهای تابعه تاصیکو، شناسایی و در صورت امکان، سرمایه و اقدامات لازم برای اجرایی کردن آن ایجاد میشود. در یک نگاه کلی، تاصیکو دانش را محور اساسی فعالیت خود قرار داده است و از ایدههای فناورانه و نوآورانه شرکتهای دانشبنیان و نوپا در کشور به ویژه در حوزه بومیسازی حمایت میکند. به عبارتی دیگر، مدیریت دانش و هدایت آن در تاصیکو به عنوان شرکت مادر، اثرگذاری مستقیم بر کسبوکار شرکتهای تابعه دارد و ارزش حاصل از آن، بیشترین سودآوری را برای ذینفعان به همراه میآورد؛ بنابراین برای رسیدن به چشمانداز ترسیمشده تاصیکو، توجه به ابعاد مختلف دانش و نکات کلیدی در این حوزه، پایش و ارتقای مستمر سیستمهای مدیریت دانش ضروری است.
در عرصه بینالمللی، توجه ویژهای به مقوله تنوعپذیری سبد انرژی و به خصوص زغالسنگ معطوف شده است؛ به طوری که موضوع دومین کنفرانس جهانی زغالسنگ در شهر بانکوک در سال ۲۰۲۳، سهم قابل توجه زغالسنگ از بخش انرژی بسیاری از کشورها بوده است. مطابق آمارهای متعلق به سال ۲۰۲۲، بیش از یک تریلیون تن ذخایر ثابت زغال سنگ در سراسر جهان وجود دارد و کشورهای ایالات متحده آمریکا، روسیه، استرالیا، چین و هند نیز بیشترین میزان ذخایر را دارا هستند. طبق آمار، میزان تولید برق از زغالسنگ با رشد ۱۰ درصدی، از ۹٫۴۱ تریلیون کیلووات ساعت در سال ۲۰۲۱، به ۱۰٫۳۹ تریلیون کیلووات ساعت در سال ۲۰۴۰ افزایش خواهد یافت. بر همین اساس زغالسنگ تا سه دهه آینده، یکی از منابع اصلی تولید برق در جهان خواهد بود و سرمایهگذاری برای استخراج این ماده معدنی همچنان ادامه خواهد یافت. با این حال، وجود ذخایر نفت و گاز در ایران و وابستگی ۷۵ درصدی سبد انرژی کشور به گاز، باعث شده است تا برنامهای جدی برای تنوعپذیری سبد انرژی تدوین نشود. در واقع سیاستهای راهبردی کشور در صنعت زغالسنگ، مسیر متفاوتی را نسبت به سایر کشورهای جهان طی میکند و رغبتی برای سرمایهگذاری در زمینه احداث نیروگاههای زغالسوز وجود ندارد. این مساله، ریسکپذیری تامین انرژی در کشور را افزایش خواهد داد و بر همین اساس ضرورت دارد تولید انرژی برق از زغالسنگ، در دستور کار دولت و سازمانهای مربوطه قرار بگیرد.
منبع: فلزات آنلاین