به گزارش میمتالز، موسسه «گلدمنساکس» گزارشی در رابطه با پیشبینی وضعیت اقتصاد جهان در سال۲۰۵۰ و ۲۰۷۵ منتشر کردهاست. این گزارش نشان میدهد که جهان در ۵۰ سالآینده شاهد تغییرات عمدهای در حوزه اقتصاد خواهد بود. بر اساس پیشبینی این گزارش از ۱۰ سالآینده به مرور رشد جهانی دچار کاهش خواهد شد و به میانگین سالانه یکدرصد در دههمنتهی به سال۲۰۷۵ خواهد رسید. گزارش «گلدمنساکس» نشان میدهد، در سال۲۰۵۰ میلادی چین با پشتسر گذاشتن آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان مطرح خواهد شد و اندونزی به جمع پنج اقتصاد بزرگ دنیا خواهد پیوست. همچنین بر اساس این پیشبینی در سال۲۰۷۵ میلادی، اقتصادهای نوظهور جدیدی مانند نیجریه، پاکستان، مصر و فیلیپین در جمع پانزده اقتصاد بزرگ دنیا اضافه خواهند شد و کشورهایی همچون بریتانیا، آلمان و ژاپن بهجایگاههای پایینتر سقوط خواهند کرد.
گزارش گلدمنساکس به روشنی نشان میدهد که بهزودی، وزنه رشد جهانی از غرب به سمت شرق متمایل میشود و احتمالا این کشورهای شرقی هستند که در آینده نزدیک، قدرتهای اصلی سیاسی، امنیتی و اقتصادی جهان هستند، اما این پیشبینی میتواند برای برنامه ریزی در حوزه تجارت نیز موردتوجه قرار گیرد. با توجه به اینکه تجارت همواره تابعی از تولید ناخالص داخلی دولت هاست، میزان تجارت قدرتهای نوظهور هم بهزودی افزایش خواهد یافت، بنابراین کشورهایی همچون نیجریه، پاکستان و مصر در دهههای آینده، پرجاذبهترین بازارهای جهان خواهند بود. با درنظر گرفتن این نکات، لازم است فعالان اقتصادی کشور از هماکنون اقتصاد این کشورها را مورد مطالعه قرار دهند تا بتوانند نیازهای قدرتهای اقتصادی آینده دنیا را در مراحل مختلف رشد اقتصادی شان تامین کنند. در حالحاضر بهنظر میرسد، ایران رابطه تجاری موفقی با نیجریه، مصر و فلیپین ندارد؛ این در حالی است که اقتصادهای بزرگ دنیا مانند ایالاتمتحده، چین، کرهجنوبی و ژاپن در سالهای اخیر تلاش کردهاند جای پای خود را در این مناطق محکم کنند تا در سالهای آینده بتوانند از بازار این کشورها بهره لازم را ببرند.
آمارهای گمرک نشان میدهد که در بین قدرتهای آینده اقتصاد جهان، ایران تنها با چین حجم مبادله بالایی دارد. صادرات ۶/ ۱۴میلیارد دلاری به چین و واردات ۷/ ۱۵میلیارد دلاری از این کشور نشان میدهد که این کشور، مهمترین شریک تجاری ایران است. در حالحاضر نزدیک به ۲۷درصد مبادلات ایران با این کشور است. در مقابل، تجارت ایران با سایر قدرتهای بالقوه اقتصادی، بسیار پایین است. صادرات ایران به کشورهای اندونزی، نیجریه، پاکستان، مصر، فیلیپین و برزیل مجموعا ۵۵/ ۲میلیارد دلار و واردات از آنها ۴۲/ ۱میلیارد دلار است. دو نکته در این آمار اهمیت دارد. اول اینکه حجم تجارت با این کشورها بسیار اندک است و دوم آنکه واردات ایران رقم ناچیزی را نشان میدهد. واردات ۴/ ۱میلیارد دلاری ایران از این ۶ کشور، بیانگر آن است که واردکنندگان ایرانی هنوز ارتباط تجاری مطلوبی با تولیدکنندگان این کشورها شکل نداده اند و این در حالی است که بهعنوان مثال، کالاهای کشاورزی تولید برزیل، اندونزی و پاکستان میتوانند کمبودها در بازار ایران را جبران کنند. همچنین از بین کشورهای مذکور، صادرات ایران به نیجریه، مصر و فیلیپین در سطح غیرقابلقبولی قرار دارد. بر اساس آمار گمرک، صادرات ایران به نیجریه در سالگذشته ۳/ ۱۲۹ میلیون دلار بوده که کمتر از ۲/ ۰درصد از بازار این کشور است؛ رقمی که معادل ۱۳درصد صادرات ترکیه به نیجریه و کمتر از ۱۰درصد صادرات امارات به این کشور است. در مورد مصر و فیلیپین، وضعیت نامطلوبتر است. ایران در سالگذشته ۴/ ۹میلیون دلار کالا به مصر صادر کرده که میزانی کمتر از یکچهارم ارزش صادرات یمن جنگ زده به این کشور را نشان میدهد. همچنین صادرات ۶/ ۲۰ میلیون دلاری ایران به فیلیپین در سالگذشته نیز به اندازه ۰۵/ ۰درصد از بازار این کشور و معادل ۵۰درصد صادرات کامبوج و کمتر از ۴۰درصد صادرات بحرین به این کشور است.
علاوه بر این صادرات ایران به هند نیز به رقم مطلوبی نرسیده است. گرچه ایران در سال۱۴۰۱ به هند ۱۴/ ۲میلیارد دلار کالا صادر کرده، اما با درنظر گرفتن اینکه هند با ۴/ ۱میلیارد نفر جمعیت بزرگترین بازار جهان (از نظر جمعیتی) محسوب میشود، میتوان گفت این رقم بسیار ناچیز است. رقمی معادل ۳/ ۰درصد از حجم بازار هند و چیزی معادل ۷۰درصد صادرات گینه، ۵۰درصد صادرات عمان و ۱۰درصد صادرات عراق به این کشور.
مورد دیگری که متولیان اقتصادی باید به آن توجه کنند، حوزه انرژی است. مصرف انرژی در کشورهایی که در مرحله خیز اقتصادی قرار میگیرند بهشدت افزایش مییابد و به همین دلیل نقش تامینکنندگان انرژی در اقتصاد کشورهایی که رشد بالایی دارند بسیار اهمیت دارد. به غیراز نیجریه و تا حدودی مصر که کشورهای نفتی محسوب میشوند، بقیه کشورها نیازمند عرضه پایدار نفت و گاز هستند. دقیقا به همین دلیل است که واردات انرژی از کشورهای عرب منطقه بخش قابلتوجهی از مجموع واردات قدرتهای آتی جهان را تشکیل میدهد. بر اساس آمار «سازمان بررسی پیچیدگی اقتصادی»، در سال۲۰۲۱، ۵ کشور عربستان، عراق، قطر، امارات و کویت، مجموعا بیش از ۶درصد از بازار چین، بیش از ۱۹درصد بازار هند، بیش از ۲۱درصد بازار پاکستان و به ترتیب ۲ و ۶/ ۱درصد از بازار فیلیپین و برزیل را در اختیار دارند که عمده آن را صادرات نفت و گاز تشکیل میدهد. همچنین در اغلب موارد صادرات هرکدام از کشورهای مذکور بیش از میزان صادرات ایران است. با درنظر گرفتن مسائل فنی و ریسکهای موجود در بازار انرژی، اکثر کشورها تمایل ندارند کشور مبدا واردات انرژی خود را تغییر دهند. این مساله زنگ خطری برای ایران است و در صورتیکه ایران نتواند در سالهای پیش رو مشکلات ناشی از تحریمها و مبادلات بانکی را حل کند، بهطور قطع سهمی از این بازار نیز نخواهد داشت.
تحلیل آمارها، حاوی دو خبر خوب و یک خبر بد برای فعالان اقتصادی در ایران است. خبر خوب آن است که گرچه ایران تاکنون در بازار قدرتهای اقتصادی آینده نقش فعالی ایفا نکرده، اما فرصت برای برنامه ریزی تحلیل و فعال سازی دیپلماسی اقتصادی هنوز از دست نرفته است. خبر خوب دیگر آن است که تغییر قطب اقتصادی از غرب به شرق بهمعنای آن است که قدرتهای جدیدی وارد بازیهای سیاسی و امنیتی جهان خواهند شد که ایران با آنها از نظر تاریخی مشکلات ریشهای ندارد و بنابراین میتواند صفحه سفیدی از روابط با این کشورها بازکند، اما خبر بد برای ایران آن است که قدرتهای کنونی اقتصاد جهان، این فرصت را شناسایی کرده و روابط خود را با این اقتصادهای دارای پتانسیل گسترش دادهاند. در حالحاضر چین، آمریکا، آلمان، کره و ژاپن، در بازار اینکشورها جایگاه مستحکمی دارند و ایران برای ورود به بازار آنها باید با قدرتمندترین اقتصادهای جهان رقابت کند.
اما برای توسعه روابط با بازیگران جدید اقتصاد جهانی، راهکارهای متعددی وجود دارد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته با تحلیل مستمر بازارها، اقتصادهای دارای پتانسیل را شناسایی کرده و برای گسترش رابطه با این کشورها میزهای تخصصی در وزارتخارجه و نهادهای اقتصادی تشکیل میدهند. ایران نیز باید از هم اکنون این رویه را در پیش بگیرد و با توسعه روابط سیاسی با کشورهای دارای ظرفیت اقتصادی، بسترهای لازم برای افزایش تجارت با این کشورها را فراهم کند. همچنین لازم است اتاقهای بازرگانی برای ارتباط با این کشورها تشکیل و تقویت شود. نکته حائزاهمیت دیگر آن است که از بین کشورهایی که پیشبینی میشود تا سال۲۰۷۵ به جمع اقتصادهای بزرگ خواهند پیوست، اندونزی، پاکستان، مصر و نیجریه جزو کشورهای مسلمان محسوب میشوند که این مساله یک فرصت طلایی را برای ایران فراهم میکند. نزدیکی فرهنگی و دینی میان ایران و این کشورها تقویت صادرات را تسهیل خواهد کرد.
ایران میتواند در بازار حلال، صادرات فرهنگی و عرضه خدمات به این کشورها فعال باشد. برای این منظور قدم اول توسعه روابط سیاسی و استفاده از رقابتهای منطقهای است. بهعنوان مثال ایران باید از اختلافات بین هند و پاکستان نهایت استفاده را کرده و با تحلیل دقیق وضعیت سیاسی، روابط تجاری خود را با هند و پاکستان تنظیم کند. روش دیگری که کشورهای اروپایی سالها با کمک آن نفوذ فرهنگی خود را در دیگر کشورها افزایش دادهاند مبادله دانشجو است. ایران یکی از ۲۰ کشوری است که دارای بیشترین موسسه آموزشی باکیفیت است. طراحی برنامههای مبادله دانشجو با این کشورها در ایجاد رابطه بلندمدت و موثر با قدرتهای اقتصادی آینده راهگشا خواهد بود. دانشجویان خارجی که در ایران تحصیل میکنند در آینده تصمیم سازان کشور خود خواهند بود و به دلیل آشنایی با فرهنگ و زبان ایرانی، در آینده، نقش تسهیلگر در توسعه روابط تجاری با ایران را بازی خواهند کرد. مساله دیگر که به ظاهر ساده، ولی بسیار مهم است موضوع یادگیری زبان است. نهادهای متولی باید یادگیری زبانهایی که آینده تجارت به آنها وابسته است را ترویج کنند. یادگیری زبانهای همچون چینی، اردو (برای ارتباط با پاکستان)، فرانسه و عربی (برای رابطه با کشورهای آفریقایی) و اسپانیایی (برای ارتباط با کشورهای آمریکایلاتین) یک اصل ضروری است. در حالحاضر کشور چین صرفا برای بهره برداری از معادل لیتیوم افغانستان، تعداد قابلتوجهی نیرو مسلط به زبان پشتون تربیت کردهاست. این نیروها به فرهنگ و سنن افغانستانیها تسلط دارند و به همین دلیل در مقابل رقبای تجاری مزیت نسبی دارند.
در انتها میتوان گفت تا این لحظه دستگاههای متولی امر، گامهای عملی در جهت شناسایی و ایجاد ارتباط با کشورهایی که بهزودی بازیگر اصلی اقتصاد در جهان خواهند بود برنداشته اند، با اینوجود برای توسعهتجارت با این کشورها یک دههفرصت وجود دارد. برای این منظور باید نهادهایی که استراتژی تجاری، فرهنگی و سیاسی برای رابطه با این کشورها را تدوین کند، تاسیس و فعال شود تا فارغ از تغییر دولتها این استراتژی کلان را پیگیری کنند.
منبع: دنیای اقتصاد