به گزارش میمتالز، این صنعت در دهه های اخیر یکی از ارکان مهم و حیاتی در اقتصاد کشورها قلمداد شده که ضمن برآورده نمودن ارزش اقتصادی، در تأمین نیازهای مختلف جامعه نیز نقشی اساسی داشته است. در این عرصه، ایران نیز به عنوان یکی از تولیدکنندگان مهم فولاد دنیا (رتبه دهم)، دیرینه تحسین برانگیزی در این صنعت داشته که تبدیل به پتانسیل رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی کشور شده است.
این موهبت ارزشمند در حالی است که در سنوات اخیر و بنابر رخدادهای متنوع، صنعت فولاد در کشور با شرایط تهدیدآمیز متغیری از جمله تغییرات قیمت مواد اولیه، نوسانات بازار جهانی و رقابتهای ژئوپلتیک، تغییرات سریع تکنولوژی، رکود بازار مصرف داخلی، چالش سطح بهرهوری صنایع، توسعه نامتوازن زیرساختها، لجستیک و هزینههای ناشی از افزایش بها و پایداری حاملهای انرژی روبرو است که اثر منفی بر سودآوری این صنعت عظیم و تابآوری آن در بقا و توسعه داشته و حاشیه سود صنعت را تهدید نموده است.
آنچه تاکنون شرکتهای فولادی را تا حدودی به چیرگی بر این چالشها نایل کرده، راهبردهای بلندمدتی نظیر موارد زیر است که در قالب استراتژیهای خود در پیش گرفته اند که هر کدام نیز با ریسکهای مرتبط با خود مواجه میباشد:
افزایش تنوع محصولات فولادی به کمک تخصصهای مختلف و ایجاد چندگانگی در بازار، به طور کلی به معنای تولید و ارائه محصولات متنوع و متفاوت از جنبههای مختلف در صنعت فولاد است. این اقدام دارای تأثیرات مثبت بر تابآوری صنعت فولاد بوده و به عوامل پیشرانی مانند: کاهش ریسک، افزایش چندگانگی بازار، تطابق با نیازهای مختلف، توسعه فناوری و پاسخ به روند تغییرات بازار مربوط میشود.
مدیریت منابع در صنعت فولاد به معنای استفاده بهینه از منابع مختلف از جمله انرژی، مواد اولیه و نیروی کار است که این عوامل در تقویت تابآوری صنعت فولاد و کاهش آثار منفی تغییرات و چالشها از طریق: بهینهسازی مصرف انرژی، کاهش هدر رفت مواد اولیه، توسعه استفاده از مواد بازیافتی همسو با مبانی اقتصاد چرخشی، بهرهوری نیروی کار، کاهش هزینهها و افزایش سودآوری و تناسب با استانداردها اثرگذار میباشد.
انعطافپذیری تولید در صنعت فولاد به معنای توانایی سریع و مؤثر در تغییر نوع و مقدار تولید در تطابق با شرایط بازار و تغییرات در تقاضا است که سبب میگردد صنعت فولاد، جایگاه بهبودیافتهای در تابآوری متاثر از سرعت تغییرات، کاهش زمان عرضه، کاهش زمان تنظیمات، پیشبینی بهتر و مدیریت بهتر موجودی به خود اختصاص دهد.
دسترسی به فناوریهای روز در صنعت فولاد، عامل اجرای بهینه فرآیندهای تولید میباشد که اصولاً به تقویت تابآوری صنعت فولاد در مواجهه با چالشها و تغییرات شدید بازار از جنبههای: ارتقاء کیفیت تولید، افزایش بهرهوری، پیشگامی در بازار، تسریع فرآیندها، تنوع محصولات، تجدیدنظر در روشها و فرآیندها کمک میکند.
مدیریت مالی در یک سازمان یا کسب و کار، اهمیت بسیار زیادی دارد. نوسانات بازار و تغییرات اقتصادی جزء واقعیتهایی هستند که هر کسب و کار با آن مواجه است. مدیریت مالی با برنامهریزی دقیق، کنترل مصرف منابع مالی و تخصیص بهینه وجوه کمک میکند تا کسب و کار در مواجهه با این نوسانات، تأثیرات منفی حداقلی را تجربه کند. از این رو، دانش و تجربه در زمینه مدیریت مالی به عنوان یکی از عوامل موفقیت در جلب سرمایهگذاریها و رشد پایدار کسب و کارها بسیار حیاتی است.
میتوان اذعان داشت فایق آمدن بر مشکلات زنجیره تولید، تنها در آن دسته از مجموعههایی امکانپذیر است که توازن زنجیره تامین، تولید و سبد عرضهی خود را به عنوان برنامهای راهبردی مدنظر قرار داده باشند و با اعمال استراتژیها و راهکارهای مناسب، بتوانند به تعادل در مواجهه با مخاطرات و بهرهبرداری از فرصتها دست یابند.
تامین پایدار انرژی از مهمترین ریسکها و چالشهایی است که صنعت فولاد را تهدید میکند و قطعی یا محدودیتهای اعمال شده در مصرف برق و گاز، کاهش تولید از برنامه و به تبع آن عدم النفع و کاهش حاشیه سود را به دنبال داشته است.
با توجه به ناترازی زیر ساختهای ایجاد شده با برنامههای توسعهای زنجیره تولید فولاد کشور، شرکتهای معدنی و فولادی ناگزیر به توسعه زیر ساختهای لازم در حوزه حاملهای انرژی برق، آب و گاز میباشند.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به ۹۰۰ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید، این در حالی است که میزان تقاضا برابر با ۱۴۰۰ میلیون متر مکعب خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۰۰ میلیون متر مکعبی در روز دارد و تا افق ۱۴۰۴ حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب در روز ناترازی در حوزه تامین گاز ایجاد خواهد شد؛ لذا در شرایطی که انرژی از مزیتهای نسبی تولید فولاد در ایران محسوب میشود، ترکیب عواملی نظیر افزایش قیمت حاملهای انرژی، افزایش تعرفههای صادراتی، عدم تامین پایدار حاملهای انرژی، تحریمهای ظالمانه و … در نهایت عواقب بسیار جبران ناپذیری را برای صنعت فولاد بدنبال خواهد داشت.
مدیریت آب و مدیریت ریسک آب نیز یکی از اولویتهای قابل توجه در پایداری و تاب آوری صنعت فولاد است. تبادل تجربیات صنایع فولادی در زمینه مدیریت آب و ریسک آن، تبادل نظر در مورد اثربخشی و کارایی سیاستها و استراتژیهای پیاده سازی شده در زمینه مدیریت آب، تدوین معیارهای ارزیابی عملکرد تولیدکنندگان فولاد مبتنی برمصرف آب، شناسایی فرصتهای بهبود موثر بر مصرف آب و فناوریهای کاربردی قابل توسعه بایستی مد نظر قرار گیرد.
مساله تنش آبی به ویژه در بخشهای مرکزی کشور و نیز موضوع کیفیت آب، محدودیتهایی در دسترسی به منابع آب بهویژه در مناطق تحت تنش برای صنایع فولادی ایجاد نموده است. در واکنش به این محدودیتها، پروژههایی در سطح ملی و با مشارکت صنایع برای انتقال آب از منابع غرب و جنوب کشور اجرا شده و در جریان است.
همچنین تدوین یک نظام هماهنگ برای مستندسازی و گزارش مسائل مرتبط با آب در صنعت فولاد کشور، جمعآوری اطلاعات مربوط به واقعیتهای محیطی بویژه از منظر آب، برگزاری دورههای دانش افزایی و آگاهیبخشی در مورد جوانب مدیریت آب و مدیریت ریسک آب و نیز گزارشدهی و روشنگری و اطلاع رسانی به ذینفعان و افکار عمومی در مورد ابعاد مساله آب و اقدامات صورت گرفته در این صنعت لازم بنظر میرسد. استفاده از تجارب جهانی در مدیریت آب میتواند بسیار مفید باشد. استقرار سیستم گزارشگری پایداری و تهیه گزارش پایداری که یکی از الزامات صادرات محصولات این صنعت خواهد بود و میتواند کمک شایانی به توسعه مفهوم پایداری و تاب آوری بهویژه از منظر مدیریت آب داشته باشد.
با سیاستگذاریهای انجام شده در راستای مدیریت آب در صنعت فولاد در سالهای اخیر، میانگین مصرف آب در فرآیند کامل صنایع فولادسازی کشور چیزی حدود ۵ مترمکعب بر تن میباشد. با توجه به ظرفیت ۴۷ میلیون تنی تولید فولاد کشور برآورد میشود کل مصرف آب در این بخش نزدیک به ۲۵۰ میلیون مترمکعب باشد؛ که این رقم چیزی حدود ۲.۵ درصد کل مصرف آب کشور را در برمیگیرد.
پارامترهای موثر بر میزان مصرف آب در صنعت آهن و فولاد عبارتند از: نوع فرآیند، یکپارچگی زنجیره تولید، نوع فنآوری و تکنولوژی، مدیریت بخش کولینگ یا خنکسازی، نوع آب مصرفی و میزان بازیافت آب که برنامهریزیهای کلان و مدیریت موثر بر هر پارامتر بصورت موردی و با نگاهی یکپارچه از منظر صنعت فولاد و همچنین با نگاهی ملی و فراملی امری اجتناب ناپذیر است.
همچنین به چالشهای زیرساختی مرتبط با آینده این صنعت نیز باید اشاره کرد. کلان روندهای پیش رو، بسیاری از صنایع دنیا را مجبور به اصلاح ساختارهای قدیمی صنعتی خود به سمت تکنولوژیهای نوین کرده است که اگر امروز برای آنها هدفگذاری و تعیین راهبرد نشود، قطعا در آینده نه چندان دور، گریبانگیر زنجیره تولید فولاد خواهند بود. تولید فولاد سبز، تحول دیجیتال، اقتصاد چرخشی و … از جمله این موارد هستند، لذا برنامهریزی جهت ایجاد زیرساختهای لازم، امری حیاتی میباشد.
منبع: چیلان