به گزارش می متالز، روز گذشته شاهد غلبه تقاضا بر عرضه در صنایع کالایی با اهرم بالای نرخ فروش بودیم. حرکت کم شتاب شاخص کل این بار به مدد رشد قیمت سهام شاخص ساز نبود بلکه بیشتر تحت تاثیر جهش قیمت سهام با ارزش بازاری کمتر بود. در این میان گروههایی نظیر خودرو و سیمان پرچمدار رشد قیمت زیرمجموعهها بودند. هرچند ارزش صفهای خرید در نمادهای این صنایع چندان زیاد نبود اما عقبنشینی فروشندگان در شرایطی که گزینههای جایگزین برای تغییر پورتفو به جذابیت صنایع فعلی نبودند کاملا مشهود بود.
سهام صنعت خودرو و ساخت قطعات بر محور انعکاس افزایش نرخ در صورتهای مالی و با تکیه بر عنصر عقبماندگی از جریان رشد سایر گروههای بازار رشد دسته جمعی را تجربه کردند. از طرفی سهام صنعت سیمان نیز براساس انتظار برای بهبود شرایط فروش در قیمتهای بالاتر کاملا سبزپوش بودند.
گزارشهای ماهانه عملکرد شرکتهای بورسی آخرین ماه سال 97 که به تدریج روی سامانه کدال قرار میگیرد، برای برخی شرکتها بسیار مناسب و چشمگیر است که در برخی موارد شاهد پیشخور شدن تاثیر این گزارشها هستیم و در برخی موارد بازار هنوز به دیده تردید عمل میکند. از سوی دیگر بسیاری از شرکتهای بزرگ بورسی و فرابورسی هنوز گزارشهای عملکرد آخرین ماه سال قبل خود را ارائه ندادهاند و با توجه به بررسی بازارهای دیگر احتمال تاثیرپذیری معاملات روزانه از انتظار این گزارشها نیز تا حد زیادی وجود دارد. در همین راستا خواندن گزارشهای کیفی سلسلهوار «دنیای بورس» در خصوص عملکرد شرکتهای بورسی در اسفند 97 توصیه میشود.
وضعیت عملکرد شرکتهای بورسی در اسفند (1)
وضعیت عملکرد شرکتهای بورسی در اسفند (2)
ارزش معاملات خرد روز گذشته در بورس تهران نزدیک به 400 میلیارد تومان بود. این سطح از ارزش خرید و فروش هرچند فاصله زیادی با روزهای پر رونق بورس تهران دارد اما رقم کمی محسوب نمیشود. نکته مهم در این شرایط بهبود توزیع نقدینگی در بازار و عدم تمرکز معاملهگران تالار شیشهای بر نمادهای خاص بود. اتفاقی که در سنوات گذشته کمتر مشاهده شدهاست. این توزیع متنوع نقدینگی به نوع دیگر خود را در ارزش معاملات صنایع مختلف نیز نشان داد. صنایعی چون شیمیایی، خودرو، فلزات اساسی، سیمان و بانکها که در سرلیست صنایع پر معامله بورسی در روز گذشته قرار گرفتند، در مجموع کمتر از نیمی از کل ارزش داد و ستدهای روزانه را به خود اختصاص دادند. وقتی به ادامه این لیست توجه کنیم متوجه این موضوع خواهیم شد که بار اصلی جریان پول در روز گذشته بر دوش 13 صنعت بود که اتفاقی جالب توجه است و فاصله کم ارزش معاملات در صنایع دیگر نیز حاکی از توجه اهالی بازار سهام به کل بازار و نمادهای بورسیست.
هرچند این توزیع نقدینگی تا حد زیادی به خاطر نیمه تعطیل بودن بورس و تاثیرپذیری بیشتر قیمتها از جریانهای پولی نیمه قدرتمند است اما در این میان اهرم تغییر سودآوری شرکتهای کوچکتر با انعکاس رشد قیمتها در صورتهای مالی نباید دور از نظر بماند. از سوی دیگر بسیاری از شرکتهای بورسی که با جهش قیمتی همراه بودهاند، توجه کمی به نقش افزایش بهای تمام شده در سودآوری خود دارند و محور سودآوری را صرفا بر مبنای افزایش نرخهای احتمالی و رشد سودآوری از این محل قرار دادهاند که میتواند قیمت سهام شرکتهای مرتبط را حبابی کند.
دو نکته مهم در خصوص شرکتهایی که با انتظار رشد نرخ محصولات مواجهند وجود دارد. اول اینکه بسیاری از این شرکتها محوریت بهای تمام شده خود را در مواد مستقیم مصرفی دارند و حاشیه سود ناخالص آنها در شرایط فعلی عددی گمراه کننده است. رشد قیمت مواد اولیه در صورت آزادسازی کامل قیمتها و کاهش سطح موجودی انبار میتواند سهم بهای تمام شده تولید را تا حد بسیار زیادی بالا ببرد و از این طریق حاشیه سود شرکتهای تولیدی را کاهش دهد که میتواند با معیارهای محاسباتی خطی فاصله زیادی ایجاد کند. مورد دوم اینکه انتظارات تورمی از عوامل اصلی سیل تقاضا به شمار میآید که در مراحل نخست منجر به فروش مناسب شرکتها به دلیل هجوم برای خرید براساس انتظار گرانی بیشتر است. اولین نشانهها از عدم جهشهای قیمتی، تقاضای ناشی از ترس یا برای احتکار را با سرعت زیادی به عقب میراند که میتواند از خرید هرچه بیشتر تولیدات کارخانجات جلوگیری کند و دوره رکود تورمی را به همراه داشته باشد.