به گزارش می متالز، صنعت سیمان یکی از صنایع تولیدی است که در روزهای پایانی سال ۹۸ نیز مورداقبال سرمایهگذاران بود. اگرچه مازاد تولید این محصول استراتژیک چندسالی است که بازار سیمانیها را کساد کرده اما به نظر میرسد مواردی مانند ارزش جایگزینی بالا، احتمال افزایش نرخ ۲۰ تا ۴۰درصدی سیمان در هفتههای آینده، نیاز به سیمان برای بازسازی مناطق سیلزده و نیز آغاز بازسازی سوریه و تعامل مثبت ایران با این کشور، چشمانداز سال ۹۸ صنعت سیمان را مثبتتر از سال ۹۷ کرده است.
در نظر داشته باشید که در سطح جهانی برای ایجاد ظرفیت تولید سالانه یک کارخانه سیمان بسته به شرایط، به ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار به ازای هر تن تولید نیاز است. بهعنوان نمونه یک کارخانه ۳هزار تنی در روز با فرض ۳۰۰ روز کار، سالانه نیازمند ۱۲۰ تا ۱۷۰ میلیون دلار سرمایه است. علاوه بر افزایش ارزش جایگزینی کارخانجات سیمان، افزایش نرخ ارز و افت ارزش پول ملی منجر به افزایش تقاضای سیمان ایران در بازارهای صادراتی منطقه شده است. موضوع افزایش نرخ سیمان هم مدتی است بهطور جدی در حال بررسی است و براساس شنیدهها، افزایش نرخ حداقل ۲۰ تا ۴۰ درصدی در هفتههای ابتدای بهار اعمال خواهد شد.
بهمنظور بررسی چشمانداز صنعت سیمان در سال ۹۸ و نقاط قوت و ضعف این صنعت گفتوگویی با موسوی ایرج، مدیر بازرگانی شرکت هلدینگ سیمانی غدیر داشتهایم که در ادامه میآید.
به نظر میرسد صنعت سیمان در سال ۹۸ در ۴ حوزه مختلف با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد. نخستین بحث، ادامه رکود در بازار و کاهش بیشازپیش مصرف سیمان در کشور است. پیشبینی محقق نشدن بودجه عمرانی در سال ۹۸ با توجه به مشکلات عدیده دولت منطقی بهنظر میرسد. براساس آمارهای ارائه شده، مصرف سیمان در سال ۹۷ به زیر ۴۸ میلیون تن رسیده که با ادامه روند موجود، در سال ۹۸ از این میزان نیز کمتر خواهد بود. اگر این عدد را با ظرفیت ۸۶میلیون تنی تولید سیمان مقایسه کنید، بیشتر چالش مورد بحث را درک خواهید کرد. در این حالت وظیفه دولت و سازمانهای مربوط کمک به ایجاد تعادل در عرضه و تقاضاست. توسعه صنایع سیمانبر، تعریف پروژههای عمرانی جدید و مانند آن میتواند منجر به افزایش تقاضا و کاهش فاصله عرضه و تقاضا شود که متاسفانه بهنظر میرسد در این بخش، دولت شرایط تزریق بودجههای مربوط را ندارد. در بخش افزایش مصرف، در شرایط فعلی امکان افزایش تقاضا یا به بیان بهتر جلوگیری از کاهش آن وجود ندارد. بهطوریکه در سال ۹۷ صنعت سیمان با کنترل عرضه (تولید با ۶۰ درصد ظرفیت) سعی بر ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا داشت که البته در انجام این مهم تا حد زیادی موفق بود.
با توجه به تقاضای محدود بازار داخل، بسیاری از شرکتهایی که به مبادی صادراتی نزدیک بودند، به توسعه فعالیت در حوزه صادرات رو آوردند. روند افزایشی صادرات سیمان و کلینکر در اوایل سال ۹۷، این تصور را ایجاد کرد که ادامه روند افزایشی صادرات با بالاتر رفتن نرخ ارز و جذاب شدن فروشهای صادراتی بهویژه از بندرهای جنوبی در مقایسه با قیمتهای داخلی، منجی صنعت سیمان خواهد بود بهطوریکه حتی شرکتهای نیمه شمالی کشور هم به فکر ارسال محصولات خود به بندرهای جنوبی افتادند اما با خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمها، این ابر رویایی نیز به بخار تبدیل شد. از طرفی مصوبه دولت درباره بازگشت ارز به کشور و فروش آن در سامانه نیما همچنین بخشنامههای گوناگون بانک مرکزی در زمینه تعهدات ارزی، صادرات به عراق و افغانستان که به شکل ریالی انجام میشد را با مشکل اساسی روبهرو کرد که آثار آن هنوز هم موجود است. ضمن اینکه شرایط یادشده منجر به کاهش شدید قیمتهای صادراتی شده است.
هدف از تشریح مشکلات صادرات این است که انتظار میرود دولت بتواند با تسهیل شرایط، به صادرات سیمان کمک کند. به نظر میرسد اگر شرایطی پیشاید که حدود ۲۰ میلیون تن سیمان و کلینکر از کشور صادر شود، بیشتر مشکلات صنعت برطرف خواهد شد.
کمک دیگری که دولت میتواند به صنعت سیمان کند، خروج سیمان از سبد سیاستگذاری دولت است. با توجه به افزایش هزینههای تولید، جلوگیری از افزایش نرخ سیمان از سوی دولت امری غیر قابلقبول است. درنظر داشته باشید هزینه سیمان در صنعت ساختمان کمتر از ۲درصد بهای تمام شده آن است. حال آنکه نرخ سایر مصالح ساختمانی ازجمله میلگرد که تاثیر بیش از ۳۰درصدی در بهای تمام شده پروژههای ساختوساز دارد، آزادانه و بر اساس افزایش هزینهها و البته تقاضای بازار افزایش یا کاهش مییابد.
ازاینرو دولت باید اجازه دهد انجمن کارفرمایان صنعت سیمان مانند بسیاری از صنفهای دیگر، به عنوان مرجع تعیین نرخ اقدام کند. طبیعی است با توجه به افزایش بیش از ۵۰درصدی هزینههای تولید در امسال و پیشبینی افزایش حداقل ۴۰درصدی هزینههای موصوف در سال آینده، با افزایشهای ۱۰ تا ۱۵ درصدی موردنظر دولت، مشکل صنعت سیمان برطرف نخواهد شد و بهنظر میرسد برای بقای این صنعت باید شاهد افزایش حداقل ۴۰درصدی قیمتها باشیم. این افزایش نرخ طبیعی است و منجر به ایجاد جو روانی تورمی در کشور نخواهد شد، بهطوریکه صنعت خودرو بیش از این میزان افزایش را در قیمتهای خود اعمال کرد و اتفاق خاصی هم نیفتاد.
دومین چالشی که صنعت پیشرو خواهد داشت، افزایش هزینههای تولید، توقف تولید به دلیل امکان نداشتن تامین قطعات بهویژه قطعات الکترونیک به دلیل تحریم و وجود نداشتن نقدینگی کافی در تامین محصولات بهویژه محصولات نسوز است.
همانطور که گفته شد، افزایش بیش از ۵۰درصدی هزینهها در امسال و پیشبینی افزایش بیش از ۴۰درصد آن در سال آینده، بسیاری از شرکتهای سیمانی را زمینگیر خواهد کرد. از طرف دیگر، با فرض امکان تامین نقدینگی، امکان تامین بسیاری از قطعات یدکی مهم به دلیل تحریمها میسر نخواهد بود.
هرچند صنعت سیمان در زمینه تامین قطعات حدود ۸۰درصد بومی شده است اما ۲۰درصد باقیمانده شامل قطعاتی است که نبود آن منجر به توقف کامل خط تولید خواهد شد. بنابراین باتوجه به اینکه صنعت سیمان در سن بلوغ بوده و بسیاری از خطوط تولیدی به عمر بالای ۲۰سال رسیده است، ریسک توقف خطوط تولید در این زمینه کم نیست.
سومین چالش پیشرو حملونقل است؛ تصویب شتابزده بخشنامه تن بر کیلومتر که در فضای اعتصاب رانندگان و برای پایان دادن به اعتصاب انجام شد، برای صنعت سیمان که کالای کمنرخ بهشمار میرود منجر به توقفهای طولانیمدت در تحویل سیمان در بسیاری از کارخانهها شد.
موضوعی که به دلیل مذاکرات گاهی ۲۰روزه کارخانهها با انجمن رانندگان و پایانههای حملونقل استانها بهطور موقتی متوقف شده است، در سال آینده و با افزایش هزینههای رانندگان دوباره سر باز کرده و مشکلات اساسی در زمینه حمل سیمان ایجاد خواهد کرد.
به این موضوع توجه داشته باشید که افزایش نرخ حمل حق رانندگان است اما موضوع این است که این رقم از جیب کارخانهها پرداخت خواهد شد نه از جیب مصرفکننده. درواقع دولت با جلوگیری از افزایش نرخ سیمان، یارانه حمل به مصرفکننده را از جیب کارخانه تولیدکننده پرداخت میکند.
چالش چهارم، هزینههای مالی شرکتهاست. بسیاری از کارخانههای سیمان که تازه به بهرهبرداری رسیدهاند یا طرحهای توسعهای اجرا کردهاند، با هزینههای مالی بالایی دست به گریبان هستند. این شرایط برای شرکتهایی که دارای تسهیلات ارزی باشند، دشوارتر خواهد شد. در برخی کارخانهها، پرداخت قسطهای اصل بدهی، از سود عملیاتی آنها بیشتر است؛ به بیان بهتر، کارخانهها در حال فعالیت برای بانکها هستند.
درباره فرصتهای پیشرو، به نظر میرسد ۳ فرصت بالقوه قابل بررسی است.
نخستین فرصت که از لحاظ جامعه باعث نگرانی است ولی برای صنایع صادراتمحور فرصت ایجاد میکند، کاهش ارزش پول ملی در مقابل ارزش دلار است. با توجه به کاهش نرخ سیمان و کلینکر پس از اعمال تحریمهای امریکا، تنها امید تولیدکنندگان سیمان و کلینکر افزایش نرخ ارز و درنهایت توجیهپذیر شدن قیمتهای فروش صادراتی آنهاست.
دومین موضوع تغییر شرایط بازار عراق است. پس از یکپارچه شدن تعرفههای سیمان در کل عراق (منظور اقلیم کردستان با سایر مناطق عراق است)، این فرصت ایجاد شده که سیمان ایران ازطریق اقلیم به سایر مناطق عراق ارسال شود. این موضوع میتواند سبب افزایش صادرات سیمان به سوریه و رونق نسبی شرکتهای سیمان منطقه غرب کشور شود. البته قضاوت در این زمینه کمی زود است ولی شواهد نشاندهنده افزایش تقاضای سیمان برای صادرات به عراق در منطقه غرب کشور است. در کنار این موضوع افزایش تقاضا برای بازسازی مناطق تازه آزاد شده در آن کشور هم میتواند در افزایش صادرات سیمان به عراق دارای اهمیت باشد.
سومین موضوع بازار سوریه است؛ بازار بسیار جذابی که میتواند آینده صنعت سیمان ایران را تحت تاثیر قرار دهد. هر چند رقابت در آن کشور بسیار پیچیده و سخت خواهد بود. در نظر داشته باشد که سوریه ظرفیت ۳۱ میلیون تن سیمان در سال را دارد که از این میزان تنها ۸ میلیون تن آن درحالحاضر تولید و به بازار عرضه میشود.
با پایان یافتن جنگ، ظرفیت آسیبدیده و خاموش تولید سیمان سوریه به چرخه تولید اضافه شد. درحالحاضر ترکیه و لبنان کشورهایی هستند که حدود ۵.۱ میلیون تن سیمان به سوریه صادر میکنند.
البته سیاستهای اخیر عربستان در برداشتن تعرفههای سیمان و کلینکر بهمنظور صادرات در سال ۲۰۱۹ میلادی (۱۳۹۸) عربستان را به رقیب جدید و جدی در بازارهای مشترک با ایران تبدیل خواهد کرد. هرچند رقابت با بزرگترین مزیت رقابتی سیمان ایران یعنی قیمت، باوجود همه محدودیتهای ناشی از تحریمها، همچنان ایران را بهعنوان جذابترین تامینکننده سیمان منطقه معرفی خواهد کرد.
به نظر من درحالحاضر در بازارهایی که از لحاظ قوانین و مقررات و توجیه بودن نرخ حمل، امکان حضور مهیا بوده، ورود کردهایم. تنها بازاری که بهنظر من هنوز وارد نشدهایم و میتواند بازار بسیار جذابی برای ما باشد، بازار سوریه است؛ بازاری که با توجه به لزوم بازسازی مناطق جنگزده، حداقل تا ۱۰ سال میتواند به بازار اصلی صادراتی ایران تبدیل شود. البته در این بین رقیبان قدرتمندی مانند ترکیه، عربستان و... حضور دارند اما با توجه به نزدیکی روابط سیاسی دو کشور، نقش دیپلماسی اقتصادی ایران هم در میزان حضور سیمان ایران در سوریه دارای اهمیت خواهد بود.