به گزارش میمتالز، مدیریت نرخ ارز، تا حد زیادی با سیاست پولی و قدری کمتر با سایر سیاستهای اقتصادی همچون سیاستهای مالی و تجاری ارتباط دوسویه دارد. مثلا تشویق صادرات بر نرخ ارز و سیاستهای ارزی نیز بر تراز تجاری تاثیر میگذارد. رژیمهای ارزی رایج را میتوان طیفی درنظر گرفت که در یک سر آن، نرخ ارز کاملا ثابت قرار دارد که در آن، سیاستگذاران سعی میکنند با سیاستهای اقتصادی، بهویژه سیاست پولی، نرخ ارز را در سطح ثابتی بهمنظور جلوگیری از ریسک ناشی از نوسانات ارزی و مهار تورم نگهدارند و به اصطلاح پول ملی خود را با پول یا پولهای خارجی، میخکوب کنند.
در سر دیگر این طیف، نرخ ارز کاملا شناور وجود دارد که در آن، سیاستگذاران اجازه میدهند تا نرخ ارز در بازار کاملا آزادانه نوسان داشتهباشد. گرچه در این حالت کشور با نوسانات ارزی مواجه است، اما ابزارهای سیاست پولی خرج حفظ نرخ ارز نمیشود و سیاستگذاران قادرند تا از این ابزارهای در دست، برای مقاصد دیگری استفاده کنند. سایر رژیمهای ارزی نظیر نرخ ارزش شناور مدیریت شده و دلاریزه کردن، در بین این دو سر طیف قرار دارند. مفهوم دلاریزهکردن (دلاریکردن) به وضعیتی اشاره دارد که یک پول خارجی علاوهبر پول داخلی بهعنوان وسیله مبادله (پول) بهکار رود که به این، گاهی اوقات جانشینی پول نیز گفته میشود. دلاریزهکردن معمولا در کشورهای درحال توسعهای که دولت مرکزی ضعیفی دارند یا محیط اقتصادی آنها بی ثبات است بهکار میرود. برای مثال، کشوری که تورم زیاد و غیرقابل کنترلی دارد، ممکن است آن کشور یا شهروندان آن کشور برای معاملات روزمره خود از پولی استفاده کنند که بر اساس شواهد تاریخی باثبات است (نظیر دلار آمریکا)؛ زیرا تورم باعث میشود که به طور پیوسته، قدرت خرید شهروندان آن کشور کاهش یابد. همیشه نمیتوان گفت که دلاریزهکردن فقط برای دلار اتفاق میافتد؛ مثلا استفاده کشورهای غیرعضو اتحادیه یورو از یورو به جای پول ملی، نوعی جانشینکردن پول است. همانطور که در ادامه نیز به آن پرداخته خواهد شد، در این حالت متولیان امور پولی نمیتوانند سیاست پولی ملی را به طور کامل اجرا کنند و گویی تا اندازه زیادی، تابع سیاست پولی کشور خارجی هستند. خاویر میلی که در آبان ماه ۱۴۰۲ رئیس جمهور آرژانتین شد، قبلا در مناظره ها، فضاهایمجازی نظیر ایکس (توییتر سابق) و رسانه ها، برنامههای اقتصادی مدنظر خود را اعلام کرد و از دلاریزهکردن برای نیل به اهداف خود پرده برداشت. آرژانتین از دیرباز گرفتار تورمهای لجام گسیخته و ابر تورم بودهاست. شاید زمان شروع این مصیبت ها، به زمان اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی و اجرای توصیههای صندوق بینالمللی پول در دهه۱۹۸۰ یا یک دههقبل از آن بازگردد که مرور تاریخ و قضاوت راجعبه آن، وقت مفصلی را میطلبد که این نوشتار، مجال آن را ندارد.
دادهها نشان میدهند که نرخ تورم سالانه این کشور بر اساس تعدیل کننده GDP در سال۱۹۷۰ در حدود ۶.۵درصد بود. این شاخص به یک باره در سال۱۹۷۱ به ۳۱درصد رسیدو در سال۱۹۷۶ به مقدار ۴۳۸درصد جهش یافت. در اواسط دهه۱۹۸۰، این کشور نرخ تورم بالای ۶۰۰درصد و در اواخر آن دهه، نرخهای تورم بالای دوهزار و سههزاردرصد را نیز تجربه کرد، پس ازآن ابر تورم ها، این کشور نرخ تورم سالانه کمتر از ۱۰درصد و حتی منفی را دید، بااینحال نرخ تورم بر اساس تعدیل کننده GDP در دهه۲۰۱۰ و پس ازآن ۲ رقمی شد. نرخ تورم ماهانه آرژانتین بر اساس شاخص قیمت مصرفکننده در ژانویه ۲۰۲۳ حدود ۹۲درصد بود که این شاخص در اکتبر همین سالبه نزدیک ۱۴۳درصد افزایش یافت. اینها تنها تصاویر بغرنج این کشور نیستند. رکود اقتصادی، شاید وجه مهمتری از اوضاع نابسامان این کشور باشد. اطلاعات بانک جهانی نشان میدهد که رشدهای حقیقی تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه این کشور در خیلی از سالهای دههگذشته منفی بوده و صندوق بینالمللی پول نرخ رشد واقعی این کشور را در سال۲۰۲۳ در حدود منفی ۲.۵درصد برآورد کردهاست؛ یعنی آرژانتین با مشکل حاد تورم رکودی مواجه است. آرژانتین، اقتصاد نسبتا بزرگی است. نهادهای بینالمللی دست اندرکاری، چون بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان مللمتحد، اندازه این اقتصاد را بر اساس روشهای مختلف، از بیش ۶۰۰میلیارد دلار تا ۱۲۰۰میلیارد دلار طی چند سالاخیر برآورد و رتبه جهانی این کشور را نیز بین ۲۰ یا ۴۰ اعلام کرده اند. به قول «استیو هانکه»، اقتصاددان بنام در زمینه برآورد نرخهای تورم و ارز کشورهای جهان، «.. جایگزینی پزو با دلار میتواند بخشی از خودمختاری آرژانتین در زمینه سیاست پولی را کاهش دهد. همچنین این اولینباری است که یک اقتصاد به بزرگی آرژانتین، رسما پول سبز (منظور دلار آمریکا) را پذیرفته است.» این حرف، پر بیراه نیست. منابع مختلف نشان میدهد که به غیر از خود آمریکا، کشورهایی که از دلار بهعنوان پول ملی استفاده میکنند کشورهای بسیار کوچکی از نظر اقتصاد، وسعت و جمعیت هستند؛ مثلا مشترک المنافع پورتوریکو، جزایر ویرجین ایالاتمتحده آمریکا، جمهوریدموکراتیک تیمور و امثالهم و نه کشوری به بزرگی آرژانتین.
از سوی دیگر، فرض کنیم که آمریکا بخواهد با سیاست پولی، بر نرخ بهره خود تاثیربگذارد؛ واضح است که با این اتفاق، خالص ورود سرمایه به آمریکا را تغییر خواهد کرد و به تبع آن، ممکن است برابری دلار با سایر اسعار نیز تغییر کند. این بهمعنای آن است که آرژانتین برای اجرای سیاستهای پولی، دستش کوتاه است. از همین زاویه، مساله بسیار بغرنجتر نمایان میشود؛ بسیاری در حالحاضر، علت اصلی ابرتورم آرژانتین را کاهش ارزش پول ملی این کشور میدانند؛ یعنی در این کشور، سیاستهای پولی و مالی شاید برای برطرفکردن کسری تجاری یا کسریبودجه پزو را تضعیف کرده اند. اقتصاد آمریکا، اقتصاد باثباتی است؛ مثلا بر اساس اطلاعات اداره آمار کار آمریکا، نرخ تورم ماهانه نقطه به نقطه نوامبر سالجاری (۲۰۲۳) بر اساس شاخص قیمت مصرفکنندگان شهری، ۳.۲درصد بوده و این شاخص برای ۱۲ماهه گذشته نیز تغییر چشمگیری نداشتهاست. بر اساس تخمین فدرالرزرو، نزدیک به ۶۰درصد از اندوختههای ارزی جهان، دلار آمریکا است و این کشور میتواند از طریق هژومونی دلار و به هزینه ایجاد مشکلات برای سایر کشورها، کسریبودجه و کسری تجاری خود را بهبود دهد. البته، باید به سطح بالای فناوری این کشور، محیط کسبوکار خوب و... که از عوامل مهم قوت این اقتصاد است، اشاره کنیم. بهرغم تمام ثباتی که اقتصاد آمریکا دارد، اگر آرژانتین بخواهد سیاست اقتصادی خلاف سیاستهای اقتصادی آمریکا را اجرا کند، تکلیف چیست؟ برای همین، بعضی از صاحبنظران باور دارند که ادعای دلاریزهکردن خاویر میلی، شدنی نیست و صرفا به درد لاف زدن در فضای مجاری میخورد. این کشور برای برطرف مشکل وحشتناک تورم رکودی خود، نیازمند عزم جدی برای انضباط پولی و مالی و بهبود ضروریات تولید، نظیر ارتقای کمی و کیفی زیرساختهای نرم و سخت است. توجه شود تورم بالا، بیماری نیست، بلکه علامتی از وجود بیماریهای پیچیده، مزمن و خطرناکی است که این بیماری ها، تمام بدنه کشور را از زوایای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آلوده کردهاست. همان چیزهایی که ابر تورم را ایجادکرده اند، موجب تعمیق کسری تراز تجاری، تنزل شاخصهای حکمرانی خوب و تخریب فضای کسبوکار نیز میشوند. این درسی است که ایران باید بیاموزد: اگر کشور وارد ابر تورم شود، خلاصی از آن، کار آسانی نیست.
منبع: دنیای اقتصاد