به گزارش میمتالز، با تشدید تغییرات اقلیمی، تخریب محیطزیست، آلودگی (همه محصولات اقتصادهای خطی) صنعت معدن نیاز بهگذار به یک اقتصاد چرخشی و جایگزینی پایدارتر برای استفاده بهتر از منابع فزاینده محدود مورد تقاضای اقتصادهای جهانی دارد و در عین حال موارد منفی را به حداقل میرساند. صنعت معدن از دیرباز به عنوان عوامل کلیدی در تشدید تغییرات آب و هوایی، تخریب محیطزیست و آلودگی دیده میشد، اکنون به طور فزایندهای به عنوان بخشی از راه حل دیده میشود. در واقعیت، اصول ESG همیشه زیربنای مجوز فعالیت معدنکاری بوده است. اقتصاد چرخشی بر سه اصل استوار است: حذف زباله و آلودگی از طریق طراحی، به گردش درآوردن محصولات و مواد با بالاترین ارزش آنها و در نهایت بازآفرینی طبیعت. اقتصاد چرخشی فعالیت اقتصادی را از مصرف منابع محدود جدا میکند. در نگاه اول، معدن و اقتصاد چرخشی به ظاهر با هم سازگار نیستند، با این حال، با اتخاذ اصولی خاص، این بخش میتواند فرصتهایی را برای کاهش هزینهها و در عین حال کاهش خطرات در آغوش بگیرد.
شواهد رو به رشدی وجود دارد که بر نقش حیاتی ESG در تضمین انعطاف پذیری، موفقیت بلندمدت و بازده سرمایهگذاری برتر تاکید دارد. ما همچنین میبینیم که تمرکز ESG به مدیریت ریسک و نتایج بهتر ترجمه میشود، که به معنای ظرفیت بیمه بیشتر و نرخهای بهتر است. پذیرندگان اولیه اصول ESG در حال مشاهده مزایای کاهش ریسک عملیات خود هستند.
از منظر اجتماعی و حاکمیتی، شرکتهای معدنی مزایایی را نیز در روابط بهتر کارکنان، حفظ استعدادها، روابط اجتماعی و کاهش اعتصابات و شورشهای خشونتآمیز میبینند. این صنعت همچنین نیاز مبرمی به استعدادهای برتر برای کمک به پیشبرد آن در انتقال انرژی دارد و جذب و حفظ چنین استعدادهایی به طور قابل توجهی به عملیاتی کردن ESG بستگی دارد. در حالی که بازار بیمه به ارائه راه حلهای پوشش و ظرفیت برای معدنکارانی که به سمت عملیات پاکتر و سبزتر میروند، ادامه میدهد، اذعان میکنند که این انتقال به زمان نیاز دارد.
در سال ۲۰۱۵، بازار بیمه برای اولین بار تحتتاثیر سیاستهای زغال سنگ حرارتی قرار گرفت، زمانی که اکثر شرکتهای بیمه اروپایی معاهده پاریس را امضا کردند، که باعث کاهش شدید ظرفیت شد؛ زیرا اکثر بیمه گران جهانی به سرعت از بخش زغال سنگ خارج شدند. آنچه در ابتدا پیشبینی میشد خروج تدریجی باشد، با کاهش ظرفیت و نرخهایی که به طور تصاعدی افزایش یافت، به یک اختلال فوری تبدیل شد.
اریک اندرسون، رئیس Aon که در مورد این موضوع در برمودا مطالبی را ارائه کرد، گفت که مشاغل مرتبط با حوزه کربن به جای رها شدن، نیاز به حمایت از بخش بیمه برای انتقال دارند. برای کربن زدایی، ما نیاز به سرمایهگذاری گسترده در فناوری جدید و منابع جدید، چه دولتی و چه خصوصی داریم. این سرمایه نیاز به حفاظت دارد، بنابراین دور شدن از مشاغل کربن فشرده در کوتاهمدت، بدون برنامهای برای انتقال، خلأ تولید برق را بهویژه در کشورهای در حال توسعه ایجاد میکند. همچنین نیروی کار را سرگردان خواهد کرد و آنها را بدون دستمزدی که مخارج خانواده را تامین میکند، رها میکند.
او توضیح داد که هیچ یک از بخشهای خصوصی، دولتی و اجتماعی بدون کمک دیگران نمیتوانند به (کربن) صفر برسند. وی نیاز به ایجاد شرایطی را که از استعداد و خلاقیت بهترین دانشمندان، مهندسان، فناوران و مخترعان بهره میبرد و فرصت ایجاد بازده مالی را فراهم میکند، یادآوری کرد. این ترکیب به بازاری برای اندازه گیری، قیمت و انتقال ریسک نیاز دارد.
برای شناخت پیشرفتهای مهم بخش معدن آفریقای جنوبی در بخش ESG باید کارهای بیشتری انجام شود، مصرف انرژیهای تجدیدپذیر یک نمونه است. با اتکای سنتی به دیزل و الکتریسیته که سطح بالایی از انتشار کربن را به ارمغان میآورد، گریزی از شدت انرژی معدنکاری وجود ندارد. عرضه و بارگیری محدود آفریقای جنوبی شاهد انتقال سریع به منابع انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشیدی و بادی بوده است که به بازسازی سیستمهای طبیعی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمک میکند.
یکی دیگر از ملاحظات کلیدی این است که انتقال انرژیبر تقاضا برای ثروت معدنی آفریقا فشار خواهد آورد و حجم وسیعی از مس، لیتیوم، کبالت، پلاتین و منگنز موردنیاز خواهد بود، افزایش تعداد معادن برای تامین آن کافی نیست. مواد معدنی حیاتی موردنیاز جهان مواد معدنی در حال انتقال انرژی اکنون در مرکز صنعت معدن و فلزات قرار دارند و فرصتهای درآمد جدیدی را برای صنعت به ارمغان میآورند، شغل ایجاد میکنند و به تنوع بخشیدن به اقتصادهای وابسته به زغالسنگ کمک میکنند. او همچنین به نوآوری در بازفرآوری سدهای باطله اشاره میکند. تکنولوژی سطح بازیافتی را که میتوان از زباله دانها برداشت کرد، افزایش داده است. فضای زیادی برای کاهش مصرف آب در باطلهها با بازیافت، استفاده مجدد، تغلیظ و بازیابی وجود دارد. راه حلهایی مانند انباشته شدن خشک باطلههای معدنی نیز خطر شکست سد باطله را از بین میبرد.
فاجعه ویرانگر سد باطله برومادینیو در برزیل در سال ۲۰۱۹ نمونهای از این موارد است. فروریختن سد به طور جدی توجه شرکتهای معدنی را به نحوه مدیریت و نظارت بر تاسیسات ذخیرهسازی باطله معطوف کرد و هم اکنون نوآوری قابل توجهی در کاهش خطر آنها انجام میشود.
انتقال به فناوریهای پاک تر، پذیرش انرژیهای تجدیدپذیر و اتخاذ شیوههای پایدار ضروری است، اما زمان میبرد و همچنین خطرات قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. شرکتهای معدنی باید شیوههای موثر مدیریت ریسک کل سازمانی را حفظ کنند که انتظارات ESG را گسترش دهد و نیازهای بیمهای که به سرعت در حال افزایش و پیچیده است را منعکس کند. انتقال انرژی فرآیندی یکشبه نیست و سالها طول میکشد تا محقق شود. در طول این مدت، بسیار مهم است که مشاغل معدنی کربن فشرده بتوانند به طور موثر تمام ابتکارات ESG خود را نشان دهند تا اطمینان حاصل شود که تلاشهای آنها توسط شرکتهای بیمه به رسمیت شناخته میشود. کسب و کارهای معدنی که روی ESG سرمایهگذاری استراتژیک دارند به مزایایی نظیر پایداری، بیمهپذیری ریسکها و کاهش هزینههای عملیاتی و در نهایت مزیت رقابتی دست خواهند یافت.
واقعیت این است که در دسترس بودن هرگونه بودجه سرمایهگذاری به شدت به راه حلهای بیمهای موجود بستگی دارد. در صورتی که به دلیل رتبه بندی ریسک کمتر از مطلوب بر اساس اصول ضعیف ESG، ظرفیت انتقال ریسک کافی در دسترس نباشد، این میتواند به شکست تلاشها در این راستا منجر شود. ما درک میکنیم که انتظار میرود استخراج کنندگان آینده انواع مختلفی از ارزش ها، از جمله اجتماعی و زیست محیطی را ارائه دهند، و این نه تنها شامل کاهش اثرات منفی فعالیتهای آنها، بلکه ایجاد فعالانه اثرات مثبت نیز میشود.
منبع: دنیای اقتصاد