به گزارش می متالز، «سیدمحسن میرصدری» رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران در رابطه با برنامههای پیشرو برای افزایش ورود شرکتهای دانشبنیان به بورس و کمک بازار سرمایه در اشتغالزایی شرکتهای نوپا در گفتوگویی اعلام کرده است:
در چند وقت گذشته اقداماتی برای تسهیل ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار بورس صورت گرفته و سعی بر این است تا چالشها و موانع ورود این شرکتها به بازار بورس رفع شود.
به عنوان نمونه تاکنون به دلیل اینکه بخش بیشتر دارایی شرکتهای دانشبنیان از نوع داراییهای نامشهود همچون فناوری، نوآوری، برند و سایر ویژگیهای خاص است ارزیابی و ارزشگذاری آنها برای سرمایهگذاران مبهم و دشوار بود که در این راستا مقرر شد داراییهای این چنینی که تاکنون به رسمیت شناخته نمیشد با حفظ محرمانگی و حریم خصوصی شرکتها، به رسمیت شناخته شوند.
همچنین با توجه به این که تاکنون هیات پذیرش سنتی و متعارف، امر سنجش شرکتهای متقاضی به بازار سرمایه را بر عهده داشتند و شاخصهای این هیات عموما با ویژگیهای شرکتهای دانشبنیان نظیر نامشهود بودن دارایی آنها متناسب نبودند، طبق توافقات انجام شده قرار بر این است تا با توجه به شاخصهای متناسب با ویژگیهای شرکتهای دانشبنیان، هیاتی در بازار سرمایه جهت پذیرش این شرکتهای در بورس تشکیل شود تا ارزشگذاری آنها به درستی انجام و پذیرش شرکتهای دانشبنیان در بازار سرمایه تسهیل شود.
به طور کلی مطابق آنچه در قوانین مصوب کشور بیان شده است، شرکتهای دانشبنیان شرکت یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی شامل گسترش، کاربرد نوآوری و تجاریسازی نتایج حاصل از تحقیق و توسعه در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان ایجاد شدهاند.
بنابراین این شرکتها با بهرهگیری از ظرفیتهایی که در قوانین و آییننامههای این حوزه تبیین شده و همچنین با توجه به ویژگیهای ذاتی خود نظیر پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، شرایط مناسبی برای اشتغال افراد جامعه به خصوص افراد جوان و تحصیلکرده ایجاد کردهاند و با توجه به اینکه در سالهای اخیر بیکاری در تمامی اقشار جامعه به خصوص در قشر تحصیل کرده به یک دغدغه مهم و ملی تبدیل شده، شایسته است که از ظرفیت غنی این شرکتها برای توسعه و اشتغالزایی هر چه بیشتر بهره گرفت.
طبق صحبت های مطرح شده، تامین سرمایه به عنوان مهمترین چالشهای این شرکتها تلقی میشود، لذا با تامین مالی مناسب شرکتهای دانشبنیان از بازار سرمایه و اجرایی سازی طرحهای فناورانه، تعداد بیشتری از نخبگان و قشر تحصیلکرده کشور مشغول به کار خواهند شد.
با اشتغال هرچه بیشتر این قشر در اکوسیستم نوآوری و فناوری، تمایل نخبگان به مهاجرت کاهش مییابد و از مهارتها و ظرفیتهای فکری و علمی آنها در کشور ایران استفاده میشود.
بدیهی است که نخبگان شاغل در این شرکتها، با دیدن نتایج تحقیق و توسعهای در سطح شرکت و جامعه، احساس مفید و موثر بودن خواهند داشت که خود سبب پویایی بیشتر و ارتقاء سطح خودباوری و در نتیجه تحقق هرچه بیشتر اهداف علمی و اقتصادی کشور میشود.
بازار سرمایه با تسهیل دسترسی کسبوکارها به منابع مالی، نقش حیاتی در امر رشد تولید، مهار تورم، ایجاد شغل و غیره ایفا میکند.
شرکتها با انتشار سهام یا اوراق قرضه در بازار سرمایه، توان خود را برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید و استخدام نیروی انسانی متخصص افزایش میدهند.
به طور کلی، بازار سرمایه پر جنب و جوش، توجه سرمایهگذاران را به خود جلب میکند که در نهایت منجر به افزایش فعالیتهای اقتصادی، تجاری و به تبع آن افزایش فرصتهای شغلی میشود که تمامی انواع شرکتها اعم از استارتاپها، کسب و کارهای کوچک، شرکتهای بزرگ و ... به طور مستقیم و یا غیرمستقیم از این اکوسیستم سود میبرند.
همچنین سرمایه جذب شده، شرکتها را قادر میسازد تا در امور تحقیق، توسعه، افزایش ظرفیت تولید و ... سرمایهگذاری کنند.
به بیان دیگر با انتشار اوراق بهادار یا بدهی، شرکتها قادر به تامین مالی پروژههای خود نظیر ساخت کارخانههای جدید، بهرهگیری و یا ارتقای فناوری و نوآوری بکار رفته در محصولات، خدمات و یا فرآیندهای مرتبط با آنها و در نهایت افزایش کارایی و بهرهوری مجموعه خود خواهند بود.
بازار سرمایه قوی با هدایت پسانداز مردم به سرمایهگذاریهای مولد به رشد صنعتی کشور کمک بسزایی میکند.
اگرچه بازار سرمایه به تنهایی و مستقیماً تورم را کنترل نمیکند اما تأثیرات غیرمستقیم یک بازار سرمایه کارآمد به خوبی قابل درک است.
با افزایش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی و در نتیجه آن گسترش کسب و کارها و ایجاد شغل، فعالیت اقتصادی در کشور به طور کلی افزایش مییابد، اقتصاد رو به رشد با اشتغال پایدار، سبب کاهش فشارهای تورمی در سطح کشور میشود.
با این حال، توجه به این نکته الزامیست که عوامل دیگری همچون سیاستهای پولی، شوکهای عرضه و ... نیز بر نرخ تورم تأثیر قابل توجهی دارند.
بنابراین، بازار سرمایه به عنوان پل ارتباطی بین سرمایهگذاران و کسب و کارها، رشد تولید، بهبود وضعیت اقتصادی، مهار تورم و همچنین ثبات و ایجاد شغل را تقویت میکند و به طور کلی بدیهی است که شناخت فرصتهای موجود در بازار سرمایه و همسو کردن تلاشهای سیاسی و اجتماعی با واقعیتهای اقتصاد نقش بسزایی در ایجاد ثبات و امنیت اقتصادی کشور دارد.
از این رو نامگذاری شعارهای سالهای اخیر، نظیر سال ۱۴۰۱ و سال ۱۴۰۲، بیانگر لزوم توجه و اهمیت دادن به شرکتهای دانشبنیان به خصوص در زمینههایی مانند مهار تورم، اشتغالزایی و رشد تولید است که در صورت ادامه این توجهات، نتایج بزرگی همچون ارتقاء شاخص پیچیدگی اقتصاد و حرکت به سمت تبدیل شدن به اقتصاد دانشبنیان را در پی خواهند داشت.
در این سالها مشاهدات حاکی از همراستایی نهادهای دولتی و نیمهخصوصی با بخش خصوصی دانشبنیان در جهت شناسایی و رفع چالشها بوده و قوانین و مقرراتی نیز در راستای تحقق این اهداف تدوین و تصویب شده است.
شرکتهای دانشبنیان با همافزایی علم، ثروت و توسعه اقتصاد دانشمحور سبب رشد اقتصادی میشوند.
این شرکتها از دانش و تخصص خود برای توسعه محصولات، خدمات، فناوریهای نوآورانه و برتر کمک میگیرند تا چالش های دنیای واقعی را برطرف کرده و ارزشافزوده فراوان ایجاد کنند و بدین طریق، شکاف بین دانشگاه و صنعت را پر میکنند.
همچنین، با فراهم کردن محیط های مناسب و فرصتهای آموزشی، به جذب استعدادهای برتر، محققان و دانشمندان پرداخته و با تحقیق و توسعه، به تقویت خلاقیت و نوآوری کمک میکنند.
این چرخه خود سبب تولید ایدههای جدید و توسعه فناوریهای نوآورانه میشود.
توجه به این نکته الزامیست که معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان همواره نقش کلیدی در توسعه زیستبوم نوآوری و فناوری کشور ایفا کرده است و اتخاذ انواع سیاستهای حمایتی و تاثیرگذار این معاونت از جمله تدوین قانون جهش تولید دانشبنیان، آیین نامهها و دستورالعملهای آن از جمله تاثیرگذارترین گامهای برداشته شده در این جهت است.
بیاغراق مواردی همچون ظرفیت اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری ذیل ماده ۱۱ این قانون از مترقیترین راهکارهای رفع چالشهای مالیاتی تمام شرکتها اعم از شرکتهای دانشبنیان و غیردانشبنیان و بانی افزایش فعالیتهای تحقیق و توسعهای در سطح کشور و افزایش میزان جذب سرمایه در جهت انجام طرحهای فناورانه در شرکتهای دانشبنیان است.
امتداد اجرایی شدن این امر در سالهای پیشرو و آگاهی هر چه بیشتر شرکتها از این ظرفیت، شکوفایی هر چه بیشتر در زمینه تولید علم و ثروت را در پی خواهد داشت.
بدیهی است که در کنار تدوین و تصویب قوانین حمایتی، اخذ تدابیر گوناگون در جهت آگاهیبخشی و تلاش برای اینکه نهادهای دولتی، ریسک منطقی استفاده از تولیدات داخل در صنایع را تقبل کنند الزامی است.
از سوی دیگر حمایت در زمینه ایجاد و توسعه زیرساختهای آزمایشگاهی و نهادهای صدور گواهینامههای بینالمللی در داخل کشور، علاوه بر کاهش هزینههای تحقیق و توسعهای و در نتیجه آن کاهش هزینه تمام شده تولیدات داخل و توسعه صادرات، ریسک بهرهگیری از تولیدات داخل در صنایع حساس کشور را نیز کاهش داده و حتی امکان دستیابی به جایگاه معتبر در سطح بینالمللی را فرآهم میکند.
تمام این موارد فوق همچون حلقههای زنجیرهای باعث دلگرمی بازیگران حوزه دانشبنیان شده و شکوفایی هر چه بیشتر علم و فناوری در کشور و تولید ثروت را منتج خواهد شد.