به گزارش میمتالز، پنل «بازگفتار تجربه زیستی ایجاد و توسعه بازار صادراتی سنگهای ایران» در حاشیه شانزدهمین نمایشگاه سنگ ایران در غرفه «دنیایاقتصاد» برگزار شد. در این پنل مهناز حاجعلی مدیرعامل شرکت پرفیمان، مهرنوش رضایی مدیرعامل شرکت تجارت گستر ایران استون، مجتبی ناجیپور مدیر بازرگانی و فروش شرکت بازرگانی محمدجعفر پورمحسن و محمد حلاجیان، مدیر اجرایی نمایشگاه سنگ محلات/نیم ور حضور داشتند. در ابتدای این نشست، محمد حلاجیان با بیان اینکه صنعت سنگ ما همواره بازارهایی داشته که از مهمترین آنها چین بوده است، گفت: «با وجود این در سالهای گذشته حباب مسکنی در چین وجود داشته و به نظر میرسد که اکنون این حباب از بین رفته و تقاضا کاهش یافته است، اخیرا هم نمایشگاهی در چین برگزار شد که بازخورد لازم را از سوی تاجران چینی نداشت. با این اوصاف باید دید وضعیت بازار چین به کدام سمت میرود و این مسیر ادامه دارد یا تغییر میکند.» در ادامه مهناز حاجعلی درباره بازارهای جدید به جای چین توضیح داد: «پتانسیل بازار چین در پنج سال گذشته نسبت به قبل کاهش پیدا کرده است، به خصوص در دوره کرونا که بر تقاضای بازار چین تاثیر گذاشت؛ البته این شرایط در یک سال گذشته بهتر شده و بازارها کم کم به شرایط قبل برمی گردد. با وجود این، همانطور که چین کشوری در حال توسعه بوده، این اتفاق اکنون در هند افتاده، کشوری که به سرعت جلو میرود و بازار خوبی برای ایران است.»
او همچنین درباره بازارهایی که برای ایران قابل دسترس است، گفت: «ما در ایران به برخی بازارها دسترسی داریم و به برخی نداریم. البته به بازارهای خوب و هیجان انگیزی مانند مصر و آفریقا هم برخوردیم که برنامه داریم به آنها ورود کنیم. اما در مواجهه با تمام این بازارها باید بدانیم رویکرد ما چیست؛ اینکه میخواهیم سنگ بریده یا بلاک صادر کنیم، زیرا هر کدام بازارهای متفاوتی دارند.» مدیرعامل شرکت پرفیمان با بیان اینکه در هشت ماه گذشته بازار چین با تغییرات مثبتی مواجه شده است، ادامه داد: «بازار صادرات ما به کم رونقی دو سال گذشته نیست، اما اینکه انتظار داشته باشیم به رونق قبل باشد، طول میکشد. بازار چین مانند ۱۰ سال گذشته نیست؛ آنها پیشرفت کردند، کیفیت و خدمات صادرکننده برایشان مهم شده است. با وجود این، آنها به بازار صادرات دسترسی دارند و به دلیل گسترده بودن این کشور، صادرات سنگ بریده برایشان جذاب است و بخشی از سنگهای ایران را با این هدف میبرند.» حاجعلی خاطرنشان کرد: «مزیت چین برای ایران این است که از نظر حمل ونقل و تبادلات مالی راحتتر با آنها کار میکنیم. اما اینکه مثل ۱۰ سال گذشته همه سنگ ما را خواستار باشند، اینطور نیست و استانداردهای صادراتی کشورها هم تغییر کرده است. به همین دلیل شاید بازار فعلی، حجم بالای گذشته را نداشته باشد و رسیدن به صادرات با تناژ بالا و رونقی مشابه شش سال گذشته، زمان میبرد.»
همچنین محمد حلاجیان درباره ضرورت بازتعریف سنگ خام از بلاک توضیح داد: «واژه بلاک در کتاب مقررات صادرات و واردات، سنگ خام تعریف شده در حالی که این واژه باید به بلاک یا سنگ کوپ تغییر کند و ما هم پیگیر این موضوع هستیم. پنج کشور لیدر حوزه سنگ در دنیا، یعنی ایتالیا، هند، ترکیه، برزیل و چین، ۴۰ تا ۶۰درصد صادرات سنگشان بلاک است و ما هم باید به این سمت برویم. از سوی دیگر صادرات ما مشکلاتی از بابت حمل ونقل دارد و هزینه حمل یک فاکتور مهم در قیمت تمام شده محصول است.» در ادامه ناجیپور با اشاره به روشهای حمل صادرات سنگ به مقاصد صادراتی بیان کرد: «دو مقصد اصلی سنگ کوپ ایران، چین و هند است که سنگ ما با کانتینر به آنجا حمل میشود. شانس بزرگ ما در صادرات به چین این است که حتی با وجود تحریم ها، میتوانیم از مسیر مستقیم استفاده کنیم و زمانی که بار به کشتی جمهوری اسلامی میرود، ۲۵ روز بعد به صورت مستقیم به مقصد میرسد؛ اما برای بازار هند، باید سنگ خود را از طریق دبی حمل کنیم.»
او خاطرنشان کرد: «یکی از مزیتهای کشتیرانی جمهوری اسلامی این است که در دو سال گذشته قیمتها را با وجود تمام مشکلاتی که در حمل دارد، ثابت نگه داشته و این کمک بسیار بزرگی به صادرکنندهها بوده است و توانستیم به خوبی برنامهریزی کنیم. همچنین مزیت دیگر این است که کشتیهای زیادی دارد. با وجود این مشکلی که وجود دارد این است که حمل کالا به چین از سوی کشتیرانی ایرانی، برنامه مشخصی ندارد و اگرچه از برنامههای آنها اطلاع نداریم، اما تنها گزینه ما برای حمل به خاور دور است.» این فعال صنعت سنگ در ادامه با بیان اینکه صادرات به بازار چین با هند قابل مقایسه نیست، افزود: «سنگ ایران به بازار هند از طریق دبی با لاینهای هندی یا پاکستانی حمل میشود که این موضوع ثبات قیمت را از بین میبرد، برای مثال از ابتدای سپتامبر سالجاری، این لاینها قیمت حمل کالا را ۲۰۰ دلار افزایش دادند؛ این در حالی است که مشتری سنگ وقتی پرتفوی را تایید کرده باشد، دیگر هزینه بیشتر را قبول نمیکند.
به دلیل همین مشکلات، در دو فصل اول سال و پیک صادرات، چالشهای زیادی وجود داشت، اما در یک ماه گذشته منظمتر شده است.» ناجیپور همچنین درباره چالشهای واردات به هند توضیح داد: «ما به الفبای خرید چینی عادت کرده بودیم، از سوی دیگر آنها هنگام خرید سنگ ایران، به اصطلاح معدن را جارو میکردند و حجم خرید بسیار بالایی داشتند؛ در حالی که رویکرد بازار هند این بوده که از ۱۰۰۰ تن، دو بلاک سنگ ما را مارک میکردند که از نظر حجمی برای ما شوک بزرگی بود.»
در ادامه مهرنوش رضایی درباره تفاوتهای بازار چین و هند بیان کرد: «بازار هند در مقایسه با چین و سایر کشورها، دنیای کاملا متفاوتی دارد، فرهنگ هندیها از نظر خرید و واردات بسیار متفاوت است. چینیها معادنی میخواستند که چند سال بتواند نیازشان را ساپورت کند، در حالی که در ایران معادن کوچکتر، اما تنوع بسیار بالاست و این برای هندیها جذابیت زیادی دارد و برای ایرانیها ورود به این بازارها آسانتر است.» او همچنین با اشاره به چالشهای بازار هند توضیح داد: «ما در بازار هند با چالشهای چند برابری روبه رو هستیم. یکی از چالشهای ما در بازار هند، موضوع حمل ونقل است که باید از مسیر غیرمستقیم و از طریق جبل علی طی شود. ما از نظر کشتیرانی، ممکن است با لاینهای غیرحرفهای کار کنیم. جدا از حملونقل، از نظر اسناد هم بازار هند پیچیدهتر است که به خصوص برای شرکتهای تازه وارد، مشکلات بیشتری ایجاد میکند.
با وجود این، اقتصاد هند رو به رشد است و ما میتوانیم امیدوار باشیم که میتوانیم سالها به آن تکیه کنیم.» مدیرعامل شرکت تجارت گستر ایران استون با اشاره به تغییر ذائقه صادراتی و ضرورت استانداردسازی سنگها بیان کرد: «بازار هند، شرایط معادن ایران را میپسندد. قیمت ما برای بازار هند مناسب است و تنوع سنگ ایران هم برایشان بسیار اهمیت دارد، از این رو سعی میکنند خود را با شرایط صادراتی سنگ ایران تطبیق دهند. در هند آمار واردکنندگان سنگ ایران بسیار افزایش پیدا کرده و با توجه به رقابتی که بین واردکنندگان است، سعی میکنند شرایط سنگهای ایران را بپذیرند. البته از نظر تغییر شکل و برشهای سنگ، برگزاری نمایشگاههایی مانند محلات خیلی موثر بوده است.»
در ادامه حاجعلی بیان کرد: «در ابتدای حضورمان در هند، آنها اطلاعاتی درباره ایران نداشتند. از سال ۲۰۰۸، پروژههایی را در هند شروع کرده و سالها سنگهای ارزان و نامرغوب عرضه میکردیم. به مرور زمان هندیها به ایران آمدند و رفته رفته بازار پیشرفت کرد و ما توانستیم سهمی از این بازار بزرگ داشته باشیم و اکنون حجم بیشتر صادرات سنگ به هند است. اگرچه به دلیل صادرات غیرمستقیم، آماری از صادرات ایران به هند وجود ندارد؛ اما اکنون ۹۰درصد صادرات امارات به هند از سنگهای ایران است.» او درباره ضرورت رعایت استانداردهای بینالمللی صادرات بیان کرد: «افزایش حضور صادرکنندگان در شرایط رقابتی اهمیت دارد، اما ما همچنان استانداردهای صادرات را رعایت نمیکنیم؛ بنابراین ایجاد یک کلاس بیزنس بینالملل میتواند به صنعت ما کمک کند. الگوی ما نباید کشورهای آسیای شرقی باشد، ما باید از نظر قیمت و استایل خرید به کشورهایی مانند ایتالیا نگاه کنیم.»
مدیرعامل شرکت پرفیمان با بیان اینکه بازار هند هیچگاه به ظرفیت چین نمیرسد، گفت: «سنگ ایران به دلیل تنوع در هند معروف است، با وجود این هنوز نتوانستهایم سنگهای پایه با رنگهای سفید، بژ و طوسی را برای هندیها جا بیندازیم و آنها هنوز سراغ ترکیه میروند. از طرفی کوچک بودن معادن و تولید کم سنگهای پایه برای ما یک نکته منفی است و هیچ کدام از معادن ما نمیتوانند تولید بالا دهند. ما همچنان قواره کردن سنگها را رعایت نمیکنیم و معادن ما باید در این زمینه پیشرفت کنند. هرچند معدن داران ما همچنان مشتریان چینی را به هندی ترجیح میدهند.» حاجعلی همچنین خاطرنشان کرد: «ما نیاز داریم بازارهای جدید ایجاد کنیم. صرف نظر از اینکه بازار هند افزایش یا کاهش داشته باشد، باید برای نسل جدیدی که میخواهند راه صنعت سنگ را ادامه دهند، دستاوردی داشته باشیم.»
در ادامه حلاجیان با بیان اینکه حجم مصرف داخلی سنگ به شدت پایین آمده است، گفت: «تولید ما همیشه با هدف ذخیره بوده و کمتر بر اساس تقاضا تولید کرده ایم، در حالی که مدل خرید سنگ در دنیا متفاوت است و ما در ایران هم باید به این سمت برویم. با توجه به روالی که در شرایط خاص صنعت سنگ وجود دارد، این اصلاح به مرور اتفاق میافتد. در حال حاضر تنها ۳۰ تا ۴۰درصد توان اسمی معدنها کار میکند و سومین سال است که در ایران مسیر کاهش تقاضای سنگ را مشاهده میکنیم، برای حل این مشکل باید به سمت صادرات برویم و از این رو ناچار به تغییر هستیم.»
او با بیان اینکه تقاضا برای سنگ مصنوعی در ایران بسیار افزایش پیدا کرده است، افزود: «در شرایطی که بیشترین حجم سنگ طبیعی را در کشور داریم، کارخانههای ما بیشتر سرامیک تولید میکنند؛ بنابراین اگر طی سه چهار سال آینده به سمت صادرات نرویم، با توجه به کاهش بازار داخلی، معادن ما از بین میرود. ما باید از مزیت نسبی خود از جمله هزینه حمل که یک فاکتور مهم در قیمت محصول است، استفاده کنیم. ما دسترسی راحتی به بازار ۸۰۰ میلیونی دنیا داریم، مثل CIS و آسیای میانه، قفقاز یا اروپای شرقی که بازارهای در حال رشدی هستند و برای بسیاری از تامین کنندگان این امکان وجود ندارد.»
همچنین ناجیپور با اشاره به تفاوتهای بازار هند و چین گفت: «شرکتهای بزرگ چینی در ایران حضور دارند و با شرکتهای بزرگ ایرانی کار میکنند؛ اما هندیها متاسفانه اینطور نیستند و کم پیش میآید ۲ هزار محصول خاص را خریداری کنند. مشتری هندی تقاضایش را از سنگ ایران نمیگوید، بلکه از سنگهای موجود در ایران انتخاب میکند، اما همان مشتری در بازار ترکیه ۱۰۰۰ تن سنگ میخرد، چون میداند اگر برای سنگی برنامهریزی کند، معدن همه نیازش را ساپورت میکند، زیرا معدنهای چینی مدل ایتالیاییها هستند و روی دو سه مدل خاص کار میکنند.» او با بیان اینکه مشکل اصلی در تجارت با هند این است که تجارت به حالت حرفهای اجرا نمیشود، گفت: «معنای تجارت این است که باید هر لحظه برای برنامههای جدید فکر کرده و از هر لحظه و فرصت موجود استفاده کرد.
سنگ مصنوعی در حال افزایش سهم خود از بازار است و ما ناچار هستیم به سمت برنامههای جدید برویم. برای مثال هندیها سنگ سبز برزیل را خریداری میکنند، در حالی که ایران یکی از غنیترین سنگهای سبز را دارد و ما میتوانیم تامین کننده هندیها باشیم.» مهرنوش رضایی نیز در پایان خاطرنشان کرد: «اگر به عنوان صادرکننده، به دنبال راهها و هدفهای صادراتی جدید نباشیم، شکست خواهیم خورد. کشورهای زیادی مثل میانمار، سریلانکا و کوبا هستند که میتوانیم به عنوان مقصد صادراتی انتخاب کنیم که شاید به پای چین نرسد، اما میتواند یک گام مثبت باشد. اگر بخواهیم صادرات خود را به فروش سنگ خوب یا فروش در حجم بالا محدود کنیم، محدود خواهیم شد. ما ناچار هستیم به جز کوپ، به سمت بازارهای بریده و اسلب برویم و این میتواند نقطه شروعی برای شرکتها باشد که مسیر خود را تغییر دهند.»
منبع: دنیای اقتصاد