به گزارش میمتالز، رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران با انتقاد از مسدودسازی پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی توسط بانک مرکزی، میگوید: هرگونه محدودیت و مسدودسازی بدون وجود مقررات شفاف و سازوکار قانونی، نهتنها با اصول عدالت اجتماعی و اقتصادی همخوانی ندارد، بلکه باعث بیاعتمادی به نهادهای مالی و قانونگذار میشود.
حسین سلاحورزی میافزاید: خروج کاربران از اکوسیستم داخلی و روی آوردن به بازارهای خارجی، میتواند به خروج سرمایه و کاهش جریان مالی در کشور منجر شود. به دلیل کاهش رقابت و نوآوری در فضای فینتک داخلی، شاهد کاهش بهرهوری و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی خواهیم بود. متن کامل این گفتگو را بخوانید.
این تصمیم بانک مرکزی که با هدف کنترل بازار ارز و جلوگیری از نوسانات ارزی انجامشده، قطعاً تأثیرات گستردهای بر فضای اقتصادی کشور دارد. پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی بخشی از اکوسیستم فناوری مالی یا همان فینتکها هستند که در سالهای اخیر به رشد و نوآوری در حوزه مالی و دیجیتال کمک زیادی کردهاند. این مسدودسازی، اگرچه ممکن است بهعنوان اقدامی سریع برای مدیریت نرخ ارز و جلوگیری از خروج سرمایه تلقی شود، اما به دلیل اثرات مخربی که میتواند بر رشد اقتصادی و نوآوری داشته باشد، جای بررسی دارد.
بسیاری از کسبوکارها و کاربران در ایران به خدمات پرداختیارها و صرافیها وابستهاند. با مسدودسازی این حسابها، نهتنها تجارت آنها مختل میشود، بلکه کاربران بهدلیل قطع دسترسی به تراکنشهای مالی سریع و قابلاطمینان با مشکلات جدی مواجه خواهند شد. همچنین، این نوع برخوردها باعث بیاعتمادی در اکوسیستم مالی کشور میشود و ممکن است کاربران را به سمت استفاده از بازارهای خارجی یا غیررسمی سوق دهد.
پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی با سادهتر کردن تراکنشهای مالی و دیجیتالی به افزایش سرعت مبادلات و کاهش هزینهها کمک میکنند. مسدودسازی این حسابها عملاً بخش قابلتوجهی از این خدمات را مختل میکند و به کاهش کارایی اقتصادی منجر میشود. نتیجه این محدودیتها، قطعاً ایجاد فشار بر کسبوکارهای کوچک و متوسط است که به خدمات سریع و ارزان این بخش وابستهاند. هزینههای بالاتر و اختلال در تراکنشهای مالی ممکن است به افزایش تورم منجر شود و قدرت خرید مصرفکننده را بیشتر از پیش تحتالشعاع قرار دهد.
در بُعد کلان، خروج کاربران از اکوسیستم داخلی و روی آوردن به بازارهای خارجی میتواند به خروج سرمایه و کاهش جریان مالی در کشور منجر شود. همچنین به دلیل کاهش رقابت و نوآوری در فضای فینتک داخلی، شاهد کاهش بهرهوری و از دست رفتن فرصتهای اقتصادی خواهیم بود.
قطعاً بله. هرگونه محدودیت و مسدودسازی بدون وجود مقررات شفاف و سازوکار قانونی، نهتنها با اصول عدالت اجتماعی و اقتصادی همخوانی ندارد، بلکه باعث بیاعتمادی به نهادهای مالی و قانونگذار میشود. درصورتیکه بانک مرکزی قصد دارد نظارت بر این بخشها را افزایش دهد، باید ابتدا با شفافسازی قوانین و ارائه توضیحات کامل، چارچوب مشخصی برای فعالیت پرداختیارها و صرافیها ایجاد کند.
مسدودسازی و محدودیت بدون پیشبینی یک راهحل جایگزین یا حتی بدون اطلاعرسانی کافی به فعالان این حوزه میتواند موجب تضییع حقوق کسبوکارها و کاربران و بیاعتمادی به نهادهای تصمیمگیرنده شود. این روند نهتنها فعالان اقتصادی و استارتاپهای فینتک را تحتفشار قرار میدهد، بلکه میتواند به نارضایتی اجتماعی منجر شود. از منظر حقوقی، بهتر است بهجای برخوردهای انسدادی، به توسعه و اجرای مقررات شفاف و همکاری نزدیک با فعالان این حوزه توجه بیشتری شود.
پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی، درواقع نقش حیاتی در تسهیل تراکنشهای مالی و دیجیتال دارند. آنها به مصرفکنندگان و کسبوکارها این امکان را میدهند که بدون نیاز بهواسطههای سنتی، بهسرعت تراکنشهای مالی انجام دهند و این کار با هزینههای بسیار کمتر و سرعت بیشتری انجام میشود. در سالهای اخیر، بسیاری از استارتاپها و کسبوکارهای کوچک بهواسطه همین خدمات پرداختیارها و صرافیها توانستهاند با دسترسی به ابزارهای مالی مناسب به فعالیت خود ادامه دهند.
توقف فعالیت این نهادها، بدون شک به کاهش نوآوری در اکوسیستم فینتک کشور منجر میشود. پرداختیارها و صرافیها برای نوآوری و رقابتپذیری صنعت فینتک و توسعه فناوریهای مالی در کشور اهمیت بالایی دارند. حذف یا محدودیتهای شدید بر آنها، به کاهش انگیزهٔ نوآوری و رشد فناوری مالی در کشور منجر خواهد شد و درعینحال موجب خروج کاربران به سمت بازارهای خارجی یا حتی بازارهای غیررسمی میشود.
بله، قطعاً اینطور است. مسدودسازی و محدودیت شدید بدون ارائه یک راهکار جایگزین میتواند بسیاری از کاربران و کسبوکارها را به سمت بازارهای غیررسمی و خارج از نظارت سوق دهد. وقتی کاربران نتوانند به خدمات قانونی و قابلاعتماد دسترسی داشته باشند، طبیعی است که به سمت راههای جایگزین و غیرقانونی برای تأمین نیازهای مالی خود بروند. این امر نهتنها امنیت مالی کاربران را به خطر میاندازد، بلکه کنترل بانک مرکزی و نهادهای نظارتی بر بازار مالی را کاهش میدهد و به افزایش فعالیتهای زیرزمینی منجر میشود. درواقع، این نوع برخوردها به گسترش فضای غیررسمی کمک میکند و ریسکهای بیشتری را به همراه دارد.
بهجای مسدودسازی کامل، بانک مرکزی و نهادهای نظارتی میتوانند به تدوین مقررات شفاف و ایجاد چارچوبهای قانونی برای فعالیت پرداختیارها و صرافیهای رمزارزی بپردازند. نخستین گام، تهیهٔ قوانینی شفاف و جامع است که نهتنها امکان کنترل و نظارت دقیق را فراهم میکند، بلکه شفافیت بیشتری برای کسبوکارها و کاربران به ارمغان میآورد. بهعنوانمثال، شناسایی دقیق کاربران، شفافسازی تراکنشها و پایش مستمر فعالیتها میتواند تا حدود زیادی از فعالیتهای غیرقانونی و پولشویی جلوگیری کند.
همچنین، بانک مرکزی میتواند با اعطای مجوزهای رسمی و ایجاد یک نظام نظارتی هوشمند، امکان رشد و توسعه این حوزه را فراهم کند. با این روش، کسبوکارهای قانونی و فعالان فینتک میتوانند با اطمینان بیشتر به فعالیت خود ادامه دهند و کاربران نیز به بازار رسمی و ایمنتر دسترسی داشته باشند. این رویکرد، ضمن حفظ امنیت بازار مالی، میتواند مانع از شکلگیری بازارهای غیررسمی و ریسکهای امنیتی شود.
پیشنهاد میشود بانک مرکزی بهجای سیاستهای انسدادی به سیاستهای حمایتی و نظارتی بیشتر توجه کند. بهعنوان اولین گام، بهتر است بانک مرکزی با همکاری نمایندگان بخش خصوصی و فعالان حوزه فینتک، به تدوین مقرراتی بپردازد که هم امنیت و شفافیت بازار را تأمین کند و هم به رشد و نوآوری آسیب نرساند.
ایجاد کمیتههای مشترک برای شناسایی چالشها، ارائه مشوقهای مالیاتی و ایجاد سازوکارهای شفاف برای شناسایی کاربران و کنترل تراکنشها میتواند راهکار مؤثری باشد. این رویکرد علاوه بر کاهش ریسکهای امنیتی و اقتصادی به تقویت اعتماد عمومی به نهادهای مالی و افزایش سرمایهگذاری در این بخش کمک خواهد کرد. درنهایت با اجرای یک چارچوب قانونی شفاف و پایدار میتوان ضمن حفظ منافع ملی، زمینه رشد و توسعه فینتک و اقتصاد دیجیتال در کشور را فراهم کرد.