به گزارش میمتالز، این میزگرد با حضور مسعود بیاتمنش معاون مسکن و ساختمان وزارت راهوشهرسازی، علیرضا نثاری عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، فردین یزدانی صاحبنظر مسکن و ساختمان و پژمان جوزی رئیس هیاتمدیره انجمن صنعت ساختمان برگزار شد. فرید قدیری معاون سردبیر روزنامه «دنیایاقتصاد» نیز مدیریت این میزگرد تخصصی را برعهده داشت.
قدیری در آغاز میزگرد تخصصی مسکن در برنامه هفتم به ثبتنام اولیه بیش از ۶ میلیون نفر در طرح مسکن ملی اشاره کرد و گفت: اگرچه حدود ۶ میلیون نفر از متقاضیان مسکن ملی مشمول این طرح بودند؛ اما کمتر از یک میلیون نفر از این افراد توانستند آورده نقدی لازم را تامین کرده و سوار قطار مسکن دار شدن در این طرح شوند. این آمار نمایی از وضعیت کنونی اقتصاد مسکن در کشور را نشان میدهد. وی ادامه داد: در خصوص برنامههای بخش مسکن در برنامه هفتم توسعه با دو سوال اصلی مواجه هستیم؛ سوال اول آنکه این برنامه چه میزان تحقق پذیر است؟
قدیری ادامه داد: سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی را منتشر کرد و در آن اعلام شد که کمتر از ۳۰درصد اهداف تعیینشده در برنامه ششم توسعه محقق شده است؛ در این شرایط این سوال مطرح است که چه تضامینی وجود دارد که اهداف تعیینشده برای بخش مسکن در برنامه هفتم توسعه، قابل اجرا باشند و این برنامه نیز به سرنوشت برنامه ششم دچار نشود.
سوال دوم نیز به تعیین دو جبهه کاری در بخش مسکن در اهداف برنامه هفتم بازمی گردد. در این برنامه از سویی آمده است که دولت مکلف و موظف است که در خارج شهرهای اصلی نسبت به تامین زمین اقدام کند و از سوی دیگر در آن بر ساخت سالانه ۱۰۰هزار واحد در بافت فرسوده تاکید شده است. تجربه نشان داده که دولتها در میان تامین زمین در بافت فرسوده و ساخت مسکن در زمین ۹۹ ساله حومه شهرها، عمدتا به زمین حومه شهر تمایل بیشتری دارند و بهرغم نظر کارشناسان، بخش عمدهای از سرمایه و امکانات خود را به خارج شهرها انتقال میدهند. به این ترتیب ساکنان بافت فرسوده از فرصت دریافت حمایت دولتی محروم میشوند. در این شرایط این سوال از معاون مسکن و ساختمان وزارت راه وشهرسازی مطرح است که اولویت دولت در تحقق اهداف حوزه مسکن در برنامه هفتم توسعه بر کدام جبهه استوار است.
مسعود بیات منش معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی گفت: مسکن موضوع مهمی در کشور شمرده میشود؛ صنعت ساختمان میتواند کمک حال این بخش مهم باشد و مشکلات حوزه مسکن را تقلیل دهد. هدف ما در وزارت راه و شهرسازی تحقق اهداف تعیینشده در بخش مسکن در برنامه هفتم توسعه است؛ اما باید دید که تحقق این برنامه نیاز به چه الزامات و منابعی دارد. در شرایط کنونی وزارت راه وشهرسازی درصدد مطالعه دقیق ریزبرنامههای تعیینشده برای بخش مسکن در برنامه هفتم توسعه است و منابع، الزامات و چالشهای پیش روی این برنامه را مطالعه میکند. در این مطالعات قطعا بحث بازنگری طرح جامع مسکن میتواند نقش مهمی داشته باشد. بازنگری پیشین طرح جامع مسکن مربوط به سال ۱۳۹۵ بود؛ البته آنچه در این برنامه به رشته تحریر درآمد در تبیین قانونهای مرتبط با بخش مسکن مورد توجه قرار نگرفت.
بیات منش ادامه داد: در حال حاضر حدود ۶ میلیون خانوار در کشور مستاجر هستند؛ اما این گزاره به مفهوم کمبود حدود ۷ میلیون خانه در کشور نیست. درواقع نباید انتظار داشت که برای تمامی این افراد خانه ساخته شده و آنها مالک خانه شوند. بخشی از مستاجران از توان مالی برای تامین آورده موردنیاز برای خانه دار شدن برخوردار نیستند و قطعا دولت نیز توان ساخت این تعداد خانه را ندارد. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که دو دهک پایین درآمدی کشور قادر به بازپرداخت اقساط تسهیلات ۱۸درصدی برای ساخت خانه نیستند؛ درواقع سود ماهانه تسهیلات ساخت مسکن، ۱.۲ برابر درآمد این دهکهای درآمدی است.
وی افزود: در چنین شرایطی بحث بازنگری طرح جامع مسکن در دستور کار وزارت راه وشهرسازی قرار دارد تا مشخص شود در شرایط کنونی در کدام منطقه از کشور به ساخت چه تعداد خانه نیاز داریم. البته در این بازنگری به سند آمایش توسعه سرزمینی نیز توجه میشود. ویلایی سازی، آپارتمان سازی، بازسازی و... نیز در این طرح مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت نیز با تکمیل این طرح جامع مشخص میشود که سیاست اصلی وزارت راه در اجرای برنامه هفتم توسعه بر نوسازی بافت فرسوده یا توسعه اراضی شهری متمرکز شود. در بازنگری طرح جامع مسکن بدون شک از نظرات بخش خصوصی، کارشناسان و مراکز پژوهشی با روی گشاده استقبال میشود.
مسعود بیات منش در ادامه به چالش تامین انرژی در کشور اشاره کرد و گفت: تامین انرژی به چالشی بزرگ برای کشور در شرایط کنونی بدل شده است. این در حالی است که بخش عمدهای از منابع مالی دولتها صرف اعطای یارانه به این حوزه میشود. در حالی که در دولت قبل، بار ناترازی انرژی به صنایع تحمیل شده بود؛ در دولت جدید این ناترازی میان خانوار و صنایع تقسیم شده و شاهد قطع برق در بخش خانگی نیز هستیم. در چنین شرایطی فعالان صنعت ساختمان میتوانند به سمتی بروند که در میزان مصرف انرژی در بخش خانگی کاهش ایجاد شود و درواقع صنایع ساختمانی برای کاهش مصرف برق به کمک کشور بیایند.
علیرضا نثاری عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در همایش «چشم انداز صنعت ساختمان» اظهار کرد: ناترازی انرژی یکی از بزرگترین چالشهایی است که کشور را با مشکلات جدی در حوزه صنعت و اقتصاد روبهرو کرده است. کمبود در تامین انرژی کشور از سیاستگذاری غلط در طول سالیان گذشته نشات گرفته است. از چند روز قبل مجددا خاموشی و محدودیت در تامین برق کشور، آغاز شده است. باید اقرار کنیم که خاموشی در این دوره زمانی از سال، در کشور بی سابقه است؛ بنابراین نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای تولید و مصرف انرژی در سطح کشور هستیم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: بخش بزرگی از چالشهای تامین برق کشور، به عدممدیریت در حوزه تولید و مصرف بازمی گردد. وی با اشاره به آمار ۶ میلیون مستاجر در کشور گفت: این آمار قابل تامل است، اما لزوما به منزله نیاز به ساخت ۶ میلیون واحد مسکونی برای تامین نیاز کشور نیست. نثاری گفت: روند سیاستگذاری در حوزههای مختلف صنعتی و اقتصادی ازجمله در بخش ساخت وساز به گونهای بوده که مردم، حاکمیت، صنایع و سایر ذینفعان این بخش، هیچ کدام رضایت ندارند. این نماینده مجلس ضمن انتقاد به روند برنامه ریزی در کشور گفت: عموما برنامههایی در کشور ما طرح و نوشته میشوند که تنها ۳۰ تا ۴۰درصد آنها، قابلیت اجرا دارد. برای رفع این مشکل نیازمند رصد دقیق میزان تحقق برنامههای پیشین هستیم. برنامههای آتی نیز باید براساس درصد تحقق استراتژیهای توسعهای قبلی تدوین و ابلاغ شود.
نثاری با اشاره به قانون جهش تولید مسکن و الزام به ساخت سالانه یک میلیون مسکن در چهار سال نخست اجرای این قانون برای متقاضیان این بخش اظهار کرد: این قانون با توجه به نیاز قابلتوجه مردم به مسکن مصوب شد. اما در حال حاضر اجرای این قانون با اماواگرهای بسیاری همراه است؛ ازجمله آنکه این یک میلیون واحد مسکونی، کجا باید ساخته شود؟ در همین حال تعیین متقاضیان واقعی برای دریافت این واحدهای مسکونی نیز جای شبهه دارد. وی گفت: نمایندگان مجلس شورای اسلامی همواره از فعالان بخش خصوصی به ویژه فعالان حوزه مسکن، حمایت کامل کرده اند. درب کمیسیون عمران مجلس به روی فعالان بخش خصوصی باز است. ما حمایت از بخش خصوصی به ویژه فعالان حوزه مسکن را وظیفه خود میدانیم. خوشبختانه باید اقرار کنیم که عملکرد دولت در حوزه ساخت وساز نیز محدود به برنامه محوری و نظارت است.
این نماینده مجلس با اشاره به برنامه هفتم توسعه و بهره مندی از ظرفیتهای بخش خصوصی در این سند گفت: در برنامه هفتم توسعه استفاده از ظرفیت بخش خصوصی مورد توجه قرار گرفته است. برهمین اساس نیز انتظار میرود بخش خصوصی سناریوی ورود خود به حوزه بازسازی و نوسازی بافتهای فرسوده کشور را مطرح کند. البته این برنامه باید قابلیت اجرا داشته باشد و به برنامهای روی کاغذ محدود نشود. دولت نیز با توجه به بضاعت بخش خصوصی، در این حوزه کمک خواهد کرد. ما نمایندگان مجلس کنار شما هستیم. وی ضمن انتقاد از بی بهرگی صنعت ساخت وساز کشور از فرآیند صنعتی سازی افزود: فعالیتهای ساختمانی در کشور ما همچنان با همان روشهای سنتی ادامه دارند. صنعتی سازی ساخت وساز در کشور ما موضوعی مغفول مانده است. در حالی که انتظار میرود ساختمان سازی از مسیر سنتی به صنعتی، تغییر جهت و ریل دهد. بدون تردید با اصلاح این فرآیند، گامی درجهت بهره وری و مدیریت مصرف انرژی در کشور نیز برداشته خواهد شد.
این عضو کمیسیون عمران مجلس در ادامه با اشاره به پرداخت تسهیلات بانکی به مردم برای رونق ساخت وساز گفت: هفته آینده موضوع تسهیلات پرداختی از سوی بانکها به مردم برای خرید مسکن، بررسی میشود. البته بخشی از عقب ماندگی در این حوزه را باید به ناترازی حساب بانکها یا در نگاهی کلانتر شرایط نامساعد اقتصادی کشور نسبت داد. ما خواستار ارائه تسهیلات بدون ضابطه ازسوی بانک به مردم نیستیم. این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی گفت: بخش خصوصی به عنوان پیشران اقتصادی باید متناسب با نیاز مردم در حوزه ساخت مسکن، مشارکت کند. در این میان ایجاد صدایی واحد و همسو در میان فعالان بخش خصوصی ضروری است. در همین حال انتظار میرود قوانین حاکم بر این بخش نیز درصورت نیاز اصلاح شوند. بدون تردید در این مسیر نمایندگان دولت و مجلس از نظرات یک صدای بخش خصوصی حمایت خواهند کرد.
فردین یزدانی با اشاره به این مساله که در بازار زمین سازوکار بازار شکست خورده است، گفت: دولت باید در بحث زمین که با مساله شکست بازار روبهرو هستیم، وارد عمل شود. در این زمینه دخالت دولت نباید به کسب درآمد از فروش زمین محدود شود. زمین دارایی است که رانت به آن تعلق میگیرد و همین امر میتواند محدودیتهایی را بر مساله قانونگذاری و همچنین اجرای آن تحمیل کند. همین امر سبب شده تا نیازمند آن باشیم که دادههای اطلاعاتی قوی در این زمینه جمعآوری کنیم. بازار زمین به شدت نیازمند افزایش شفافیت است. در این زمینه نیز دولت کاری تاکنون انجام نداده است، از طرفی در بحث واگذاری ارزانقیمت زمین نیز کاری صورت نگرفته و این امر غیرممکن به نظر میرسد. در کل سیاستگذاریهایی که در حوزه زمین از سوی دولت انجام میشود باید دارای بیشترین شفافیت و کمترین انحراف از اهداف مطرحشده در برنامههای تدوینی باشد. از این رو دخالت دولت در مواردی معقول به نظر میرسد که بدون حضور دولت شاهد شکست بازار باشیم.
او در تشریح منظور خود گفت: برای مثال هماکنون اقشار کمدرآمد یا با درآمد متوسط در شرایط فعلی امکان تامین مسکن موردنیاز خود را ندارند؛ بنابراین دولت در چنین شرایطی باید مداخله کند. دولت در این وضعیت لازم است تا از موضع حاکمیت وارد بازار شود نه به منظور کسب سود و فعالیتهای درآمدزایی. این مساله شامل شهرداریها و شرکتهای دولتی و خصولتی نیز میشود. آنچه از دهه ۸۰ به بعد رخ داد این بود که شرکتهای دولتی با پا گذاشتن به این عرصه در عمل به سبب آنکه حمایت نهادهای حاکمیتی و مجری را داشته باشند به دنبال کسب درآمد رفته اند و همین مساله شرایط بازار مسکن را وخیمتر از گذشته کرد؛ بنابراین منطق برنامهنویسی در این بخش باید به نحوی باشد که جلوی فعالیتهای درآمدزا از سوی شرکتهای دولتی یا هر سازمان شرکت را که نقش حاکمیتی دارد بگیرد و با در نظر گرفتن تمهیدات مناسب فعالیت بخش خصوصی موانع آنها را از پیش رو بردارد.
او با بیان اینکه بررسی برنامههای توسعه ادوار اخیر حکایت از این امر دارد که از برنامه اول تا برنامه چهارم رویکرد به مراتب معقول تری را شاهد بوده ایم افزود از برنامه چهارم به بعد رویکرد حاکمیتی به رویکرد درآمدزا و پروژهمحور بدل شد. از آن زمان تاکنون شاهد ارائه طرحهایی نظیر مسکن مهر، طرح مسکن ملی و نهضت ملی مسکن بودیم که تمامی اینها بسته به اینکه دولت در چه حدی منابع مالی داشتند توانسته اند به پیش بروند. برای مثال مسکن مهر که در دوره وفور منابع ارزی روی داد با تمامی ناکارآمدیها عملکرد بهتری نسبت به طرح ملی مسکن داشت. در این میان بدترین عملکرد نیز به طرح نهضت ملی مسکن اختصاص دارد.
پژمان جوزی رئیس انجمن صنعت ساختمان با اشاره به اینکه در هیچ اقتصادی در دنیا هیچ بخشی به اندازه بخش خصوصی عملگرا و پیگیر توسعه نیست گفت: آنچه بخش خصوصی برای توسعه فعالیتهای خود و تحقق رشد اقتصادی در این زمینه به آن نیاز دارد به دو خواسته خلاصه میشود. این دو خواسته چیزی نیست جز تسهیلگری دولت و اصلاح قوانین؛ بنابراین ما برای نیل به این دو هدف نیازمند آنیم که با سه بخش شامل شهرداری تهران، وزارت راه و شهرسازی و کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به منظور تسهیل شرایط، بهبود راهکارها و پیگیری مستمر کارگروههای مشترکی ایجاد کنیم. فعال بخش خصوصی اگر زمینه مناسبی برای فعالیت داشته باشد هیچگاه عرصه را خالی نمیکند و به فعالیت خود ادامه میدهد.
آنچه در شرایط کنونی سبب شده شاهد پاسخگویی مناسب به نیازهای این بخش نباشیم به رسمیت شناخته نشدن توسعه گر در قوانین حوزه مسکن و ساختمان است. در حال حاضر آنچه ما شاهد آن هستیم دولت برای نیل به اهداف خود رابطهای مستقیم با پیمانکارها دارد و این بدترین الگویی است که برای این بخش از اقتصاد ایران میشد در نظر گرفت. توسعه گر در فعالیت خود خلق ساخت و نگهداری ساختمان را به عهده میگیرد. دلیل این امر این است که برای توسعه گرها برندی که خلق کرده اند و هویت شرکت از اهمیت ویژهای برخوردار است. فضای کاری دولوپرها ایجاب میکند که با چندین و چند پیمانکار در ارتباط باشند. این در حالی است که در حال حاضر دولت خود این نقش را به عهده گرفته و با هزاران پیمانکار به طور مستقیم در ارتباط است. برای همین است که ما به عنوان بخش خصوصی در مسائلی که مطرح میکنیم به دنبال تسهیلگری و اصلاح قانون هستیم.
منبع: دنیای اقتصاد