به گزارش می متالز، چون طبق این ماده قانونی محصولات و کالاهای اساسی باید حداقل سه بار در بورس کالا عرضه شوند و در صورتی که خریداری برای آنها در بازار داخلی وجود نداشته باشد می توانند صادر شوند. در همین خصوص با مهرداد اکبریان رئیس انجمن سنگ آهن ایران به گفتگو نشستیم نقطه نظر وی را از چگونگی کمک این قانون به تامین کالا های اساسی کشور در شرایط ویژه کنونی جویا شویم.
با اینکه اجرای ماده (37) قانون رفع موانع تولید بین تولید کننده و صادرات فاصله می اندازد و از این طریق میتواند مشکلاتی را ایجاد کند اما اگر باعث شفافیت در عرضه و تقاضا همچنین شفافیت در تصمیمگیری نهاد های بالا دستی شود شرایط را بهتر خواهد کرد ما هم آن را تایید میکنیم.
در کشور سالانه چیزی حدود 70 تا 80 میلیون تن تولید سنگ آهن داریم اما مصرف به مراتب از این مقدار کمتر است. مقدار زیادی از تولیدات سنگ آهن کشور از نوع هماتیتی است که قابلیت کنستانتره سازی در ایران را ندارد چرا که عمده خط های تولید کنستانتره در ایران بر مبنای سنک مگنتیک طراحی و ساخته شده اند. تمام سنگ آهن مگنتیکی نیز در داخل مصرف نمیشود و همیشه مقدار سر بار تولید این محصول را صادر می شود. همچنین در شرایط کنونی تولید مازاد بر مصرف سنگ آهن مگنتیکی در بازار وجود دارد از این رو میبینیم میزان تولید در کشور بسیار جلوتر از مصرف است و باید راهی برای صادرات باشد چه بهتر این امر در فضای شفاف بورس کالا صورت بگیرد.
در شرایط کنونی که کشور با مشکل صادرات مواجه است باید برای بخش هماتیتی سنگ آهن مشوق های صادراتی هم در نظر گرفته شود تا بتوانیم ورود ارز به کشور را تسهیل کنیم. از درامد حاصل هم میتوان پروژه های صنعتی و توسعه ای را در بخش های مختلف مانند اکتشاف و... را تامین کرد. با این روش میتوان حداقل رونق را به این بخش ایجاد کرد.
بورس بستر مناسبی برای کشف قیمت و شفاف سازی عرضه و تقاضا است. اگر بتوانیم معاملات را در بازار به واقعیت نزدیک کنیم میتوانیم برنامه ریزی های مناسبی برای آینده داشته باشیم و الگوی تولید را با الگوی مصرف تطبیق دهیم. دیتا و اطلاعات به دست آمده در بورس شفاف روشنگر راه آینده خواهد بود میزان سرمایه گذاری و توسعه را مشخص میکند.
امروز وضعت کشور ویژه است و اگر اوضاع به این منوال حرکت کند در آینده هم در بحث صادرات و هم در مصرف داخلی کاهش قابل ملاحظه ای را شاهد خواهیم بود که مشکلات مارکتینگ و بازاریابی را برای شرکت ها به همراه خواهد داشت. اگر این اتفاق رخ دهد با کمبود تقاضا تولید نیز باید کاهش پیدا کند. در آن شرایط اطلاعاتی نظیر درصد پایین آمدن تولید، نوسان قیمت و... را میتوان از بورس کشف کرد و تکلیف تولید کنندگان را با استفاده از این داده ها مشخص کرد.
شرط تحقق این مهم آزاد بودن بورس است. اگر بورس انحصاری باشد و یا با قوانین غیر شفاف به کار خود ادامه دهد هرگز نمیتواند جایگاه خود را در کشور مانند کشور های پیشرفته پیدا کند. زمانی که دولت از بورس استفاده ابزاری کند برای کنترل قیمت و میزان داد و ستد و به نوعی دستوری سعی در کنترل بازار بورس کالا کند موجبات از اولویت خارج شدن آنرا نزد تولید کنندگان و خریداران ایجاد میکند.
بورس کالا زمانی میتواند شکوفا شود که شرایط مذاکره رو در رو تولید کننده و خریدار را تحت قوانین بین المللی و یا داخلی مهیا کند. تعیین قیمت، شرایط خرید و فروش و تعاملات بین عرضه کننده و تقاضا کننده از مشکلاتی است که امروز در بورس همه با آن دست و پنجه نرم می کنند. و این موجب عدم استقبال از آن شده است. و در نهایت این مشکلات اگر به سرعت مرتفع نشوند از شکوفا شدن بورس جلوگیری میکند.
آینده اقتصاد هر کشوری چه در کوتاه مدت و چه در میان مدت و بلند مدت اقتصاد آزاد است. و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و در بلند مدت باید به فکر تجارت با کشور های مختلف بود. برای تحقق این امر باید مزیت های نظیر قیمت، کیفیت، مطلوبیت و... را در کالاهای خود نسبت به رقبا ایجاد کنیم. اگر کالایی مزیت نسبی برای تولید ندارد نگه داشتن آن در سبد تولید برای جهانی شدن نه تنها موجه نیست بلکه زیان هم دارد. بورس کالای شفاف قطعا ابزار مناسبی برای رسیدن به تجارت آزاد و هدف های تعیین شده در تجارت جهانی است. تولید بهیه کلید جهانی شدن است. بازار غیر شفاف که بخش اعظم داد و ستد ایران در آن انجام میشود مخالف شفافیت است و قرارداد ها پشت درهای بسته با قیمت های توافقی و نا مشخص بین تولید کننده و خریدار انجام میشود. در شرایط غیر شفاف انواع مشکلات نظیر رانت، امتیازات ویژه، بیخبری و غیره به وجود میآید.