
به گزارش میمتالز، این وضعیت برای ایران فرصتهای جدیدی ایجاد کرده است؛ به ویژه در زمینه صادرات کالاهایی مانند محصولات کشاورزی، آجیل (به ویژه پسته)، محصولات لبنی، مواد غذایی فرآوریشده مانند رب گوجه، میوههای خشک و فرش دستباف.
در حالی که کشورهای مختلف در حال بازنگری و اصلاح زنجیره تأمین خود هستند، ایران میتواند از این فرصت بهرهبرداری کند. به ویژه با شناسایی محصولاتی که ایران و ایالات متحده صادرکنندگان آنها هستند (مانند پسته) و تحلیل دقیق بازارهای هدف، ایران قادر خواهد بود استراتژیهای صادراتی خود را بهینهسازی کند.
استفاده از ابزارهایی مانند ITC و Trade Map برای تحلیل دادهها و شناسایی نیازهای خاص هر بازار، به ایران این امکان را میدهد که با تأمین محصولات باکیفیت و قیمت رقابتی، استراتژیهای صادراتی خود را بهطور دقیقتری طراحی کرده و وارد بازارهای مختلف شود.
این فرصتها نهتنها در کوتاهمدت، بلکه در بلندمدت نیز میتواند به نفع اقتصاد ایران باشد. برای بهرهبرداری مؤثر از این شرایط، همکاری نزدیک میان دولت و بخش خصوصی امری ضروری است. ایران باید بهطور هوشمندانه از این فرصتها استفاده کند تا به یکی از بازیگران کلیدی در تجارت جهانی این محصولات تبدیل شود.
وضعیت صنعت فولاد در مقایسه با سایر بخشها از الگوی متفاوتی تبعیت میکند. به دنبال کاهش صادرات چین به ایالات متحده، این کشور به دنبال یافتن بازارهای جایگزین است؛ بازارهایی که در برخی از آنها، ایران نیز سهم قابل توجهی دارد.
سیاستهای تجاری محدودکننده آمریکا نهتنها چین، بلکه کشورهایی نظیر هند، ترکیه و روسیه را نیز ممکن است به بازمهندسی مسیرهای صادراتی وادار کند؛ روندی که میتواند ورود آنها به بازارهای مشترک با ایران را محتمل سازد.
چین طی سالهای اخیر بخشی از صادرات فولاد خود را از طریق ویتنام به آمریکا انجام داده و برآوردها نشان میدهد که مجموع صادرات مستقیم و غیرمستقیم چین به ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ به حدود ۲.۵ میلیون تن خواهد رسید.
اعمال تعرفه ۲۵ درصدی از سوی دولت ترامپ بر واردات فولاد و افزایش آن به ۴۶ درصد برای ویتنام، صادرات فولاد چین به آمریکا را بهشدت محدود کرده و همین امر میتواند موجب تغییر الگوی صادراتی این کشور شود.
تداوم این روند، نهتنها رقابت در بازارهای هدف ایران را افزایش خواهد داد، بلکه احتمالاً فشار مضاعفی بر قیمتهای جهانی فولاد نیز وارد خواهد کرد.
برای حفظ و تقویت جایگاه صنعت فولاد ایران در چنین فضایی، تدوین و اجرای یک راهبرد صادراتی هوشمندانه، منعطف و مبتنی بر داده ضرورتی انکارناپذیر است.
نخست، باید از مزیت جغرافیایی کشور برای حضور پررنگتر در بازارهای پیرامونی بهره گرفت؛ امری که در گرو تقویت زیرساختهای لجستیک، تسهیل فرآیندهای گمرکی و ارتقاء خدمات مالی صادراتی است.
دوم، دیپلماسی اقتصادی باید بهطور مشخص در خدمت توسعه صادرات فولاد قرار گیرد؛ به ویژه از طریق رایزنیهای تجاری هدفمند، انعقاد توافقهای ترجیحی، ایجاد خطوط اعتباری صادراتی و تسهیل فرآیندهای صادراتی.
سوم، توسعه همکاری میان دولت، تشکلهای تخصصی و تولیدکنندگان فولاد با هدف طراحی مشوقهای هدفمند صادراتی و حمایت مؤثر از صادرکنندگان، ضرورتی جدی است.
نهایتاً، اتکای تصمیمگیریها به دادههای دقیق و تحلیلهای مستمر بازار، نقش کلیدی در طراحی مسیرهای رقابتی خواهد داشت.
در مجموع، تنها با چنین نگاهی هوشمندانه، منعطف و جامع، میتوان تهدیدهای ناشی از تحولات اخیر را به فرصتهایی راهبردی برای رشد صادرات فولاد ایران تبدیل کرد.