
به گزارش میمتالز، شهرستان خوسف در خراسان جنوبی، یکی از وسیعترین و در عین حال محرومترین شهرستانهای شرقی کشور، سالهاست بر روی ذخایر عظیم طلای خود ایستاده، اما از توسعه و رفاه نسبی بیبهره مانده است. معدن شادان با ذخیره قطعی ۲۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تن کانسنگ طلا، بر اساس گزارش رسمی فلزات آنلاین (۲۰۲۰) و ایسنا (۱۳۹۸)، سومین معدن بزرگ طلای ایران است.
اما وضعیت معیشت و اشتغال در روستاهای اطراف این معدن، تصویر دیگری از واقعیت خوسف ترسیم میکند؛ واقعیتی که صدای مردم آن، صدای خاموش مانده توسعهنیافتگی است.
طبق اعلام اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان جنوبی (۱۴۰۲)، نرخ بیکاری در خوسف بیش از ۲۲ درصد است. در بسیاری از روستاهای اطراف معدن از جمله «هیرد»، «کلاته شیخ»، «چاهداشی» و «فتحآباد»، عمده ساکنان یا بیکارند یا مهاجرت کردهاند.
محمدامین. الف، جوان ۳۱ ساله اهل فتحآباد که در نانوایی کار میکند، میگوید: "همه فکر میکنند، چون معدن اینجاست، وضع ما خوب است ولی من هر روز صبح نان درست میکنم برای آدمایی که از یزد و اصفهان میان توی معدن کار کنند، نه برای خودمان، کارگرای معدن بیشترشان از شهرهای دیگه هستند.
رضا. ک، فارغالتحصیل رشته معدن از روستای هیرد، میگوید: رزومه دادم، دوره دیدم، اما هیچوقت حتی برای مصاحبه هم صدام نکردند. وقتی نیروها را از بیرون میآورند، ما بومیها باید با بیکاری بسازیم؟»
عباس جرجانی، مدیرکل صنعت، معدن و تجارت خراسان جنوبی، در گفتوگو با ایسنا (۱۴۰۰) تأکید کرد: معدن شادان ظرفیت مهمی برای توسعه اقتصادی شرق کشور است. تأکید ما به شرکتهای معدنی این است که اشتغال نیروهای بومی را در اولویت قرار دهند و در قالب مسوولیت اجتماعی در پروژههای عمومی مشارکت واقعی داشته باشند.
برخلاف معدن زرشوران در آذربایجان غربی یا قروه در کردستان، که دارای کارخانه فرآوری، اشتغال گسترده و حضور جدی در توسعه محلی هستند، معدن شادان خوسف فاقد هرگونه واحد فرآوری طلا در محل است و مواد خام به خارج استان ارسال میشود.
زهرا رمضانی، بانوی سرپرست خانوار از روستای چاهداشی خوسف گفتم: شوهرم فوت کرده، پسرم دیپلمه است. میگویند کارگر ساده میخواهند، اما حتی نگهبانی معدن هم به غریبهها میدهند. سهم ما فقط صدای ماشین و خاک است.
احمد ناصری، عضو شورا در یکی از روستاهای مجاور معدن گفت: ما که روی این طلا زندگی میکنیم حتی جاده درست نداریم. نه درمانگاه داریم نه مدرسه درستی و اگه مسئولیت اجتماعی شرکت واقعی بود، روستاهای منطقه اینهمه محروم نمیماندند.
✅ اشتغال بومی باید قانونمند، شفاف و اجرایی شود: لازم است سهم مشخصی از فرصتهای شغلی معدن شادان (حداقل ۵۰ درصد) به جوانان شهرستان خوسف اختصاص یابد و این موضوع در قراردادها الزامآور شود.
✅ واحد فرآوری طلا در خود شهرستان احداث شود: احداث کارخانه فرآوری در نزدیکی معدن، نه تنها از خامفروشی جلوگیری میکند، بلکه باعث ایجاد صدها شغل مستقیم و غیرمستقیم خواهد شد.
✅ مسوولیت اجتماعی شرکتها باید عینی و ملموس باشد: ساخت درمانگاه، نوسازی مدارس، بهسازی جادههای روستایی، و پشتیبانی از خدمات عمومی باید در دستور کار شرکتهای بهرهبردار قرار گیرد.
✅ آموزش مهارتی و ارتقای دانش فنی جوانان خوسف در اولویت باشد: برگزاری دورههای تخصصی معدن، فرآوری، ایمنی و کار با ماشینآلات، میتواند زمینه ورود جوانان منطقه به بازار کار تخصصی را فراهم کند.
✅ نظارت مستمر بر عملکرد شرکتهای معدنی انجام شود: استانداری، فرمانداری، شورای معادن استان، نماینده مجلس و رسانهها باید نظارت علنی و گزارشدهی مستمر از نحوه اشتغال و خدمات شرکتهای معدنی داشته باشند.
خوسف سرزمینی است که طلا در دلش جاری است، اما سفرههای مردمش هنوز خالی است. معدن شادان اگر درست مدیریت شود، نهتنها افتخاری برای اقتصاد کشور، بلکه نقطهای برای آغاز توسعه واقعی خوسف خواهد بود. زمان آن رسیده است که شرکتهای بهرهبردار، دولت و نهادهای مسوول، پاسخگوی مردم محلی باشند و بگذارند طلای خوسف در زندگی مردمش بدرخشد، نه فقط در گزارشهای معدنی.
گزارشگر: علی احسانیمقدم
منبع: خبرگزاری تسنیم