تاریخ: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ ، ساعت ۲۲:۴۸
بازدید: ۷۸
کد خبر: ۳۸۱۷۷۰
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
طلای خاک‌خورده در دل سنگ‌ها؛

چرا با وجود گنجینه‌های معدنی، همچنان در ابتدای راه هستیم؟

چرا با وجود گنجینه‌های معدنی، همچنان در ابتدای راه هستیم؟
‌می‌متالز - «مهرداد احمدی» متخصص معدن و صنایع معدنی؛ در دل رشته‌کوه‌های خاموش آذربایجان غربی و بسیاری از نقاط ایران، ذخایری از طلا، مس، سنگ‌ آهن و عناصر نادر خاکی آرمیده‌اند که می‌توانند ستون‌های تازه‌ای برای اقتصاد کشور بسازند.

به گزارش می‌متالز، در دل رشته‌کوه‌های خاموش آذربایجان غربی و بسیاری از نقاط ایران، ذخایری از طلا، مس، سنگ‌ آهن و عناصر نادر خاکی آرمیده‌اند که می‌توانند ستون‌های تازه‌ای برای اقتصاد کشور بسازند. با این حال، بخش معدن در ایران هنوز سهمی کمتر از یک درصد در تولید ناخالص داخلی دارد. نه کمبود منابع، بلکه کمبود مهارت، سرمایه و مدیریت، این گنجینه‌ها را به «طلای خاک‌خورده» بدل کرده است. تازه‌ترین اقدام ایمیدرو برای آموزش سربازان و جوانان بومی آذربایجان غربی، می‌تواند آغاز مسیری تازه باشد؛ اما پرسش اصلی این است که آیا این مسیر، به تغییر واقعی خواهد انجامید؟

چندی پیش، «قاسم حسن‌زاده» مجری طرح توسعه و توانمندسازی نیروی انسانی معدن و صنایع معدنی ایمیدرو، از امضای تفاهم‌نامه‌ای میان این سازمان و دستگاه‌های اجرایی آذربایجان غربی خبر داد. هدف این تفاهم‌نامه، مهارت‌آموزی و توانمندسازی سربازان وظیفه و جوانان بومی برای ورود به صنعت معدن است. به بیان ساده، نیرو‌هایی که پیش‌تر بدون مهارت خاصی دوران خدمت خود را می‌گذراندند، اکنون می‌توانند آموزش‌های عملی و تخصصی ببینند تا پس از خدمت، در معادن به کار گرفته شوند.

این ایده، علاوه بر جبران کمبود نیروی انسانی آموزش‌دیده در معادن، یک اثر جانبی مهم دارد: ایجاد اشتغال پایدار در مناطق معدنی که اغلب در نقاط کم‌برخوردار و دور از مراکز شهری قرار دارند.

ایران، کشوری با معادن شناسایی‌شده، اما خاموش

آمار‌ها نشان می‌دهد ایران بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی شناسایی‌شده دارد و ذخایر قطعی آن به بیش از ۶۰ میلیارد تن می‌رسد. این ارقام، ایران را در زمره کشور‌های معدنی غنی جهان قرار می‌دهد. با این وجود، سهم معدن از تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱ درصد است و سهم زنجیره معدن و صنایع معدنی در اشتغال کشور نیز فاصله زیادی با ظرفیت واقعی دارد.

ایمیدرو، به عنوان بازوی اصلی توسعه معادن، مالک یا سهامدار معادن بزرگی است که برخی از آنها حتی در مقیاس جهانی ارزشمندند:

  • طلای زرشوران (تکاب): بزرگ‌ترین معدن طلای خاورمیانه، با ذخایر قابل‌ توجه، اما ظرفیت بهره‌برداری محدود.
  • مس انجرد (اهر): دارای ذخایر بالای مس، اما متوقف یا کند پیش‌رفته به دلیل مشکلات سرمایه و تجهیزات.
  • ذخایر عناصر نادر خاکی: استراتژیک برای صنایع پیشرفته، اما هنوز در مراحل ابتدایی استخراج.
  • بوکسیت و سنگ‌ آهن کمربند مرکزی ایران: منابع حیاتی برای فولاد و آلومینیوم که بخش زیادی از آنها فعال نشده است.

این معادن نه به دلیل نبود مواد معدنی، بلکه به علت موانع ساختاری، مدیریتی و فناورانه، هنوز به ظرفیت کامل نرسیده‌اند.

برای فهم چرایی این عقب‌ماندگی، باید چند عامل کلیدی را بررسی کرد:

  • کمبود نیروی انسانی ماهر: بسیاری از فارغ‌التحصیلان رشته‌های مرتبط با معدن تجربه عملی ندارند. مهارت‌هایی همچون اپراتوری دستگاه‌های حفاری پیشرفته، کنترل فرآیند‌های پیچیده فرآوری یا رانندگی کامیون‌های معدنی غول‌پیکر، نیازمند آموزش‌های میدانی و مستمر است که کمتر در سیستم آموزشی کشور دیده می‌شود.
  • فناوری قدیمی و سرمایه‌گذاری محدود: تجهیزات فرسوده، عدم دسترسی به فناوری‌های نوین و محدودیت واردات ماشین‌آلات پیشرفته، باعث شده بهره‌وری معادن پایین بماند.
  • خام‌فروشی و نبود زنجیره ارزش: در بسیاری از معادن، مواد خام استخراج و مستقیماً صادر می‌شوند، در حالی که فرآوری داخلی می‌تواند چند برابر ارزش افزوده ایجاد کند.
  • بروکراسی و تغییرات مدیریتی: پروژه‌های معدنی، گاه با تغییر مدیران یا سیاست‌ها متوقف یا دچار تأخیر می‌شوند، و برنامه‌ریزی بلندمدت در آنها جای خود را به تصمیمات مقطعی می‌دهد.
  • چالش‌های محیط‌زیستی و اجتماعی: برخی پروژه‌ها بدون ارزیابی زیست‌محیطی و تعامل با جامعه محلی آغاز می‌شوند، که به اعتراضات و توقف کار منجر می‌شود.

چرا «مهارت» کلید ماجراست؟

معدن‌کاری تنها حفاری و استخراج نیست؛ مجموعه‌ای از فعالیت‌های پیچیده، دقیق و پرریسک است که به دانش فنی و تجربه عملی نیاز دارد. نیروی انسانی ماهر، نه فقط بهره‌وری را بالا می‌برد، بلکه امنیت کار را تضمین و هزینه‌های ناشی از حوادث و توقف تولید را کاهش می‌دهد.

طرح ایمیدرو برای آموزش سربازان و جوانان بومی، اگر با برنامه‌ریزی درست اجرا شود، می‌تواند به تدریج شکاف مهارتی را پر کند.

اما این اقدام باید با دیگر اصلاحات همراه باشد:

  • سرمایه‌گذاری جدی
  • نوسازی فناوری
  • ایجاد زیرساخت‌های حمل‌ونقل و
  • انرژی در مناطق معدنی
  • و مهم‌تر از همه، اتصال آموزش به نیاز واقعی صنعت.

چشم‌انداز

ایران می‌تواند با بهره‌برداری اصولی از معادن خود، به یکی از قدرت‌های معدنی منطقه و حتی جهان تبدیل شود. اما تا زمانی که مهارت‌آموزی، سرمایه‌گذاری پایدار و مدیریت یکپارچه در اولویت نباشد، طلای زرشوران، مس انجرد و صد‌ها معدن دیگر همچنان در سکوت زیر خاک خواهند ماند.

شاید تفاهم‌نامه تازه ایمیدرو، نه یک معجزه فوری، بلکه چراغی کوچک در انتهای تونل باشد؛ چراغی که اگر با گام‌های بعدی همراه نشود، باز هم در دل تاریکی خاموش خواهد شد.

منبع: روزگار معدن

عناوین برگزیده