این هیات با یک کشتی سلطنتی پژوهشی به نام «جیمزکوک» هفتههای بسیاری را در پشته میانی اقیانوس اطلس سپری کردند تا در آنجا منافذ خاموش گرمایی را که ممکن است دربردارنده ذخایر ارزشمند مس، طلا و عناصر نادر خاکی باشند، بررسی کنند. دکتر براملی مورتون سرپرست این هیات علمی در جریان این گزارش از مجرایی ۱۵۰۰ مایل دورتر از ساحل اقیانوس اطلس میگوید و تهدیدها و فرصتهای آنچه را که میتواند فصل مهم جدیدی در تاریخ معدنی جهان باشد تشریح میکند. مورتون در گفتوگو با ماینینگ-فناوری مفهوم استخراج کف دریا برای دستیابی به اقلام معدنی را هنوز در مراحل بسیار ابتدایی میبیند و میگوید: برای بسیاری چشمانداز این اتفاق بیشتر نزدیک به یک افسانه علمی است تا یک واقعیت علمی؛ با وجود این و در حالی که فهرست فضاهای احتمالی برای ذخایر درجه بالای این مواد، کوتاه و کوتاهتر میشود، تمایل به اکتشاف در اعماق دریا در عرصههای صنعتی و دانشگاهی رو به رشد است.
«معدنکاری آبی» نام پروژهای است که از سوی کنسرسیومی از شریکان پژوهشی اروپایی و با تکیه بر بودجه این کمیسیون به راه افتاده و بر اکتشاف ظرفیتهای کف دریا متمرکز شده است. این کنسرسیوم، هیات علمی یادشده را به سفری ۵۷ روزه اعزام کرد تا درباره فرآیندهای اساسی که ذخایر عظیم سولفید را در بستر آب و در پیرامون منافذ گرمایی تولید و حفظ میکند، بیشتر بیاموزد و مجموعهای از فناوریهایی را که در کشف سیستمهای گرمایی، دستیابی به ظرفیتهای معدنی و استخراج آنها به کار میآید، آزمایش کند. این سفر پژوهشی در عمق۳/۵کیلومتری اقیانوس انجام شد. مورتون توضیح میدهد در این پژوهشها ما یک زیردریایی خودگران به زیرآب فرستادیم تا نقشه بستر دریا را با جزییات قابلتوجه ترسیم کند و ما بتوانیم از طریق پردازندهای که در کشتی جیمزکوک قرار دارد، مجموعهای از عملیات ژئوفیزیکی و حفاری را انجام دهیم. او در ادامه، حاصل مطالعات دوماهه خود را اینگونه تشریح میکند: منافذ گرمایی خاموش کف دریا دستکم در مناطقی که از سوی گروه بررسی شدند، دارای ذخایر فراوان و غنی از فلز هستند. البته دلالت این منافذ بر وجود اقلام معدنی مانند مس، طلا و عناصر نادر خاکی در ابهام است.
مسئله دیگری که در استخراج مواد معدنی در بستر آبها وجود دارد درجه تاثیر فناوریهایی است که برای این کار در نظر گرفته شده است. اکنون فناوری موجود بر مبنای تحلیلهای ژئوفیزیکی و با عنوان پژواک و شکست لرزهای در اختیار است که در جریان آن برای متمایز کردن سنگهای غنی از فلز با سایر سنگها از روشهای تصویربرداری الکترومغناطیسی استفاده میشود. همچنین مورتون از اختراع یک زیردریایی با امکان کنترل از راه دور از سوی این مجموعه خبر میدهد که از طریق آن امکان نمونهبرداری از تپههای مخروطی در اطراف منافذ گرمایی خاموش میسر است تا در صورت وجود شرایط مناسب، برجهای مورد نیاز برای حفاری رباتیک از سوی این گروه مستقر شود. مورتون در ادامه به فناوری دیگری با این مضمون اشاره میکند که یک مته را بر بستر دریا و در جایی که از پیش به عنوان نقاط سنجیده شده شناسایی کردیم مینشانیم و در آن نقاط گودالهایی عمیق در داخل پشته میکَنیم تا بفهمیم ذخایر معدنی در چه عمقی با چه ساختاری و با چه محتوای فلزیای توزیع شدهاند. البته معدنکاری در زیر آب مزایای بالقوهای هم دارد، یک مزیت این است که در این کار برخلاف عملیات معدنی خاکی هیچ نیازی به اجرای زیرساختهای ثابت نیست، این نوع عملیات از سوی مجاریای انجام میشود که در تطابق با کارخانههای معدنی متحرک است. مورتون میگوید: همه زیرساختها متحرک است بنابراین حتی اگر توزیع ماده معدنی هر ۲۰ مایل باشد، اهمیتی ندارد چون به راحتی میتوانید حرکت کنید، اما به این معنا نیست که فعالیت معدنی در اعماق آب کار سادهای است، آب همواره مهمترین مانع است. مشکل دیگری که برای معدنکاران زیرآبی وجود دارد انتقال محلول معدنی از بستر دریا به سطح آب است که به عقیده مورتون برای این کار نیاز به یک سیستم مکنده و ایستگاههای پمپاژ در میانه عمق اقیانوس برای کشیدن آب است. در اینجا تجربههایی که از پمپاژ گاز و نفت در آبهای دور و هزارها متر زیر زمین وجود دارد، میتواند به کار بیاید، اما مشکل اینجاست که محلول سولفید سایندهتر از محصولات رایج استخراج شده از آبهای دور است. با همه این تفاسیر شرکت چندملیتی «ناتلِس» ترتیب ساخت ماشینآلات معدنی را در زیر آب داد تا بتواند نخستین عملیات معدنی در عمق را در معدن سولوارا در آبهای منطقهای کشور پاپوآ گینهنو در اقیانوس آرام اجرایی کند.
در نگاهی کلی به آینده هنوز ابهامات زیادی درباره معدنکاری در زیر آب وجود دارد که فراتر از جنبههای فناورانه، ابعاد سیاسی هم به خود گرفتهاند. مورتون در اینباره میگوید: این پروژه بر پایه بودجه اتحادیه اروپا شکل گرفته و معلوم نیست با اجرای برکسیت و خروج انگلیس از اتحادیه و همچنین احتمال خروج فرانسه از این مجموعه، حالا این دو کشور چگونه خود را درگیر چنین برنامههایی کنند؟ اجرای این پروژه فراتر از ظرفیت و توان یک کشور است، اکنون ما از امکانات و ابزارآلاتی که از سوی آلمانیها، نروژیها و فرانسویها تامین شده استفاده میکنیم، اما در این شرایط و با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نه این کشور و نه هیچ یک از کشورهای اتحادیه به تنهایی نمیتوانند از پس هزینهها برآیند.