به گزارش می متالز، بسیاری از کارخانههای ما، حتی اگر هیچگاه خطمشی صادراتی نداشته باشند، چندینبار تعامل با تاجران و پیمانکاران عراقی را داشتهاند و بسیاری از سنگبریها و کارگاهها، تجربه صادرات به عراق را در کارنامه خود دارند و بیشتر دستاندرکاران صنعت سنگ دارای شناخت نسبی از بازار سنگ عراق هستند. در این گزارش ضمن ارائه شرحی بر ویژگیهای بازار سنگ عراق، سعی در تبیین دلایل فوقاستراتژیک بودن بازار عراق، برای صنعت سنگ ایران خواهیم داشت.
کشور عراق با ۳۳ میلیون جمعیت و ۴۰۰هزار کیلومترمربع وسعت، دارای ۱۶۰۹ کیلومتر مرز مشترک با ایران است. پس از سقوط رژیم بعث در عراق و آغاز دوره جدید، روند تحولات در عراق سرعت گرفت و با وضع سیستم آزادی تجاری، با توجه به درآمدهای نفتی سرشاری که این کشور از آن برخوردار بود بهویژه در دوران طلایی نرخهای بالای ۱۰۰ دلاری نفت، عراق به لحاظ واردات کالا، دورهای از رونق و شکوفایی را تجربه کرد که این کشور را به بازاری بزرگ برای سیل محصولات کشورهای همسایه و تولیدکنندگان بزرگ جهان تبدیل کرد که به دنبال آن بازار سنگ ساختمانی نیز در این کشور رونق گرفت.
در این میان کشورهای چین و ترکیه سهم اصلی را از بازار عراق کسب کردند، بهطوریکه در سالهای گذشته افزونبر ۲۵درصد از کل واردات عراق از کشور ترکیه رقم خورده است. اگرچه عراق در سالهای دهه ۷۰ میلادی (۱۳۵۰خورشیدی) یکی از اقتصادهای در حال رشد و شکوفایی خاورمیانه بهشمار میرفت اما سالهای جاهطلبی حزب بعث منجر به این شد که کشوری فقیر، ویران و... برجای بماند.
بهطوریکه امروز این کشور با محدودیتهای بزرگی از نظر زیربناهای اقتصادی، بناهای عمومی، مدرسهها، ساختمانهای اداری و... روبهرو است و با وجود جمعیت جوان قابلتوجه این کشور، نیاز بسیار گستردهای در این کشور به مسکن وجود دارد و درمجموع پیشبینی میشود سالها نیاز جدی در این کشور به ساختوساز و مصالح ساختمانی وجود خواهد داشت که خبر از توسعه بازار سنگ در این کشور را میدهد.
اگرچه در سالهای اوج درآمد نفتی این کشور، پروژههای عمرانی به سرعت در این کشور دنبال شدند اما تداوم رشد این کشور با این موانع جدی روبهرو است:
نخست) وابستگی بیش از ۸۴ درصدی بودجه عراق به درآمد نفت، این کشور را در مقابل نوسانات نرخ نفت بسیار آسیبپذیر کرده است، بهطوریکه هرگونه نقصان درآمدهای نفتی، بلافاصله اثر خود را بر اقتصاد این کشور نشان میدهد.
دوم) بیثباتی و نبود امنیت باعث میشود سرمایهگذاران داخلی و خارجی، همواره با دیده تردید به بازار مستعد عراق نگاه کنند و درنتیجه سرمایهگذاریهای زیادی از طرف سرمایهگذاران داخلی و خارجی انجام نشود.
سوم) اختلافهای داخلی و تنشهای قومیتی و مذهبی، باعث فرسایش توان سیاسی و اقتصادی داخلی شده و ضعف دولت شیعه حاکم و کارشکنیهای احزاب و گروههای قومی و سیاسی مخالفان هم مزید بر علت شده تا اوضاع آشفتهای بر وضعیت اداره کشور حاکم باشد.
این مسائل منجر به گسترش شدید فساد در نظام اداری این کشور شده است که امروز به عنوان مانعی بزرگ در پیشبرد برنامههای توسعهای این کشور درآمدهاند.
چهارم) نبود سیستمهای پشتیبان رشد تولید و پیشرفت اقتصاد مانند شبکه مناسب جاده و راهآهن و نیروگاههای برق، نظام مالی و بانکی مناسب و سایر زیربناهای لازم باعث شده است که عراق نتواند با سرعت مطلوبی به سمت تغییر اوضاع پیش برود. با وجود تمامی این مشکلات، کشور عراق بازاری بااهمیت و بسیار ویژه برای کشورمان است.
پنجم) نزدیکی میان دو کشور و در دسترس بودن کارخانههای ما، امکان بهرهبرداری خریداران عراقی از وضعیت نامناسب بازار و رقابت سنگین میان تولیدکنندگان را افزایش میدهد، بهگونهای که موارد زیادی دیده شده که تولیدکنندگان، محصولات خود را پایینتر از نرخ تولید به تاجران عراقی فروختهاند. به نوعی تعاملات غیرعادلانهای که میان کارخانههای ایران و تاجران عراقی اتفاق میافتد، در مسائل مرزی هم تکرار میشود.
وابستگی شدید ناشی از سالها صادرات به بازار کشور عراق، به عنوان بزرگترین مقصد صادراتی کشور باعث شده مسئولان عراقی گاهی قوانین یک طرفه و ناگهانی بر ورود کالاهای ایرانی وضع کنند که به دنبال آن روز به روز هزینه صدور کالا به عراق بیشتر شده و این فرآیند را مشکلتر کرده است.
اغراق نکردهایم اگر عراق را کشوری بهطور کامل ویران بنامیم. سایه جنگ و ترور و اختلاف از کشور مونتاژ شده ازسوی استعمار انگلیس و فرانسه، همچنان بر این کشور سنگینی میکند و با توجه به فصل جدید که در ۱۰ سال گذشته در این کشور آغاز شده است؛ امید میرود دیر یا زود مردم این کشور بر مشکلات فائق آمده و سیر توسعه کشور خود را با سرعت بالاتر دنبال کنند.
اما آنچه این کشور ویران را به بازار سنگ استراتژیکی برای ما بدل میکند، عبارت است از:
۱- برخورداری این کشور از منابع بزرگ نفتی که این کشور را در ردیف ۵ کشور دارای بزرگترین منابع نفت جهان قرار داده است، باعث میشود سرمایه لازم برای توسعه در این کشور به طور خدادادی وجود داشته باشد.
جمعیت جوان این کشور و رشد انفجاری آن بعد از آزادی از اسارت حزب بعث و همزمان با بالارفتن سطح رفاه موردتوقع مردم این کشور، اجرای پرحجم پروژههای ساختمانی گوناگونی برای سالیان سال در این کشور را به صورت یکی از ملزومات جدی آینده این کشور درآورده است و در مجموع ساختوساز مسکن و پروژههای دیگر در عراق، به احتمال زیاد ۲ دهه درخشان را درپی خواهد داشت که رونق چشمگیری در بازار سنگ ایجاد خواهد کرد.
۲- سطح زندگی مردم این کشور نسبت به حداقلهای جهان امروز مساعد نیست و پیشبینی میشود با فروکش کردن آتش جنگ در این کشور و رشد نرخ نفت، رفته رفته سطح زندگی مردم عراق بیشتر رشد کند و در نتیجه بهتدریج مصرف مصالح گرانقیمتتر ساختمانی مانند سنگ طبیعی در عراق هر روز بیشتر خواهد شد.
۳- نزدیکی جغرافیایی مناطق کشور به مرزهای عراق باعث میشود هزینههای حملونقل از کشور ما به عراق، در وضعیت بسیار مطلوبی قرار داشته باشد و در عمل یک مزیت رقابتی مهم برای ما به وجود بیاورد.
۴- دسترسی متقابل بسیار آسان برای تاجران هر دو کشور، در درازمدت میتواند بسیار تعیینکننده باشد.
به گونهای که هر زمان فرد عراقی اراده کند که وارد ایران شود؛ میتواند در مدت چند ساعت از یکی از شهرهای نجف، کربلا، بغداد، بصره یا اربیل ویزا تهیه کرده و راهی فرودگاههای نجف، بغداد یا اربیل شود و با پرواز روز به یکی از شهرهای تهران، اصفهان یا مشهد سفر کند. همینطور برای کشور ایران نیز رسیدن به عراق بسیار آسان است.
به علاوه، رابطه بسیار نزدیکی میان مردم ایران و عراق وجود دارد، بهطوریکه در بسیاری از شهرهای ایران، محلههای عراقینشین و عربنشین وجود دارند که وجود تعداد زیادی همزبان در شهرهای مختلف ایران کار تاجران عراقی را برای برقراری ارتباط بسیار آسان میکند.
در مقابل نیز در شهرهای مختلف عراق و حتی شهرهای دورافتاده، با جمعیت زیادی ایرانی مقیم عراق روبهرو میشوید که همین مسئله میتواند در برقراری ارتباط میان دوطرف بسیار مفید باشد.
آنچه مسلم است اینکه صنعت سنگ ساختمانی ما در صادرات ورزیده نیست. در کشور ما سنگ با ابعاد و ضخامت و کیفیتی تولید میشود که در هیچ جای جهان غیر از بازار سنگ ایران خریداری ندارد؛ کنترل کیفیت و افزایش بهرهوری و هنر بستهبندی و دستهبندی سنگ از نظر تولیدکنندگان ما بیاهمیت است، تولیدکنندگان به دنبال مشتریانی هستند که بتوانند در تنها معاملهای که با وی انجام میدهند، حداکثر سود را ببرند و در مجموع، فرهنگ صادرات و تعامل بلندمدت با مشتریان خارجی در تولیدکنندگان ما وجود ندارد.
این مسئله در سالهای گذشته خاطرات تلخی را برای دوطرف ایرانی و عراقی به وجود آورده است، به طوری که امروز بسیاری از تاجران عراقی، از تعامل با تولیدکنندگان ایرانی میترسند و هرکدام چندین مورد خاطرات تلخ از زیانهایی که در تعامل با تولیدکنندگان ایرانی تجربه کردهاند را به یاد دارند.
آنچه امروز صنعت ما برای تعامل بهتر با بازارهای خارج از کشور و به طور ویژه بازار عراق به آن نیاز دارد، قبل از هر چیزی ایجاد ذهنیت متناسب با صادرات برای تولیدکنندگان و گسترش فرهنگ صادرات در صنعت سنگ کشور است تا بتوانند محدوده بازار سنگ خود را از مرزهای کشور گسترش دهند.
بنابراین پیش از هر چیزی، صنعت سنگ ما نیازمند مطالعه روی بازار سنگ عراق و مشخص شدن دقیق ویژگیهای محصولات موردتقاضا در این بازار است.
برای رشد سریع ارتباطات و تبادلات، علاوه بر زمینهسازی برای رفت و آمد میان تاجران و معماران و انبوهسازان عراقی، لازم است رویکرد تضمین کیفیت محصولات از طرف انجمنهای صنفی تغییر کند و از این طریق، اعتماد و اعتبار از دسترفته تولیدات ایرانی، در بازار عراق ترمیم و بازیابی شود.