به گزارش می متالز، بررسی اخبار رسانهها در چندماه اخیر حاکی از اقدامهای دلسوزانه وزیر نفت برای افشای پشت پرده مسائلی است که به مسئله فروش نفت مرتبط است. در این بین پای بابک زنجانی هم وسط کشیده شده و زنگنه بارها هشدار داده که عوامل بابک زنجانی فشار میآورند تا مجوز فروش نفت به آنها داده شود. وزارت نفت طمع عده زیادی را برانگیخته است. دلیلش هم واضح است؛ به قول زنگنه در وزارت نفت پول بسیار است، در این وزارتخانه در حالت عادی سالانه ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد دلار پول میچرخد. عدهای میخواهند رقمی از این پول به دست بیاورند.
حال جنگ و جدلها بر سر پول است. عدهای میخواهند بیضابطه به این پول دسترسی داشته باشند، اما زنگنه اجازه آن را نمیدهد، زیرا معتقد است این پول مال مردم است. از همین جاست که دشمنیها شکل گرفته، اما با همه این تفاسیر وزیر نفت مقاومت کرده و میگوید: «من توصیه نمیپذیرم، انعطاف نشان نمیدهم، من درباره همه موارد خشک و قانونی برخورد میکنم اگر پای غارت سرمایه ملت در میان باشد».
موردی که سبب شده زنگنه فریاد رسای خود را بلند کند این است که هماکنون میلیاردها دلار از پول نفتی که ایادی بابک زنجانی فروختهاند در اختیار این باندهاست و در واقع این پول بیتالمال هنوز به صندوق دولت بازنگشته است.
تلاش وزیر نفت ظرف چندماه اخیر حول این موضوع بوده است که نخست نزدیکان بابک زنجانی دیگر نتوانند اختیار فروش نفت را داشته باشند و از سوی دیگر بدهی زنجانی به وزارت نفت تمام و کمال تسویه شود.
اما واقعا در ۲۰ هفته گذشته چه اتفاقاتی رخ داده است؟ یک طرف معادله تحریم نفت ایران است و اینکه آمریکاییها با حذف معافیتهای نفتی تلاش کردند صادرات نفت ایران و در نتیجه درآمد ارزی ناشی از آن را صفر کنند، اما در سوی دیگر معادله تلاش گروهها و افرادی است که میگویند برای دور زدن تحریمها باید حرفهایتر دست به کار شد، شبیه به همان اتفاقی که در دوران احمدینژاد رخ داد: یعنی اختیار فروش نفت را به دست عوامل بابک زنجانی بدهید.
در این راستا از وزیر هم درخواست شده تنها به عنوان ماشین امضا عمل کند و کاری به اینکه نفت را چه کسی به فروش میرساند نداشته باشد.
تقلاها از همین جا آغاز شد. زمانی که آمریکا فشار برای ممانعت از فروش نفت ایران را آغاز کرد، افراد و گروههای بینام و نشان سر و کلهشان پیدا شد. ناگهان ساختمان وزارت نفت به محل تردد افراد و گروههایی تبدیل شد که مدعی بودند برای نفت ایران مشتری دارند. اما اینکه تصور شود اینها بدون هماهنگی و راسا پا به وزارت نفت گذاشتهاند اشتباه است. یک فرد مطلع از اینگونه نشستها روایت جالب و پیچیدهای از محافل دلالان و باندهای ذینفوذ اقتصادی برای ارتباطگیری با افراد و سازمانها دارد.
وی میگوید: در واقع گروهها و افرادی که پاتوقهای شبانهشان در لابی هتلهای معروف است با واسطههای مدعی ارتباط با وزارت نفت قرار میگذارند. ساعات جلسهها بهطور معمول از ۶ عصر به بعد آغاز میشود. فردی که مدعی است برای نفت ایران مشتری دارد ابتدا با یک رابط که میتواند وی را به دفتر وزیر ببرد قرار و مدار میگذارد.
این فرد میافزاید: رابط و مدعی در لابی هتل قرار میگذارند، چای و کیکی سفارش میدهند و سپس هر کدام از طرفین شرایط خود را در جلسه شبانه در لابی هتل مطرح میکند.
وی گفت: شیوه کار به این شکل است که رابط میگوید من شما را به دفتر وزیر معرفی میکنم و اگر معامله سر گرفت، x درصد از فروش را برای خود و تیم خودم میخواهم. پس از توافق اولیه در لابی، رابط با افرادی که در وزارتخانه هستند تماس میگیرد. این افراد الزاما هیچ ارتباطی با شخص وزیر و دفتر او ندارند و صرفا به خاطر برخی روابط که از قبل وجود داشته «کیس»ها بهعنوان مشتری و خریدار نفت به وزارتخانه میروند.
گاهی نیز البته پای نمایندگانی از مجلس در میان است. فردی که مدعی خرید نفت یا سراغ داشتن مشتری است به برخی نمایندهها مراجعه میکند و نماینده یادشده هم از روی خیرخواهی با نامه یا یک تماس با دفتر وزیر ترتیب ملاقات با افراد مورد نظر را میدهد. وزیر هم حسب تعامل با مجلس درخواست نماینده مورد نظر را میپذیرد، اما مشکل زمانی شروع میشود که وزیر یا وزارتخانه به خاطر مراجعه افراد مدعی و مشکوک این درخواستها را نمیپذیرد. آن موقع است که فشارها از سوی برخی افراد آغاز میشود.
وقتی وزیر یا وزارتخانه در راستای مقابله با زدوبندها این گونه درخواستهای مشکوک را بیجواب میگذارند یا پس از اصالتسنجی پاسخ منفی میدهند، فشارهای نامرئی برای تحت فشار گذاشتن وزیر آغاز میشود. برخی رسانهها میگویند سناریوی تخریب عملکرد وزارت نفت توسط همان گروه کوچک که گاه خواستههایی از جنس مشاوره و مدیریت بر شرکتهای نفتی یا به هر ترتیب ارتباط با وزارت نفت را داشتند شروع شد.
زنگنه در روز ۱۷ تا ۱۸ ساعت کار میکند و در همین حین هم تماسها و مراجعات متعدد از سوی افراد سفارششدهای که مدعی فروش نفت هستند صورت می گیرد، اما حرف زنگنه یک چیز است: بزرگترین ریسک در کار ما این است که نفت را به کسی بفروشیم، اما ندانیم که پولش برمیگردد یا خیر!
اینجاست که مشخص میشود ظاهرا عوامل بابک زنجانی در حال فشار آوردن به زنگنه هستند. حتی اگر کیسهایی که مراجعه میکنند به عبارتی این کاره باشند (یعنی بتوانند نفت را بفروشند) تضمینی نیست که پول آن تمام و کمال به خزانه دولت برگردد. با این حال در ساختمان وزارت نفت پس از اعمال تحریمها رویههای نامتعارفی در پیش گرفته شده تا بتوانند نفت را به فروش برسانند.
زنگنه خودش هم این رویهها را تأیید میکند و میگوید: در وزارت نفت فعالیتهای بسیاری انجام میدهیم که نمیگویم خلاف قانون است، اما از رویههای متعارف خارج است، اما در مورد انجام این کارها اجازه گرفتهایم. با این حال فشار بر وی زیاد است. عدهای میگویند زنگنه توان فروش نفت را ندارد و بر همین مبنا به او فشار میآورند تا به گزینههای گسیلشده بابک زنجانی که بهعنوان افراد توانمند معرفی میشوند مجوز لازم داده شود، اما زنگنه زیر بار نمیرود. وزیر میگوید ما روشهای خاص خودمان را داریم با این حال زنگنه میگوید: بعضیها میخواهند با فشار آوردن مرا در موضعی قرار دهند که برخی از فعالیتهایمان را افشا کنم.
در این میان زنگنه به جریان رسانهای که همسو با بابک زنجانی به او فشار میآورند هم اشارهای داشته است. ظاهرا این رسانهها مدعی هستند که زنگنه فضا را بسته است. منظور آنها این است که وزیر نفت اجازه نمیدهد فضایی ایجاد شود تا تعامل برای فروش نفت فراهم شود.
اما یک بررسی ساده نشان میدهد که تلاش زنگنه تماما بر این پایه استوار است که اجازه رخنه مجدد عوامل بابک زنجانی را تحت هیچ عنوان ندهد. وزیر نفت اخیرا گفت که من فضا را باز نمیکنم که یکسری بیایند دوباره بابک زنجانی درست کنند. حتما چنین اجازهای نمیدهم.
آقای زنگنه چرا وقتی کسی را بهعنوان فردی توانمند در فروش نفت در این شرایط تحریمی معرفی میکنیم شما تعلل میکنید؟ این سوال همه کسانی است که ظرف چندماه اخیر وزیر را زیر سوال برده و تحت فشار گذاشتهاند و بر همین مبنا در تلاش برای ضربه زدن به وی هستند.
اما پاسخ زنگنه به این افراد واضح و روشن است: ما باید در کارمان، نسبت به اموال مردم سختگیر باشیم. عدهای میخواهند فضا را باز کنیم. فضا برای چه کسی باز باشد؟ من شخصا فضا را برای کسانی که میخواهند خدمت کنند باز میکنم و دستشان را هم میبوسم، اما اگر کسی میخواهد بیاید و از اموال مردم ببرد و پول را پس ندهد و اینکه کسی سفارشش را بکند که من کاری کنم، هرگز این کار را نمیکنم.
کسانی که راه ورودشان به معاملات نفتی سد شده میگویند در این شرایط تحریم که نیاز است نفت فروخته شود زنگنه توجهی به افراد سفارششده توانمند نمیکند. به نظر میرسد این افراد سفارش شده که از قضا از مجراهای گوناگون سر از وزارتخانه در میآورند و پیشنهادهای خود را مطرح میکنند سمبه پر زوری هم دارند و بعد از نتیجه نگرفتن از کارهایشان، افراد رابط را تحت فشار میگذارند که به بخشهای بالادستی فشار بیاورند که با رویهای که زنگنه در پیش گرفته فروش نفت به سرعت نتیجه نخواهد داد.
اما زنگنه همچنان مقاومت میکند و چون بنا ندارد در برابر این فشارها تسلیم شود، جوسازیها علیه او ادامه مییابد. با این حال او جواب مشخصی به این گونه جریانها داده و علنا گفته: مگر چند سال دیگر زندهام؟ نمیخواهم نفرین و لعنت مردم را برای خودم بخرم. آن دنیا هم باید جوابگوی خداوند باشم. چطور میتوانم جواب خدا را بدهم؟ اکنون هم نمیدانم چطور باید جوابگوی خداوند باشم، چه برسد به اینکه بخواهم این اتفاقات را عمدی انجام دهم و بیتالمال از دست برود، به چه دلیلی؟ این به آن معنا نیست که نفت نمیفروشیم، بلکه با تمام قدرت کار خود را میکنیم و هرطور که لازم باشد انعطاف داشته باشیم، این انعطاف را خواهیم داشت، اما این بدین معنا نیست که بیحساب و کتاب کار کنیم، نه برای اینکه میترسم، بلکه کار باید ضابطه و نظم داشته باشد.
در کنار همه گزینهسازیها برای معرفی به وزارتخانه برای فروش نفت، تلاشهای غیرعادی و مشکوک افرادی دیگر هم در جریان است تا به نحوی آمار و اطلاعاتی را از وضع فروش نفت ایران بگیرند.
نفت کشور تحریم است و مدعی برای فروش زیاد، اما دریغ از گزینه مناسب که نه فقط حرف، بلکه در عمل چیزی برای گفتن داشته باشد. به روایت وزارت نفت، روزانه نزدیک به ده نفر تحت عنوان مشتری به وزارت نفت میروند و با ارائه اطلاعاتی عجیب سعی در متقاعد کردن وزارتخانه برای در اختیار گذاشتن میزان مشخصی از نفت برای فروش هستند.
بیشتر این افراد دلال هستند و برخی نیز دنبال این هستند که ببینند وزارت نفت در این شرایط تحریم نفت خود را چگونه میفروشد. سوالهایی که آنها میپرسند مشخص میکند که آنها دنبال چه چیزی هستند. برخی از این مراجعان قصهسراییهای عجیبی دارند درباره فرد ثروتمندی که ۳۰ میلیارد دلار پول دارد و آماده است ۳ میلیارد دلار آن را فوری پرداخت کند.
این داستان به قدری در میان دلالهای مراجعهکننده همهگیر شده که خیلی از آنها آن را روایت میکنند، در حالی که چنین فردی وجود خارجی ندارد. گاهی نیز موضوع شبیه داستانهای اساطیری میشود؛ مثلا روایت شیخ کویتی که عاشق ایران است و به دنبال راهی برای نجات نفت ایران و خرید آن است، این شیخ پولش آماده است و ... با این حال زنگنه و وزارت نفت اکنون دیگر با این ترفندها آشنا هستند و در واقع برای این مسائل وقتی نمیگذارند.
در چند روز اخیر وزیر نفت نکته مهمی را در خصوص لابی بابک زنجانی در رسانههای کشور مطرح کرد. او گفت: بابک زنجانی در برخی رسانهها خیلی فعال است و فکر میکنم یک مقدار بسیار کمی از پولهایی را که برده خرج این رسانهها میکند، چراکه اگر سرنخ بسیاری از حرفهایی را که زده میشود پیگیری کنید به برخی جاها خواهند رسید!
به نظر میرسد این اطلاعات او هشدار و زنگ خطری برای رسانههای همسو با بابک زنجانی است. واقعیت این است که تیم بابک زنجانی فعال است حتی در رسانهها و به این ترتیب حمله به وزیری که از او کینه به دل گرفته کار چندان سختی نباید باشد.
زنجانی که مشخص نیست با چه پشتوانهای کمر به حذف زنگنه از عرصه نفت کشور بسته است در یکی از جلسات رسیدگی به پرونده خود خطاب به وزیر نفت گفته بود بهزودی جای ما عوض خواهد شد و من آزاد و شما زندانی میشوید! اگرچه وکیل بابک زنجانی این موضوع را تکذیب کرد، اما ذات مسئله رودررویی بابک زنجانی، کاسبان تحریم و مسببان لو رفتن اطلاعات استراتژیک نفتی کشور نشان از تفکری مسموم در پشت پرده این ماجراها دارد.
تفکر زنجانی در حال القای این موضوع است که زنگنه در شرایط تحریم قدرت فروش نفت را ندارد. افراد مرتبط با جریان زنجانی که ظاهرا پول مفت نفت زیر دندان آنها مزه کرده با واسطه و بیواسطه مراجعه میکنند و مدعی فروش نفت و کسب درآمد برای کشور هستند.
این افراد حاضر به دادن هیچ تضمینی برای برگرداندن پول نفت نیستند و درصدد احیای دوران طلایی بابک زنجانی هستند. در این میان برخی افراد و رسانههای خاص نیز به دنبال تعمیم تفکر طرفداران بابک زنجانی هستند، اما زنگنه ممکن است وارد فاز افشای این رسانهها شود. با توجه به شجاعت و شفافیت در رفتار و گفتار وزیر نفت، انتظار میرود اگر رسانههای همسو با بابک زنجانی به اقدامهای تفرقهافکنانه خود ادامه دهند زنگنه وارد فاز افشاگری شود و دست رسانههای همراه با بابک زنجانی را رو کند.