به گزارش خبرنگار اعزامی «می متالز» به دوسلدورف - آلمان، مسعود ابکا - مدیرعامل شرکت جی ام آی (GMI) یکی از شرکت های زیر مجموعه هلدینگ میدکو (شرکت مادر تخصصی توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه) اظهار داشت: هر وقت و هر کجا ما نیروی انسانی را سرمایه تلقی کردیم زمینههای رشد برای ما فراهم شده است.
متن گفتوگوی خبرنگار «می متالز» با مسعود ابکا، مدیرعامل شرکت GMI به شرح زیر است:
ابتدا تشکر می کنم از شما، ببینید اگر قرار است مغازهای داشته باشید و جنسی را بفروشید باید یک ویترین مناسب را هم پیش بینی کنید. به نظر من نمایشگاه ویترین کارهایی است که ما در داخل شرکت انجام میدهیم. در نمایشگاه متک در سالن 5 حضور داشتیم. میتوانم بگویم نمایشگاه متک به قول شما درحقیقت المپیک فلزات است. هر چهار سال یک بار برگزار می گردد.
سالن 5 نیز سالن ویژه این نمایشگاه بوده و شرکتهای معروفی در آن حضور دارند. طبیعتاً در کنار این دوستان بودن، باعث شد که از بازدیدکننده زیادی برخوردار شویم. شرکتهای خارجی استقبال بسیارخوبی کردند. درحقیقت ما این بار به عنوان یک شرکت کاملاً آلمانی در نمایشگاه حضور پیدا کردیم. برداشتمان هم این است که در این موقعیت ما باید غزل نویی بسراییم اکثر شرکتهای ایرانی که در کشورهای خارجی مستقر شدند به اصطلاح بند نافشان به ایران وصل است و اگر این بند ناف از ایران قطع شود این شرکتها دچار مشکل میشوند. ما از حدود یکی دو سال قبل پیش بینی کردیم که آرام آرام این موضوع را مدیریت کنیم و مانند یک شرکت آلمانی به دنبال بازارهای بین المللی بگردیم. علت حضور ما هم در این نمایشگاه با همین هدف است. برداشت من این است که موفق بودیم. درحقیقت ما با برخی شرکای اروپایی و حتی ساپلایرهای چینی به تفاهمهایی رسیدیم که بتوانیم در یک پروژه ای خارج از ایران همکاری کنیم و بازاری را برای خودمان در آن بخش پیدا کنیم تا حداقل سهمی از این بازار را به جی ام آی اختصاص دهیم. برداشت آنی من این است که فکر میکنم موفق شویم.
شرکتهای چینی و شرکتهای اروپایی برای کار با جی ام آی اعلام آمادگی کردند. ما میخواهیم از فرصتی به نام نیروی انسانی باقابلیت به خصوص قشر جوان و تهدیدی به نام تحریم استفاده کرده و شرایطی را فراهم نماییم تا هم برای شرکت جی ام آی و هم برای کسانی که در مجموعه جیام آی کار میکنند نتیجه مفیدی را رقم بزنیم.
ببینید به هر حال در بلند مدت پتانسیلی به نام ایران با منابع و نیروی انسانی و با اهداف و برنامههایی که امکان پیادهسازیاش در کشور هست نمیتواند نادیده گرفته شود. اگر بخواهم کمی واقعبینانهتر بگویم به دلیل حضورم در اروپا، اشتیاق شرکتهای آلمانی و اساساً شرکتهای اروپایی به کار با ایران را فوق العاده زیاد می دانم. نه فقط در نمایشگاه بلکه این علاقه را بیرون نمایشگاه هم میتوانید ببینید اما به دلیل مشکلات حال حاضر، در مورد اینکه چقدر امکان این همکاری وجود دارد کمی تردید دارم. سیستم بانکی در خدمت همکاری ها قرار نگرفته و مسائل بین المللی و سیاسی هم جایگاه خاص خودش را دارد. من معتقد به بسته بودن سیستم به طور کامل نیستم اما معتقدم کار به این سادگی هم نیست، ممکن است که در تعارفات معمول بگوییم که هیچ مشکلی وجود ندارد. ولی من ترجیح میدهم حقیقت را بگویم. مشکل وجود دارد، به شدت هم وجود دارد. شرکتهای اروپایی علاقمند به کار با ایران می باشند اما باید امکانات را سنجید. من در امکان عملیاتی شدن همکاری مقداری تردید دارم.
ما در روزهای ابتدایی نمایشگاه به دلیل تعداد زیاد بازدیدکننده، فرصت بازدید نداشتیم. اما به هرحال در ادامه تلاش کردیم که کمی از وقت خالی خود استفاده نموده و بازدیدی در کنار همکارانمان داشته باشیم. نمایشگاه بسیار غنی بود و شما میتوانید ایده های بهروز مربوط به صنعت بزرگی مانند فولاد را در این نمایشگاه ببینید و بشنوید. بله، بزرگترین غرفه ایرانی حاضر در نمایشگاه بودیم. ما یک شرکت آلمانی هستیم اما به هرحال از پتانسیل نیروی انسانی ایرانی در این شرکت استفاده کردیم و احساسم این است که به دلیل تعاملات بسیار مناسبی که در دوره برجام داشتیم با شرکتهای اروپایی ارتباطات خیلی خوبی پیدا کردیم و تصور می کنم در حال حاضر میتوانیم در کنار این شرکتها و در کشورهای دیگر خارج از ایران کار کنیم و این امر نتیجه این حضور است. یک بحث دیگر اینکه اختراع زاییده احتیاج است. در حال حاضر نیاز به کار در دیگر کشورها داریم و تردید ندارم که پدیده اختراع هم اتفاق می افتد و زمینههایش نیز موجود است.
بله، اتفاقاً دو مورد از نظر من بیشتر مشهود بود که انجام آن را فوق العاده ضروری می دانم. میتوان گفت در ایران این موضوع مغفول مانده و کمتر به آن به طور جدی فکر میشود. اول بهینه سازی هزینهها در بهرهبرداری است. شناسایی نحوه بهینه سازی هزینه ها به معنی کمترین هزینهای که کیفیت را ارتقا دهد. متاسفانه به دلیل اینکه تکنولوژی را سینه به سینه منتقل میکنیم از تکنولوژی روز به دور هستیم. اتفاقات بسیار خوبی در سطح اتوماسیون، کنترل، مکانیزه کردن، کاهش و بهینه سازی هزینهها در شرکتهای بزرگ افتاده و کارهای جدیدی در این زمینه ارائه شده که بسیار قابل سرمایه گذاری است.
بحث دوم پیشنیاز این موضوعات اتوماسیونهای سطح بالاتر و به طور کلی پدیده آیتی در کنار صنعت فولاد است به نظر من بقیه پیش رفته اند و ما جا ماندهایم. تصور می کنم شاید جیام آی بتواند حلقه واسطهای برای نزدیک کردن پدیده سخت افزاری تولید فولاد با پدیده نرم افزاری آیتی بوده و بین این دو پدیده صلح برقرار کند. نتیجه آن مسلما کاهش هزینههای صنعت فولاد در حوزه بهره برداری خواهد بود.
تردید نکنید! اولین اقدام ما در نمایشگاه توافق با شرکتی در قالب پارتنر برای سرمایه گذاری و کار در این زمینه بود.
اگر اجازه دهید حالا این بماند برای بعد تا تفاهمنامه ما نهایی شود...
بله، اگرچه اروپایی است اما میتوانیم از جوانانی با انگیزه از ایران هم حمایت کنیم و آنها را وارد شرکت کرده و بتوانیم در این زمینه ایده های جدیدتری را درمنطقه خاورمیانه ارائه دهیم.
جنبه مثبت این موضوع حضور این عزیزان بود اما خلاء بزرگی را به عنوان مثال در مقایسه با چین حس کردم. غرفههایی از چین حضور داشتند و در عین رقابت، رفاقتی را نیز می توانستیم در کنارش ببینیم اما من رفاقت کمتری را در بین شرکتهای ایرانی دیدم. باب رقابت بیشتر مشاهده میشد. به نظر من ما روزی که با هم همنوا شویم و این ارکستر بتواند همنوازی را تمرین کند همه بهره میبرند اما معلوم نیست از این افتراق و جدایی چیزی عاید کسی شود. بزرگترین خلاء ای که دیدم این بود که شرکتها در اوج ناهماهنگی، با شرکتهای خارجی جداگانه مذاکره می نمودند و به این ترتیب شاید کمی بازار را برای تأمین کالا و تجهیزات متلاطم و بحرانی می کردند. تصور من این است که در سایه هماهنگی، همنوایی و همنوازی میتوان صداهای بهتری را به گوش مخاطب رساند.
ممکن است در ابتدای تاسیس میدکو کمتر کسی به موفقیت آن باور داشت اما امروز دیگر نمیشود بگوییم کسی حضور میدکو را در بازار ایران و بازار منطقه باور ندارد. شرکتی که 4.5 میلیون تن فولاد، هشت میلیون تن کنسانتره، 7.5 میلیون تن گندله، 24 هزار تن فروسیلیس، 12 هزار تن لوله مسی، یک میلیون و 200 هزار تن کک ، 50 هزار تن کاتد مس و یک میلیون تن آهن اسفنجی تولید میکند را نمیشود باور نکرد. نه تنها باید باور کنیم بلکه باید قبول کنیم که بخش خصوصی حرف برای گفتن دارد. مشکل اینجا است که فقط یک میدکو در قالب بخش خصوصی در کشور داریم. من معتقدم ظرفیت کشور حداقل داشتن 50 هلدینگ از این دست در زمینه های مختلف صنعتی و معدنی است. میدکو را باید باور کرد و آینده خوبی نیز دارد البته مانند دیگرشرکت ها این موضوع بستگی به مدیریت دارد. ما تلاطمهای مدیریتی در کشور زیاد داریم و بعضاً منابع خود را هدر میدهیم. من معتقدم میدکو اگر با همین روش پیش برود آیندهاش قطعاً بهتر از گذشتهاش خواهد بود. به خصوص سال 99 (2020) را برای میدکو سال ایده آل می دانم زیرا تمام پروژههایش به بهرهبرداری میرسد و این میتواند هم برای سهامداران و هم برای طرحهای توسعه بعدی مفید باشد.
اما در ارتباط با توصیه، من همیشه توصیهام این بوده که هر وقت و هر کجا ما نیروی انسانی را سرمایه تلقی کردیم زمینههای رشد برای ما فراهم شده است. هر جا که باور کردیم جوانانمان میتوانند نقش ایفا کنند موفقیتها در دسترس بوده و در هر موقعیتی که نیروی انسانی را تضعیف کرده، نیروی باتجربه را به نحوی از میدان راندیم در این صورت راهی غیر از شکست جلویمان نیست. من توصیهام این است که بیش از پیش نیروی جوان و تحصیلکرده کشور را به بازی بگیریم، به میدان بیاوریم، اجازه دهیم که فضای تجربه را حس کنند و آینده کشور را که قرار است به دست آنها سپرده شود بسازند. از همین حالا همه چیز را مهیا کنیم کاری که متاسفانه در سالهای اخیر نکرده ایم. شاید از معدود انتقاداتی که به دولت آقای روحانی دارم این است که تمام تکیهاش را در بخش مدیریت، روی نیروهایی که به نظر من فصل انگیزه، عشق و تلاششان تا حدی سپری شده گذاشته و در عوض عشاقی به نام جوانان و انگیزههایی به نام جوانان را - که دنیای امروز در دست این جوانان 25 تا 50 ساله است - به آرامی یا بهتر بگویم به سادگی از دست دادیم. توصیهام این است که از نیروی جوان استفاده کنند، ناز نیروی خلاق را بکشند، نوازشش کنند تا بماند و توصیهام این است که اجازه دهیم که این جوانان توانمندیهای خودشان را بروز دهند.