به گزارش می متالز، با موضوع بخشنامه ها و قیمت گذاری های وزارت صمت در زنجیره فولاد، کمبود مواد اولیه فولاد سازان و بازار صنعت فولاد، گفتگویی با علی خیرالهی مدیرعامل شرکت کیمیا معادن سپاهان انجام داده است که در ادامه می خوانید
دولت همواره به دنبال کنترل قیمت است و سیاستگذاریهای خود را به صورت سعی و خطا پیش میبرد. هرگاه که با اعمال قانون، مجموعهای دچار ضربه میشود، بعد از مدتی تصمیم قبلی خود را اصلاح میکند اما باید در نظر گرفت که واحد تولیدی که متضرر شود، بسیار سخت میتواند فعالیت خود را از سر بگیرد.
ببینید بنده به عنوان تولیدکننده کنسانتره سنگآهن، علاقهمند هستم تا مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات فولادی کشور را تامین کنم و سبب اشتغالزایی شوم اما در شرایطی که بتوانم آزادانه رقابت کنم و به توسعه مجموعه خود بپردازم. دولت آنقدر باید برای تولیدکنندگان کنسانتره و گندله انگیزه داخلی ایجاد کند که دیگر به صادرات فکر نکنند.
معاونت معدنی وزارت صمت به دنبال این است که بتواند مواد اولیه فولادسازی کشور را تامین کند اما با دخالت در قیمتگذاری و دستوری عمل کردن در صادرات، جلوی توسعه معادن را میگیرد. با این شرایط، تنها میتوانیم هزینههای خود را پوشش دهیم و حتی در مقاطعی متقبل زیان هم میشویم؛ به این ترتیب، امکان اینکه بتوانیم ارزش افزوده ایجاد کنیم یا ظرفیت تولیدی کنسانتره سنگآهن را افزایش دهیم، از ما گرفته میشود.
به نظر من قیمت سنگ آهن باید آزاد باشد و طبق بازار جهانی تعیین شود و همچنین فولاد باید بتواند قیمت واقعی خود را در بورس عرضه کند. سال گذشته قیمت فولاد را براساس ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومانی، ثابت نگه داشتند و این باعث کسب سود هنگفت دلالان و ضرر تولیدکنندگان شد. در حال حاضر قیمت کنسانتره سنگآهن را از ۱۳ درصد کدال، به ۱۶ درصد کدال و قیمت گندله را به ۲۵ درصد کدال رساندهاند اما کارخانجات فولادسازی اعلام میکنند که توان خرید با این قیمت را نداشته و نمیتوانند هزینههای خود را پوشش دهند. اگر این کارخانهها آزاد باشند که محصولات خود را به قیمت روز بازار بفروشند، طبیعتا این مسئله حل خواهد شد.
ببینید شرکت های دیگر کشورها تمرکز اصلی را بر روی تولید دارند و هدفشان سود بردن از تولید است و نه خام فروشی. برای مثال شرکتهای چینی کنسانتره و گندله کشور را با قیمت بالاتر میخرند و حتی هزینه حمل تا کارخانه فولادسازی خود را هم میپردازند اما به دلیل اینکه فولاد تولیدی خود را به قیمت جهانی عرضه میکنند، سود لازم را به دست میآورند.
در حال حاضر، ۳۰۰ هزار تن کنسانتره تولید میکنیم که در نظر داریم این مقدار را تا ۶۰۰ هزار تن افزایش دهیم و ۶۰۰ هزار تن گندله نیز تولید کنیم. ۱۶ درصد از سهام فولاد کردستان متعلق به شرکت ما، ۴۴ درصد متعلق به ایمیدرو، ۲۰ درصد متعلق به توسعه معادن و فلزات و ۲۰ درصد متعلق به کمیته امداد امام خمینی(ره) است. مواد اولیه مورد نیاز را از معدن خود که در شهرستان بیجار، در استان کردستان است، تامین میکنیم اما با اجرای طرح توسعه ۳۰۰ هزار تُنی این کارخانه، باید از سایر معادن شهرستان بیجار که عمدتاً جزو معادن کوچک به شمار می آیند، بهره ببریم که این امر، ضمن حمایت از این معادن، موجب اشتغالزایی مضاعف در استان کردستان خواهد شد.
بین اینکه سنگآهن مصرفی از نوع هماتیت یا مگنتیت باشد، تفاوت وجود دارد و طراحی فرآوری با توجه به مشخصات فنی کانسنگ، بعد از آزمایشات انجام میشود. علاوه بر این، از لحاظ مصرف هم سنگآهن هماتیتی کاربرد کمتری در فولادسازی دارد؛ چراکه مگنتیت انرژی کمتری مصرف میکند و نسبت به هماتیت بهتر است. هرقدر که سنگآهن، مگنتیتیتر باشد و عناصر مزاحم فسفر و گوگرد کمتری داشته باشد، در افزایش کیفیت فولاد تولیدی و کاهش انرژی مصرفی برای تولید فولاد، موثرتر است.
ما در کارخانه کیمیا معادن پارسیان، از فیلترپرس استفاده میکنیم و آب باطله را بازیافت کرده و حدود ۸۰ درصد آن را به چرخه مصرفی برمیگردانیم. علاوه بر این، ۹۰ درصد آب محصول را نیز بازیابی میکنیم. به این ترتیب، نهایتا آب دور ریز در چرخه تولید کنسانتره کارخانه ما، حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده و مشکلی از لحاظ کمبود آب نداریم. بعضی از کارخانهها از سدهای باطله برای بازیابی آب استفاده میکنند که به دلیل تبخیر آب، درصد کمی از آب را میتوانند به چرخه مصرف برگردانند. همچنین در زمینه باطله نیز، میزان آهن موجود در باطله حاصل از تولید کنسانتره در کارخانه ما، حدود ۸ تا ۱۰ درصد بوده و امکان بازیابی آن وجود ندارد.
ببینید، ذخایر زیادی در کشور وجود دارد که بسیاری از آنها هنوز اکتشاف نشدهاند و همچنین اکتشافات ما در بعضی از مناطق سطحی بوده است. به همین دلیل بنده فکر میکنم کشور ما، نیازی به واردات سنگآهن ندارد اما باید اکتشافات عمقیتر و استخراجهای بهینهتر را پیش گرفت. کشور ما، از لحاظ ذخایر معدنی غنی است و همانطور که پیشتر نیز گفتهام، اگر به معدن نگاه ویژهای شود، میتواند جای صنعت نفت در کشور را بگیرید. اکتشاف هزینه زیادی دارد و بسیاری از معادن بخش خصوصی برای اینکه بتوانند زودتر به سود لازم دست یابند، اکتشافات را ناقص انجام میدهند. اگر دولت بتواند امور اکتشاف تفصیلی را به عهده بگیرد و معادنی که استقرار ذخیره آن مشخص است را به صورت مناقصهای یا مزایدهای در اختیار سرمایهگذاران بخش خصوصی قرار دهد، بخش عمده مشکلات توسعه اکتشاف کشور حل خواهد شد.
نیاز یک کارخانه کنسانترهسازی این است که عیار و کیفیت محصول خود را مورد آزمایش قرار دهد. واحد آزمایشگاه و کنترل کیفیت کارخانه ما نیز، تجهیزات کاملی دارد و تمام آنالیزهای لازم در این واحد انجام میشود. یکی دیگر از مسائلی که برای ما اهمیت زیادی دارد، بحث HSE است و در تمامی شیفتها نماینده ایمنی و محیط زیست در واحد حضور دارد. سختگیری ما در این باره، باعث شده که تا امروز کمترین حادثه را در کارخانه خود داشته باشیم. بسیاری از سرمایهگذاران سرمایه خود را صرف معادنی کردند که ذخیره قطعی و محل استقرار آن به طور دقیق مشخص نبوده و بعد از حفاریهای فراوان متوجه شدهاند که معدن مذکور اقتصادی نیست و به این ترتیب، متضرر شدهاند. اکتشاف تنها قبل از بهرهبرداری نیاز نیست بلکه در هنگام بهره برداری نیز برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز دفتر فنی شرکت، اکتشاف باید صورت پذیرد. به طور کلی، به نظر میرسد صندوق حمایت از سرمایهگذاریهای معدنی و همچنین متولی بخش معدن باید حمایتهای بیشتری را برای توسعه اکتشافات کشور انجام دهد.