تاریخ: ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۷:۵۴
بازدید: ۲۶۹
کد خبر: ۵۵۹۰۶
سرویس خبر : خودرو و قطعه سازی
ساعت پنج‌ونیم عصر؛

خوش آمدی که خوش آمد زآمدنت مرا/ از حاجی‌ ترانسفر تا غول پترویی زخمی

می متالز - ساعت پنج‌ونیم عصر امروز حکایت از دل خودروسازانی دارد که با آب‌نبات چوبی خود را لو داده تا پرتقال‌ فروش موچ‌ اندازی که از پشت پیشخوان داروخانه‌ها سوبل می‌فروشد.
خوش آمدی که خوش آمد زآمدنت مرا/ از حاجی‌ ترانسفر تا غول پترویی زخمی

به گزارش می متالز به نقل از بورس نیوز، شنیده شده جاده‌ مخصوص بار دیگر فردی دستبند به دست را به خود دیده و جالب‌تر آنجاست که این دستگیری همراه با مکملی برای دوربین‌های مخفی بوده است.

سخنگوی راه‌ پله‌ها آورده‌ است مدیری که در ورودی مجامع دست‌ به‌ کمر می‌ایستاد تا جلوی معترضان را بگیرد، پس از بگیر و ببندها به دیار خاوری شتافته اما تلفن زدند که "ای عزیزتر از جان، کجاوه نارنجی برای شما به نقش‌ونگار درآمده! شما کجا؟؟؟؟ " این مسئول بگیر و ببند نیز مانند یک کودک آب‌نبات‌چوبی دیده، سینه‌خیز خود را به سوی این کجاوه می‌کشاند که دستبند زد شد و گفتند "خوش آمدی که خوش آمد زآمدنت مرا". بله اینجوری‌ها بود که کاش انواع خاوری‌های سفر کرده هم با آب‌نبات‌چوبی، باز می‌گشتند.

 

لیست خودرویی که آب رفت!

از جاده‌ مخصوص دور نشویم و سخنگوی ما بار دیگر خبر آورده که لیست فروش خودرویی‌ها، آب رفت!
هنوز یادمان نرفته که خودرو پیش‌خرید می‌کردیم و می‌گفتند نداریم و اگر می‌خواید فلان ماشین‌ها را ببرید وگرنه بیاید پول دوسال قبل را بگیرید؛ اما شنیده شده که این لیست آب‌رفته که بیرون آمده حکایت از آن دارد خودروی مونتاژی مثل گرندویتارا و سراتو و ساندرو و... نیز از سبد تولید حذف شدند.
حال باید عزا گرفت که از این پس فقط پراید، سمند و ... را فقط باید خرید.

 

پرتقال‌ فروش‌ها پشت پیشخوان داروخانه‌ها

از پشت پیشخوان داروخانه‌ها شنیده شده که ۶۰ قلم دارو که به سهولت تولید آب‌ مقطر رسیده بود، ممنوع شده اما دستان پرتوان واردکنندگان به‌ میان آمده تا موچ قانون را بخواباند؛ شنیده شده که صنعت دارو تنها ۳ درصد کمبود داشته و این ۶۰ قلم دارو تنها ۶۰۰ میلیون دلار هزینه داشته اما واردات آن ۱.۴میلیارد دلار هزینه برای کشور می‌تراشد؛ حال شما پیدا کنید پرتقال‌فروش را.

 

«مرحوم اسدالله عسگراولادی»

حاجی‌ ترانسفر خیابان خردمند جنوبی نیز رفت، کسی که اعتبار آن از شرق دور تا فدراسیون بزرگ نیز برو داشت، شاید بهترین خاطره وقتی بود که با عصبانیت، چک خود را روی میز کوبید و نمایشگاه تهران را دربست خواست، اما نگاهی عمیق به آدرس ذکر شده باید متذکر شد که این خیابان به گلوگاه اقتصاد تبدیل شده و از سوی دیگر، نباید دوراهی یوسف‌آباد و دیگر افراد در قید حیات و پیر تجارت غافل شد، همان‌ ها که روی میز کوبیدند گفتند که ملوان‌های انگلیسی آزاد کردیم و در قبالش چه چیزهایی گرفتیم!!! انگار این افراد نیز امروز زیر ذره‌بین قرار گرفته‌اند تا بعدها خیلی چیزها مشخص شود!

عناوین برگزیده