به گزارش می متالز، ایران در جنوب منطقه معتدل بین مدار ۲۵ تا ۴۰درجه عرض شمالی و ۴۴ تا ۶۴درجه طول شرقی واقع شده که بهاصطلاح به آن کمربند بیابانی دنیا گفته میشود. بیشتر بیابانهای جهان در این عرض جغرافیایی قرار گرفتهاند. حدود ۸۴ درصد مساحت کشور در منطقه نیمهخشک و بیابانی قرار دارد و تنها ۱۶درصد مساحت ایران در مناطق مرطوب و نیمهمرطوب قرار گرفته است. بهاینترتیب به علت موقعیت ویژه جغرافیایی و ناهمواریهای بسیار پراکنده، ایران از مناطق خشک جهان به شمار میرود و آب در آن همواره اهمیت حیاتی داشته است.
باوجود اینکه مشکل کمآبی داریم اما توانستهایم با حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق از آبهای زیرزمینی بهره ببریم. بیتوجهی به مفهوم توسعه پایدار باعث شده است شاهد عواقب بهرهکشی آب ازجمله فرونشست زمین باشیم. بهطور مثال با توجه به اینکه ۲۱درصد جمعیت کشور و ۳۰درصد فعالیتهای اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی در استانهای تهران و البرز متمرکز شده است اما از بیش از ۱۱۰درصد منابع آبهای قابل برداشت در تهران استفاده میشود. بهاینترتیب در منطقه جنوب و جنوب غرب تهران حدفاصل مناطق مسکونی، کشاورزی و مهاجرپذیر مانند ورامین، پاکدشت و دشتهای مختلف، فرونشست رخ داده است. دراینباره با ایمان انتظام، دکترای زمینشناسی کاربردی و رئیس گروه آب - زمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
با اینکه ایران اقلیم متنوعی دارد اما از نظر بارندگی، بیشتر بخشهای کشور بارندگی متوسطی در حدود ۲۴۰میلیمتر دارند که از سطح جهانی و حتی سطح متوسط آسیا خیلی پایینتر است. حتی در قسمتهای شمالی کشور که بارندگی زیاد دارد هم از سطح متوسط آسیا که حدود ۷۰۰میلیمتر بوده، پایینتر است؛ بنابراین کشوری هستیم که با بحران آب و خشکسالی به میزان متفاوت در سالهای مختلف روبهرو بودهایم. با نگاه به تمدنهای قدیمی میبینیم که بهطور معمول تمدنها در ایران در کنار رودخانههای بزرگ شکل گرفتهاند یا از شبکه هوشمندانهای مانند قنات برای جابهجایی آب استفاده کردهاند؛ بنابراین از همان اول انتخاب زیستگاه در ایران با موضوع کمبود آب گره خورده بود.
اگر یک سال وضعیت بارندگی بهتر شود نمیتوانیم بگوییم با خیال راحت میتوان آب مصرف کرد چراکه شاید سالها طول بکشد که آب در سفرههای زیرزمینی نمود پیدا کند. متاسفانه خیلی وقت است که از منابع استاتیک (ایستا) کشور بیش از حد استفاده کردهایم و به گونهای نیست که با یک بار بارندگی و گذشتن دو، سه سال جبران شود. برخی محاسبات نشان داده که ۱۰سال طول میکشد تا بارندگی بتواند بر سطح آب زیرزمینی تاثیر بگذارد و آن را به طور قابل توجهی تغییر دهد؛ به همین دلیل نمیتوان به امید یک سال بارندگی بود.
هرچند معتقدند که در بارندگیهای نوروز، مدیریت بهتر میتوانست نتایج بهتری برای کشور داشته باشد اما اگر دقت کنید در برخی مناطق شاهد بودیم که در مدتی کوتاه بیش از دو سوم و حتی به اندازه یک سال نسبت به سالهای گذشته بارندگی داشتیم. اگر در هر کشور دیگری هم این حجم بارندگی اتفاق میافتاد حتما خسارتهایی به همراه داشت؛ بنابراین تا اندازهای این اتفاق ناگزیر بوده اما میتوانیم برنامهریزی کنیم که از این بارندگیها و جاری شدن آبهای ناگهانی بهتر استفاده کنیم. بارندگی شدید کوتاهمدت حتما خرابی به بار میآورد و سخت میشود از آن برای تغذیه آب زیرزمینی استفاده کرد. در یک دوره ۱۰روزه و بارندگی ناگهانی، حتی اگر بارندگی خیلی زیاد هم باشد، بعید است که بتوانیم منابع آب زیرزمینی را تغذیه کنیم. این نوع بارندگی تقویتکننده خوب آبهای زیرزمینی نیستند؛ بنابراین به بارندگیهایی نیاز داریم که در طول سال و پراکنده باشند.
در قدیم آبی که هر بهار در اثر بارندگی در شیراز جمع میشد به کانال کنار دروازه قرآن سرازیر میشده اما دوره بازگشت طولانی مخاطرات که گاهی حتی تا ۴۰ سال طول میکشد، باعث میشود که مردم و مسئولان فراموش کنند این منطقه مسیر رودخانه فصلی یا دائمی بوده است. در اینجا نقش نهادهایی مثل وزارت نیرو و سازمان زمینشناسی که بتواند حافظه تاریخی را حفظ کند، بیشتر میشود. اگر فقط به یک مسئول تکیه کنیم و معتقد باشیم فقط او باید بداند مشکلات چه بوده است نمیتوانیم شاهد روند توسعه درست باشیم. باور دارم که مخاطرات باید ثبت شود و اطلاعات بانک مخاطرات کشور باید در اختیار همه قرار بگیرد. سازمانهای مختلف از مدیریت مخاطرات کشور گرفته تا سازمان زمینشناسی باید بانکهای اطلاعاتی تخصصی درباره مخاطرات داشته باشند و البته یک بانک اطلاعات مرکزی هم باید وجود داشته باشد تا همه مخاطرات را پوشش دهد. این در حالی است که امروز هر سازمانی برای خود یک بانک محدود دارد و متاسفانه در اینکه بهروز باشد و همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند، جای شک است.
ایران یک شبکه هوشمندانه به نام قنات داشته که آب را از مادرچاهها در ارتفاعات میگرفته و بهوسیله راهروهایی به دشتهای خشک هدایت میکرده است سپس روشها و فناوری جدید حفاری وارد کشور شدند و باعث شدند که تعادل در برداشت و ورودی آب به هم بخورد. روشهای جدید حفاری از دهه ۴۰ شروع شد و از دهه ۶۰ شدت گرفت. وقتی شما از آب زیرزمینی بیش از ذخیره موجود برداشت کنید و به اندازه آب ورودی برداشت نکنید، ذخیره آب یکسان باقی نمیماند و سطح آب پایین میآید. سعدی شعری دارد که میگوید به حال مردی باید گریست که دخلش بود ۱۹ و خرج ۲۰. از سالهای ۱۳۷۰تا ۱۳۷۵ از مخازن بیشتر از حد برداشت کردیم یعنی ذخایر دینامیک (آبی که هر سال به وسیله بارندگی وارد حوزه میشود) را تمام سپس از ذخایر استاتیک برداشت کردیم. مثل فردی که به جای اینکه فقط از درآمدش استفاده کند از پساندازش هم استفاده میکند؛ بنابراین سطح آب مدام پایین رفته است. سازمان ملل مطرح میکند کشوری که بیش از ۴۰درصد ذخایر آب استاتیک (که در سالهای زمینشناسی زیر زمین ذخیره شده و از قبل وجود داشته) را برداشت میکند در واقع وارد بحران شدید شده است. این در حالی است که در برخی جاها بیش از ۱۰۰درصد ذخیره استاتیک خود را برداشت کردهایم؛ بنابراین فقط فناوری سبب ضربه به قناتها نبوده بلکه موضوع مهم مدیریت است. شما میتوانید ظرفیت برداشت آب عمیق هم داشته باشید اما طوری آن را مدیریت و متعادل کنید که برداشت با آب ورودی همخوانی داشته باشد یعنی از ذخایر استاتیک استفاده نکنید. فناوری به خودی خود مضر نیست یعنی اگر مدیریت ما درست باشد میتوان از قناتهای در کنار چاههای عمیق و فناوری جدید حفاری و پمپاژ استفاده کرد؛ بنابراین فناوری به خودی خود و به تنهایی ضرری نمیرساند و تنها وقتی که اشتباه استفاده شود جامعه را دچار ضرر میکند. متاسفانه همین مدیریت نادرست موجب متروک شدن و استفاده نکردن از سیستم هوشمند قنات شده است.
باید در مدیریت برداشت از آب زیر زمینی دقت کنیم چراکه میتواند عواقبی مثل فرونشست داشته باشد. درواقع فرونشست وقتی اتفاق میافتد که آب استاتیک را برداشت کنیم و سطح آب زیرزمینی را هر سال کاهش دهیم تا خاکهای ریزدانه که زمانی خلل و فرج آنها به وسیله این آبها پر شده بود، متراکم شود. فرونشست از نظر تکنیکی پیچیدگیهای ویژهای دارد و وقتی آب را از واحد دانه درشت مثل قلوهسنگهای کنار رودخانه برداشت میکنید ممکن است حتی ۱۰ تا ۲۰متر پایین برود اما فرونشستی را نشان ندهند زیرا این خاک درشت دانه توانایی متراکم شدن ندارد اما اگر همان اندازه آب در خاک دانهریز پایین برود، فرو نشست و تراکم شدیدی خواهیم داشت یعنی فرونشست فقط وابسته به وضعیت پایین رفتن آب زیرزمینی نیست بلکه به نوع خاک هم بستگی دارد. ما مطالعات فرونشست در سازمان را از سال ۱۳۸۳شروع کردیم. سازمان نقشهبرداری گزارشی به ما داد که جیپیاسها و برداشتها نشان میدهد زمین در جنوب غربی تهران در حال نشست است و علت آن را نیز نمیدانستند. ما با پروژه مشترکی که با امپریال کالج انگلیس انجام دادیم برای نخستین بار در ایران از روش تداخلسنجی راداری، استفاده و مسئله را بررسی کردیم. در این حال در حد ۱۷سانتیمتر فرو نشست یا پایین رفتن سطح زمین را در جنوب غربی تهران شاهد هستیم و این نشست وابسته به برداشت بیرویه آب زیر زمینی است. در زمینه فرونشست و تفسیر دادههای آن باید دقت کرد. بهعنوان مثال پژوهشگری در سال ۱۳۸۹ در بخش کوچکی در اطراف تهران فرونشستی برابر ۳۶سانتیمتر را بهروش تداخلسنجی راداری اندازه گرفت. در این زمینه باید توجه کرد که این مقدار از سوی یک پژوهشگر گزارش شده و مربوط به یک سال و منطقه کوچک بوده، در واقع ماکزیمم فرونشست در آن سال بوده است اما تا امروز نیز از سوی افراد مختلف بیان میشود. تهران روزی ۳۶میلیمتر نشست دارد، در واقع فرونشست سالهای مختلف تفاوت میکند و نرخ امسال با سال گذشته یکسان نیست اما این مسئله که تهران سالی ۳۶سانتیمتر پایین میرود در مطالعات سالهای اخیر مشاهده نشده است. بیشترین فرونشستی که بهتازگی در سازمان زمینشناسی کشور از سوی دکتر روستا اندازهگیری کردیم حدود ۱۸سانتیمتر و متوسط ۷سانتیمتر در سال در تهران را نشان داده است. مطالعات انجام شده در انستیتو زمینشناسی در آلمان از سوی دکتر حقشناس و متعق نیز نتایج مشابهی را نشان داده است.
اطراف تهران چاههای کشاورزی زیادی بهصورت مجاز و غیر مجاز داریم که برداشت آب در آنها بسیار زیاد بوده و موجب پایین رفتن سطح آب زیرزمینی و بهدنبال آن تراکم رسوبات ریزدانه و فرونشست زمین شده است. فرونشست زمین در استان تهران شامل ورامین، اطراف فرودگاه امام و دشت تهران شهریار مشاهده شده است. قسمتی از دشت تهران و شهریار، بخشی از جنوب غرب تهران را پوشش میدهد که شامل مناطق ۱۷ تا ۱۹ است. وقتی در یک دشت از هر قسمت آن برای مصارف کشاورزی یا دیگر مصارف بیش از حد آب برداشت میکنیم تاثیر آن را در قسمتهای دیگر نیز میبینیم و قانون ظروف مرتبط در اینجا هم صدق میکند. این طور نیست که از چاه جایی برداشت کنیم و فقط در همان منطقه تاثیر کند. وقتی در یک حوزه آبی به هم پیوسته از هر قسمت آب بردارید، پایین رفتن سطح آب را در تمام دشت میبینید؛ بنابراین در جنوب غرب تهران فرونشست را میبینیم که هنوز هم ادامه دارد و نرخ آن با میزان ماکزیمم سال ۱۳۸۴ یعنی حدود ۱۶ تا ۱۸سانتیمتر برابری میکند.