امری که با توجه به عملکرد واحدهای تولیدکننده بزرگ در کشور تحقق آن چندان دور از ذهن نیست. اما موضوع این است که برخی واحدهای پاییندستی در فولاد افزایش میزان صادرات را چندان خوشایند تلقی نمیکنند و همواره گلهمند هستند که چرا قیمتهای داخلی از قیمتهای صادراتی بیشتر یا چرا عوارض واردات بالا است یا چرا باید برای تامین مواد اولیه واردات داشته باشند؟
قیمتگذاری محصولات فولادی داخلی با محصولات صادراتی آن متفاوت است. درباره چرایی این موضوع فرزاد ارزانی مدیرعامل فولاد هرمزگان عنوان کرد: صادرات و نرخ فولاد تابعی از بازار جهانی است. در بازار جهانی یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تن فولاد در جهان تولید میشود که با توجه به کم و زیاد شدن تقاضای بازار، دسترسی به مواد اولیه و انرژی و هر مسئلهای که در این فرآیند دخالت داشته باشد، نرخ آن نیز تغییر میکند. بنابراین نرخ جهانی تابعی از بازار جهانی و عوامل تاثیرگذار بر آن است. از اینرو تولیدکنندهای نمیتواند وارد بازار صادراتی شود، اما از قیمتگذاری آن تبعیت نکند. عواملی سبب تغییر بازار جهانی میشود و نرخ صادرکننده نیز تابعی از همین عوامل است. ارزانی در ادامه عنوان کرد: اما موضوع قیمتگذاری داخلی تا حدی متفاوت از قیمتگذاری جهانی است. از آنجا که واحدهای تولیدی مانند یک زنجیره عمل میکنند، از یک سو مواد اولیه وارد کرده و در فرآیندی تولید آنها قیمتگذاری میشود که قیمتگذاری این محصول نهایی تابعی از نیروی انسانی، خرید مواد اولیه، نرخ انرژی و نیاز بازار خواهد بود. وی با اشاره به شرایط کنونی در بازار داخلی عنوان کرد: در بازار داخلی نیز عوامل داخلی در قیمتگذاری تاثیرگذار هستند، برای مثال در چند ماه گذشته یکباره الکترود گران شد یا اگر نرخ انرژی گران شود، به طور طبیعی بر نرخ داخلی نیز تاثیرگذار خواهد بود. با توجه به این موضوع قیمتهای داخلی را نمیتوان با نرخ خارجی یکسان در نظر گرفت، چون شرایط این دو با یکدیگر متفاوت است. از سوی دیگر اگر قیمتهای صادراتی را افزایش دهید خریداری در سطح دنیا پیدا نخواهید کرد. مدیرعامل فولاد هرمزگان در ادامه تاکید کرد: با توجه به تاثیرگذاری متفاوت عوامل داخلی و خارجی نمیتوان قیمتگذاری در این دو حوزه را با یکدیگر مقایسه کرد. برای مثال بهرهای که واحدهای تولیدی برای تسهیلات بازپرداخت میکنند، در نرخ تمامشده تاثیرگذار خواهد بود. ارزانی در پاسخ به این پرسش که آیا نرخ تمامشده محصولات فولادی در کشور بیشتر از کشورهای دیگر است، گفت: تا حدی نرخ تمامشده در کشور ما بیشتر از نرخ تمامشده سایر کشورها است، چراکه تولیدات داخلی تابع شرایط داخلی است. وی در پاسخ به این پرسش که با وجود مواد اولیه و انرژی ارزان در کشور چرا باید قیمتهای تمامشده بالا باشد، عنوان کرد: هرچند مواد اولیه در کشور موجود است، اما یکی از مشکلات صنعت فولاد، نقص در زنجیره فولاد است، برای مثال درحالحاضر بیشتر واحدهای تولیدکننده فولاد با کمبود گندله روبهرو بوده و بهدنبال گندله وارداتی هستند. درحالیکه گندله خارجی گرانتر از داخلی است. از سوی دیگر بیشتر واحدهای تولیدکننده درگیر وامها و بازپرداخت تسهیلات هستند. از اینرو نرخ تمامشده تا حدی بالاست و ما باید با مدیریت صحیح نرخ تمامشده را تا حد ممکن کاهش دهیم تا در نتیجه بتوانیم نرخ نهایی در بازار را نیز کاهش دهیم.
مدیرعامل فولاد هرمزگان در پاسخ به این پرسش که با توجه به نیاز داخل آیا میتوان برای صادرات سقف تعیین کرد یا اینکه هر اندازه صادرات ما رشد کند به نفع ما خواهد بود، گفت: صادرات بازاری است که باید وارد آن شد، چراکه در افق ۵۵میلیون تن در سال ۱۴۰۴ برای بیش از ۱۵ میلیون تن صادرات برنامهریزی شده است. ارزانی در ادامه توضیح داد: مصرف سرانه داخلی در کشور ما حدود ۲۰۰ کیلوگرم برای هر نفر است، درحالیکه این سرانه در کشورهای توسعهیافته بین ۳۵۰ تا ۴۵۰ کیلوگرم است، بنابراین نمیتوان در چشمانداز ۵۵ میلیون تن این میزان را به مصرف داخلی رساند. البته برای این امر از یکسو باید مصرف داخلی را تحریک کرد و مصرف سرانه فولاد را افزایش داد و از سوی دیگر مابقی آن را صادر کرد. وی تاکید کرد: بنابراین برای صادرات باید وارد حیطه رقابت با بازارهای جهانی شد و برای تحقق این امر باید از یکسو به فکر ارتقای کیفیت فولاد بود و از سوی دیگر باید زمانی که بازاری بهدست آمد در حفظ آن کوشید و به آن وفادار بود، چراکه خریدار در یک برنامهریزی بلندمدت روی فروشنده حساب باز میکند تا بتواند نیازش را برطرف کند. اگر بازار را ترک کنید در حقیقت مشتری را برای همیشه از دست میدهید. پس موضوع صادرات یک امر اجتنابناپذیر است، در غیراین صورت بسیاری از واحدهای فولادسازی باید تعطیل شوند، چون بازار داخل کشش لازم برای مصرف ندارد. مدیرعامل فولاد هرمزگان با اشاره به مزایای صادرات عنوان کرد: از سوی دیگر در بخش صادرات میتوان کیفیت تولیدات را ارتقا بخشید و هزینهها را مدیریت کرد تا واحدهای تولیدی بتوانند با حداکثر ظرفیت خود کار کنند.
برخی کارشناسان فولاد ایران را ارزانترین فولاد دنیا میدانند. سیدبهادر احرامیان عضو هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران معتقد است نرخ فولاد ایران نسبت به بازارهای داخلی کشورهای دیگر یک فولاد ارزان است. وی اظهار کرد: نرخ بازار داخلی در مقایسه با نرخ صادراتی آن گران نیست. به علاوه اینکه در تمام دنیا فولاد صادراتی از فولاد داخلی در هر کشوری ارزانتر است. بهعنوان گواه این مدعا میتوان بازارهایی چون ترکیه، روسیه و چین را در این زمینه مقایسه کرد که اطلاعات آنها در دنیا نیز منتشر شده است. احرامیان در ادامه عنوان کرد: مقایسه نرخ داخلی فولاد با نرخ صادراتی آن مقایسه درستی نیست، چراکه نرخ صادراتی یک کشتی فولاد معادل نرخ ۵۰ هزار تن محصول فولاد است که آن را نمیتوان با نرخ خردهفروشی بازارهای داخل مقایسه کرد. از اینرو نمیتوان مدعی شد که چرا قیمتهای این دو حوزه با یکدیگر متفاوت است. کسانی که مدعی هستند همین فولادی که ارزانتر صادر میشود، در بازار کشورهای هدف، نرخ آن بسیار بالاتر از نرخ داخلی آنهاست. وی تاکید کرد: برای یک مقایسه صحیح باید بازارهای داخلی را با یکدیگر مقایسه کرد. نرخ ورق گرمی که فولاد مبارکه با کشتی ۵۰هزار تنی صادر میکند قابل مقایسه با نرخ کارخانههای داخلی که خریدار هزار تن ورق هستند، نیست. این عضو هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در ادامه یادآور شد: اگر هزینه حملونقل، سود تاجر و هزینههای گمرکی را در نظر بگیریم قیمتهای صادراتی بیشتر از قیمتهای داخلی میشود. احرامیان در پاسخ به این پرسش که آیا فکر میکنید عوارض واردات با توجه به نیاز صنایع پاییندستی مناسب و در نرخ تمامشده آن تاثیرگذار است، گفت: اگر نرخ داخل را با قیمتهای داخلی دیگر کشورها مقایسه کنیم، شاهد خواهیم بود که فولاد ایران یکی از ارزانترین فولادها در سطح دنیا است، حتی اگر عوارض آن را نیز در نظر بگیریم برای صنایع پاییندستی هم یکی از ارزانترین فولادها در دنیا بهشمار میرود. وی با اشاره به لزوم صادرات عنوان کرد: اگر بازار داخلی کشش لازم را داشته باشد، اولویت تامین نیاز داخلی خواهد بود، اما درحالحاضر بازار این کشش را ندارد. اگر صنایع پاییندستی صادرات را چندان خوشایند تلقی نمیکنند به این دلیل است که صادرات را عامل گران شدن نرخ محصولات داخلی میدانند، درحالیکه یکی از مشکلات صنایع پاییندستی رقابتپذیر نبودن آنها در بازار است و اینکه باید مشکلات خود را در عوامل دیگر جستوجو کنند.