به گزارش می متالز، اما دلار در این سطح نیز پایدار نماند و بار دیگر مسیر صعودی را در پیش گرفت. در این گزراش خلاصهای بر آنچه دلار طی یک سال اخیر تجربه کرده است همراه با نمودار آورده شده است.
نرخ دلار طی حدود یک سال اخیر و از سقف تاریخی خود افت نزدیک به 40 درصدی را تجربه کرده است. دلار از دی 96 مسیر صعودی پرشتابی را در پیش گرفت و از رویه سنتی خود خارج شد. به این ترتیب در حالیکه این انتظار وجود داشت که به دنبال کاهش تقاضای فصلی، دلار در زمستان برخلاف پاییز مطابق با 3 سال قبل از آن رویه نزولی را در پیش بگیرد اما به دنبال ناآرامیهای داخلی دلار مسیر صعودی را در پیش گرفت. این مقدمهای بود بر جهش دلار و در حالیکه در اسفند سال 96 دلار آرامش نسبی را تجربه کرد و در سطوح کمتر از 5 هزار تومان نوسان داشت. با این حال آغاز سال 97 با جهش دلار به 5 هزار تومان همراه بود و این شروعی شد بر ادامه رشد ارز.
تصمیم غلط دولت در اعلام نرخ دلار 4200 تومانی در 20 فروردین 97 نیز نمکی بود بر زخم دهنباز کرده اقتصاد کشور و نهتنها دردی، دوا نکرد بلکه بر شدت التهاب این بازار افزود. در ماههای بعد نیز شوکهای سیاسی ناشی از خروج ترامپ از برجام و همچنین اظهارنظرهای مدیران داخلی بر شدت التهاب فضا افزود و این فضا با هیجان سرشار قیمت تاریخی نزدیک به 19 هزار تومانی را در مهر سال گذشته رقم زد.
اما مشخصا از مهر سال گذشته به این موضوع اشاره شده بود که دلار بدبینانهترین سناریوها را پیشخور کرده است و نرخ اینچنینی دلار به ریال پایداری چندانی ندارد. مسیر دلار از ابتدای 98 و پس از تجربه تلاطم شدید در نیمه دوم 97، در نیمه بالایی کانال 13 هزار تومانی سپری شد اما در اردیبهشت با اوجگیری تنشها در خاورمیانه (اخبار و شایعات از اعزام ناو آمریکایی به خلیج فارس و سایر موارد از این دست) بار دیگر به بیش از 15 هزار و 500 تومان رسید. دلالان ارزی خرسند از این موضوع در صدد جبران ضرر ناشی از ریزش شدید ماههای قبل بودند. با این حال دلار بار دیگر مسیر نزولی را در پیش گرفت. طی یک سال اخیر سیاستهای جدید مقام ناظر پولی و ارزی تاکنون در کنترل نوسانات ارزی موثر بوده است. بیواکنشی دلار به تنشهای سیاسی در ادامه شدت گرفت و انهدام پهباد آمریکایی یا افزایش تنشهای نفتی در منطقه نیز چندان بر دلار اثرگذار نبود. انگار دلار به این موضوع واقف شده بود که بنا نیست جنگی رخ دهد که خود را بدترین سناریوهای ممکن هماهنگ سازد و بر این از اثرپذیری از سیگنالهای سیاسی سر باز میزد.
در این شرایط این سوال مطرح میشود که آیا سیگنالهای مثبت سیاسی نیز بر دلار بیتاثیر است و چه انتظاری باید وضعیت سیاسی داشت؟
عادت همیشگی مدیران اقتصادی این است که اتفاقا به تنها عاملی که توجه ندارند متغیرهای اقتصادی است. شاید سیاستزدگی یکی از مشکلات اصلی است که حتی مدیران اقتصادی را به آن مبتلا هستند. رئیس کنونی بانک مرکزی در صحبتها و پستهای اینستاگرامی خود در صدد است خلاف این موضوع را نشان دهد که اتفاقا توجه ویژهای به متغیرهای پولی و ارزی دارد. با این حال باید دید فاصله حرف تا عمل جقدر است و عملکرد «همتی» و مهمتر از آن سیاستگذار کلان اقتصادی را نظاره کرد.