۱- قرارداد طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی ۱۲ تیرماه ۱۳۹۶ بین شرکت ملی نفت ایران بهعنوان کارفرما و کنسرسیوم توتال (۵۰.۱ درصد)، سیانپیسیآی (۳۰ درصد) و پتروپارس (۱۹.۹) امضا شد. توتال حدود یک سال پس از امضای این قرارداد و پس از بازگشت دوباره تحریمهای آمریکا در اردیبهشت ماه پارسال از این پروژه کنار رفت. این شرکت پیش از کنار رفتن، مطالعات بنیادی، مطالعات تقویت فشار و به موازات آن مناقصه انتخاب پیمانکار برای بخش جکت، حفاری و خطوط لوله را انجام داد و پیمانکار آن را مشخص کرد و در شرف ابلاغ کار به پیمانکاران بود که به سد تحریم برخورد کرد. این شرکت به گفته مدیران نفتی، پیش از خروج از توسعه این طرح، ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرده بود. پس از کنارهگیری توتال، سیانپیسیآی رهبر کنسرسیوم طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی شد، اما از همان ابتدا به دلیل فشارهای آمریکا نظر صریح خود را درباره ادامه همکاری در این پروژه به صورت شفاف اعلام نکرده بود که سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، سرانجام دیروز بهطور رسمی خبر کنارهگیری این شرکت چینی از طرح توسعه فاز ۱۱ اعلام شد؛ خبری که چندان دور از ذهن نبود و بسیاری از کارشناسان هم آن را پیشبینیکرده بودند.
۲- دیروز یکی از خبرنگاران در حاشیه بازدید وزیر نفت از شرکت توربینسازی مپنا پرسید «چرا توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی از روز نخست به شرکت پتروپارس سپرده نشده است؟» پرسشی که محمد مشکین فام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس حدود یک ماه پیش و در گفتوگوی تفضیلی با شانا توضیح مبسوطی درباره آن داده بود که یک بار دیگر آن را مرور میکنیم: «موقعیت جغرافیایی فاز ۱۱ با توجه به مرزی بودن این فاز و برداشت همزمان ایران و قطر، در معرض افت تولید قرار دارد. پیشبینی ما این بود یک سال تا یک سال و نیم پس از تولید، این بلوک با افت فشار روبهرو شود، بنابراین برنامهریزی شده بود در این دو بلوک، برخلاف دیگر فازهای پارس جنوبی از ابتدا، سکوی فشارافزا نصب شود. پتروپارس تجربه ساخت کمپرسور تقویت فشار ندارد، از این رو تصمیم گرفته شد از تجربه بینالمللی و دانش فنی توتال برای ساخت و نصب سکوی فشارافزا استفاده شود تا افزون بر استفاده از کمپرسورها در این بلوک، برای دیگر فازهای پارس جنوبی نیز از آن الگوبرداری شود. یعنی در عمل میخواستیم با یک تیر دو نشان بزنیم».
۳- برای طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی بر اساس آنچه در قرارداد آمده به ۴ میلیارد و ۸۷۹ میلیون دلار سرمایه نیاز است، مبلغی که اکنون با رفتن سیانپیسیآی چین باید بهطور کامل از داخل کشور تامین شود، مبلغ زیادی است در شرایط تحریم. وزیر نفت در مصاحبهای که ۱۸ خردادماه در خبرگزاری خانه ملت منتشر شده بود در این زمینه پاسخ داده بود: «فاز نخست این طرح ۲.۴ میلیارد دلار منابع میخواهد که در این باره نامهای به سران محترم سه قوه نوشتهام و در شورای عالی هماهنگی اقتصادی مطرح است که اگر فرضاً چینیها نخواستند در قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی حضور یابند این منابع از محل صندوق توسعه ملی برای طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی تخصیص یابد. برای فاز نخست باید ۲.۴ میلیارد دلار منابع مالی در اختیار وزارت نفت قرار گیرد تا بتوان این فاز را اجرا کرد و ۷۰ درصد کار نیز توسط ایرانیها انجام میشود». با صحبتهای دیروز آقای زنگنه مبنی بر اینکه نخستین جکت این فاز تا پایان امسال نصب خواهد شد، باید نسبت به اختصاص این مبلغ خوشبین بود.
۴- یکی از مهمترین دلایل امضای قرارداد با توتال برای اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی دستیابی به فناوری ساخت سکوی فشارافزا در کنار تامین مالی این پروژه بوده است، فناوری که تنها چند شرکت بینالمللی آن را در اختیار دارند و ایران تصمیم داشت آن را برای نخستین بار در پارس جنوبی به کار گیرد؛ البته شرکت نفت وگاز پارس پیشتر نیز اقدامهایی را در این زمینه انجام داده بود. مشکینفام در این زمینه گفته بود: «برای ساخت سکوی فشارافزا هماکنون یک طراحی بنیادی در دست است که شرکتی فرانسوی پیش از بازگشت تحریمها آن را انجام داد. انتظار داریم با این برنامه بتوان طراحی پایه را با یک شرکت داخلی (که البته خیلی سخت است) یا یک شرکت خارجی دنبال کنیم تا الگویی برای کل فازهای پارس جنوبی پیاده شود». گروه مپنا یکی از شرکتهای ایرانی است که به گفته زنگنه قرار شده مذاکراتی را با شرکت نفت وگاز پارس درباره ساخت سکوهای فشارافزا انجام دهد. خدا را چه دیدید شاید این شرکت توانست با در دست داشتن طرح به جا مانده، اقدامی برای ساخت سکوی فشارافزا انجام دهد.
۵- راستش را بخواهید از نتیجهگیری درباره رفتن شرکتهای شرقی و غربی از صنعت نفت ایران، واهمه دارم، اما یک نکته را به خوبی میدانم و آن اینکه صنعت نفت ما تشنه فناوری و سرمایه است، کشوری که دارنده بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است. شاید فردا خیلی دیر باشد. صباح زنگنه به درستی گفته است: «حقیقت استقلال این است که بتوانیم متکی به خودمان باشیم و از همکاری با دنیا اِبا نداشته باشیم، استقلال بدان معناست که بتوانیم برنامههای اقتصادی را درست تنظیم کنیم و در دنیا بهدرستی پیش ببریم. وقتی نتوانیم نفت صادر کنیم، یعنی استقلال ما محدود شده است».