به گزارش می متالز، پیشبینی در صنعت قطعه ۶ میلیارد دلار صادرات است اما با توجه به وضعیتی که این صنعت امروز دارد به نظر، رسیدن به این حجم از صادرات دور از دسترس باشد.چرا کشور در دستیابی به برنامههای تدوین شده ضعف دارد؟ چالش اصلی در سیاستگذاری و برنامهها در کجاست؟ کارشناسان قطعه چه نظری برای رسیدن به اهداف تعیین شده افق ۱۴۰۴ دارند؟ یکی از فعالان این صنعت معتقد است باید زمان شکسته شود و در مدت کوتاه شده به ارزیابی و مطالعه گامهای برداشته در آن زمان پرداخت زیرا ارزیابی در پایان زمان مقرر در صورت نرسیدن راهی برای برگشت ندارد. برخی نیز بر این باور هستند که تعریف استراتژی در این زمینه (تدوین برنامهها) وجود ندارد و حتی گاهی فعالیتها در جهت مخالف برنامهریزیها حرکت میکند.
محمود نجفیسهی، عضو انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازی کشور در پاسخ به این پرسش که رسیدن به اهداف تعیینشده چگونه ممکن میشود، گفت: نخست باید برنامهریزیها که عنوان میشود در یک یا ۳ سال آینده به درصد مشخصی رسید، شکسته شود زیرا این امر سخنی کلی است که به نوعی خطاپذیری در آن بالاست درحالیکه اگر این تعداد سالها تقسیم و عنوان شود تا ۶ ماه نخست سال ۹۶ باید اینجا باشیم و نقطه هدف نیمه دوم سال نیز مشخص باشد با شکسته شدن زمانها بین برنامهها رسیدن به اهداف را سهلتر و سریعتر میکند.
او ادامه داد: بنابراین باید زمانها برای تقسیم کار کوتاه شوند و برای هر برنامهای مشخص باشد برای هر تاریخ باید کجا باشیم. وقتی قرار است در مدت ۳ سال ۸۰درصد داخلیسازی انجام شود اما در پایان این ۳ سال به این عدد نرسیم دیگر کاری از پیش نمیبریم و تنها زمان را از دست دادهایم.این فعال صنعت قطعه تاکید کرد: ازاینرو اصرار دارم جدول زمانبندی به زمانهای کوتاهتر خرد شوند. اگر این امر از سوی صنعتگران تکرار و دنبال شود در برنامهریزیها به یک قانون تبدیل میشود برعکس آنچه امروز در سیاستگذاریها و برنامهها تدوین و دیده شده است. باید از سخنان کلی گذر کرد و بهطور جدی برنامهریزی داشت و آن را لحظه به لحظه کنترل و دنبال کرد.عضو انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازی کشور در ادامه همین بحث اشاره کرد: در کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی این مسئله مطرح شد و عنوان کردم به جای گفتن اینکه تا این سال قرار است این کارها انجام شود برای هر برنامه زمانبندی کوتاه درنظر گرفته شود؛ اینکه در هر ۳ ماه یا ۶ ماه باید کجا باشیم و تا چه مقدار از فعالیتها انجام شده باشد. در این ارزیابیهای کوتاهمدت اگر اینطور نبود تا فرصت باقی است باید فکری برای ادامه کار داشت بهاینترتیب زمان را از دست نمیدهیم.وی ادامه داد: معتقدم در رای اعتماد دادن نمایندگان مجلس شورای اسلامی به هریک از وزیران باید به برنامههای زماندار آنها رای بدهند بهطور نمونه وقتی دولت عنوان میکند باید سالانه یک میلیون شغل ایجاد شود باید در این زمینه از وزیران مربوط برنامه زمانی خواست و ضروری است اعلام کنند بهطور نمونه در ۶ ماه نخست قرار است چقدر شغل ایجاد شود و در ۶ ماه دوم نیز چقدر.این فعال صنعت اضافه کرد: اگر چنین برنامهای در ادامه کار محقق نشد میتوان دربارهاش مذاکره کرد که چرا به برنامه تعیینشده نرسیدیم و دلایل آن پیگیری شود. در صنعت خودرو نیز باید اینگونه باشد.
نجفیسهی به قانون «مهر عدم ساخت» اشاره کرد و گفت: امروز دوباره مهر عدم ساخت مطرح شده است. در این راستا صنایع داخلی باید کیفیت خود را ارتقا دهند و از فناوری روز استفاده کنند و اینگونه نیست که عنوان شود اگر واردات نباشد تولید داخل به هر سمتی میرود.او تاکید کرد: میتوان ضمن مدیریت در واردات، تولیدکننده را واداشت تا تولید باکیفیت داشته باشد و در برنامهریزی برای خود مرحله به مرحله رسیدن به فناوری روز دنیا را تدوین کند.وی گفت: البته طبیعی است وقتی مشکلات صنعتگر کاهش پیدا کند او نیز برای ارتقای کیفی خود هزینه میکند و به دنبال روزآمدی تجهیزات و ماشینآلات میرود بهاینترتیب برای بخش تحقیق و توسعه و ارتقای محصولات در صادرات سرمایهگذاری میکند.این قطعهساز یادآور شد: امروز مشکلات بخش تولید بسیار زیاد است که تولیدکننده تنها بهدنبال تعطیل نشدن کارخانهاش است و با تاخیر ۴ ماهه حقوق کارگر را میپردازد و فعالیت خود را ادامه میدهد.وی درباره مهر عدم ساخت پیشنهاد کرد: این امر باید در دست تشکلها باشد که در صورت نامناسب عمل کردن، اعضای تشکل با هماندیشی اجازه آسیب نمیدهند بلکه برنامهها با جدیت و نظارت بیشتر دنبال میشود.نجفیسهی در پایان تاکید کرد: اصرار داریم برنامههای زمانی باید در زمانهای کوتاه در کنترل باشند. پیاده شدن چنین شیوهای به نفع صنعت و اقتصاد کلان کشور است. با زمانهای کوتاه و در کنترل اگر مشکلاتی مانع تحقق برنامهها شد که قابل پیشبینی نیز نبود در فاصله باقیمانده فرصت جبران میدهند.
اما جعفر نصیری، یکی دیگر از فعالان صنعت قطعه همچنان معتقد است داغ شدن بازار صادرات منوط به صادرات خودروهاست. او گفت: نخست باید توجه داشته باشیم برای رسیدن به رقم پیشبینی شده صادرات قطعه، خودروها باید مدلهای روز باشند بهاینترتیب همراه صادرات هر خودرویی قطعات آن نیز به بازارهای جهانی عرضه میشود.وی افزود: زمانی که خودروها سهم زیادی در بازارهای جهانی ندارند نمیتوان انتظار داشت قطعهسازان بخشی از بازار را در دست داشته باشند بهطور نمونه امروز صنعتگر قطعات پژو ۴۰۵ را میتواند به کدام کشور صادر کند؟
این فعال صنعت در ادامه تصریح کرد: اگر بخواهیم قطعهسازی کشور مجزا از صنعت خودرو باشد این امر دو حالت دارد؛ نخست قطعهسازانی که بتوانند سرمایهگذاری مشترک با یکی از همتایان بینالمللی خود داشته باشند؛ اینکه با نشانهای معتبر و معروف جهانی با داشتن یک سلسله مزیتها همکاری خود را آغاز کنند و آنها نیز بهدلیل منافعشان بخشی از قطعات بازار موردنیاز خود را از قطعهسازان ایرانی بخرند.او گفت: اما بهطور قطع آنها بازار خود را به دیگری واگذار نمیکنند مگر اینکه یک سلسله موارد مانند نرخ تمامشده رقابتی، ارزان بودن سامانه حملونقل، مسائل لجستیکی و... تشویقی برای همکاری فراهم کنند. وی افزود: سفارش این قطعهسازان بینالمللی میلیونی است حتی اگر بخشی از سفارشها از قطعهساز ایرانی نیز تهیه شود رقم قابل ملاحظهای برای وضعیت اقتصادی و صنعتی کشور بهوجود خواهد آورد. نصیری به راه دوم اشاره کرد و گفت: راه دیگر این است که شیوه صنعتگران چینی را دنبال کنیم. شرکتهای داخلی ما در بازاریابیهای بینالمللی ضعفهای بنیادی دارند. او ادامه داد: در این بستر فعالیت جمعی وجود ندارد و البته راه و روش آن را نیز نمیدانیم. امروز چینیها یک سلسله شرکتهای بازرگانی از دل قطعهسازان خود ایجاد کردهاند که ماموریتشان شرکت در تمام نمایشگاههای بینالمللی است.او گفت: اگر دقت کرده باشید وقتی وارد یک غرفه چینی میشوید ۵۰ قلم قطعه وجود دارد که هیچکدام به یکدیگر ربط ندارند و ممکن نیست یک شرکت بتواند با این تنوع و نیز فرآیندهای متضاد، قطعه تولید کند. این امر حاکی از آن است که این شرکتها بازرگانی بوده و به نمایندگی از چند شرکت به معرفی محصولات در نمایشگاههای بینالمللی پرداختهاند.وی درباره کسب هزینههای این شرکتهای بازرگانی نیز عنوان کرد: هزینههای نمایشگاهی از سوی خود این شرکتهای بازرگانی تقبل میشود و در ازای فروش درصدی خواهند داشت یا نرخ بین تعداد شرکتهایی که محصولاتشان در نمایشگاه عرضه شده سرشکن میشود. در نهایت نرخ برای هر تولیدکننده بسیار اندک خواهد بود.این عضو انجمن سازندگان قطعات و مجموعههای خودرویی در ادامه توضیحات خود گفت: امروز اگر یک قطعهساز به تنهایی بخواهد در نمایشگاه اروپا شرکت کند میلیونها تومان باید هزینه کند اما با فعال شدن این شرکتهای بازرگانی درنهایت ۵ یا ۱۰ میلیون هزینه میشود. چینیها با این شیوه در تمام نمایشگاهها حضوری پررنگ دارند و محصولات داخلی خود را معرفی کرده و سفارش میگیرند درحالیکه در کشور ما فرهنگ اینگونه کارهای گروهی و حرکت جمعی شکل نگرفته است.
نصیری درباره چالش صنعتگر داخلی در امر برنامهریزیها نیز اظهار کرد: در برنامهریزیها به اهداف مورد نظر دست نمییابیم زیرا تعریف جامع و استراتژی ثابت نداریم بهطور نمونه بدون اطلاعرسانی از پیش به یکباره تصمیم گرفته میشود پژو یا پراید از چرخه تولید حذف شود. وی افزود: این پذیرفتنی است که باید به هر دلیل مانند کاهش آلودگی هوا یا کارایی نداشتن و... تولید این خودروها متوقف شود اما پرسش این است که آیا باید در ۶ ماه مانده چنین تصمیمی اعلام شود؟ یا اینکه بهتر است این تصمیم را از ۴ سال قبل تعریف کنیم و عنوان شود هر سال به این نسبت از تیراژ این مدلها کاسته خواهد شد؟
وی تصریح کرد: در این شرایط صنعت قطعه دچار آسیب جدی میشود زیرا برای تولید محصولات جدید و جایگزینی قطعات فکری نکرده و برنامهریزی نداشته و حتی شاید برای قطعات همین محصول در حال قالبسازی باشد. این نشاندهنده تضادها در برنامهریزیهاست که به یکباره تصمیمی گرفته میشود.او تاکید کرد: بنابراین استراتژی مدونی نداریم که خودروساز، قطعهساز و مصرفکننده بر اساس آن حرکت کند و شاید مردم خودرویی که میخرند ندانند آینده آن چه میشود بنابراین میتوان گفت مشکل اصلی در موفق نبودن برنامهها نداشتن استراتژی ثابت است. او در سخنان خود به فاصله سخن تا عمل اشاره کرد و گفت: گفتنی است گاهی بخشهای مربوط تعریفهایی ارائه میدهند و کتابهایی نیز تهیه میشود اما عملیاتی نمیشود و در همان حد سخن باقی میماند. نصیری تاکید کرد: حتی دیده میشود در عمل مغایر با آن استراتژی فعالیتها در حال انجام است؛ قانون بهگونهای نوشته میشود و فعالیتها در جهت مخالف حرکت میکند.