به گزارش می متالز، افغانستان به دلیل نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی با ایران از ظرفیت بسیار بالایی برای فعالیتهای اقتصادی بازرگانان و تاجران ایرانی برخوردار است. اما سوال اصلی اینجاست که آیا افغانستان فضای مناسبی برای فعالان حوزه ICT دارد یا خیر.
بابک ندرخانی، فعال اقتصادی که چندماهی است فعالیت خود در افغانستان را آغاز کرده در گفت وگو با سایت فدراسیون فاوای ایران از شرایط حضور در افغانستان میگوید.
او در خصوص فضای کار در حوزه ICT افغانستان میگوید: در حال حاض اشرف غنی به عنوان رییس جمهوری افغانستان به شدت بر روی ایجاد شهر هوشمند، دیجیتال سازی و بسترهای الکترونیک تاکید دارد. اما چند نکته در بحث افغانستان وجود دارد و کسانی که قصد حضور در افغانستان در بخش ICT دارند باید به آن توجه کنند. نخست اینکه هزینهها و تجهیزات بسترهای الکترونیک را کشورهای اروپایی به طور خاص در افغانستان ارائه میدهند و در بسیاری از حوزهها فعلا فضایی برای حضور ایرانیها وجود ندارد. این حوزهها بیشتر به بخش دولتی مرتبط میشود. اما در بخش خصوصی این فضا اکنون وجود دارد. به طور مثال شرکت ما در حال همکاری با مدارس (مکاتب) خصوصی در افغانستان است. بخش خصوصی در افغانستان هزینههای خودش را تامین میکند و ترجیح میدهند با ایران همکاری داشته باشند. چرا که آنها به ایران نزدیک هستند و دو طرف زبان و فرهنگ مشترک با یکدیگر دارند و در واقع نرمافزاری که دارند به زبان فارسی است. ولی در بخشهای دولتی متاسفانه امکان فعالیت برای ایرانیها چندان مقدور نیست.
ندرخانی افزود: نکته دیگری که وجود دارد این است که میزان قیمت تمام شده محصولات در افغانستان به شدت با داخل کشور متفاوت است. کسانی که علاقهمند هستند در حوزه ICT افغانستان فعالیت کنند، این موضوع را باید مدنظر قرار دهند که در افغانستان یک نرمافزار خیلی خوب حسابداری نهایت ۱۰۰ تا۲۰۰ دلار قیمت دارد. در صورتی که یک نرم افزار معمولی حسابداری ایرانی با قیمت یک تا دو میلیون تومان اصلا در بازار موجود نیست. نسخههای بسیار معمول نرمافزارهای داخلی زیر سه تا۴ میلیون تومان به فروش نمیرود. از همین رو افرادی که قصد ورود به بازار افغانستان را دارند باید به قیمتگذاری محصولات خود توجه کنند.
وی در ادامه میافزاید: بخش خصوصی افغانستان کاملا پتانسیل این را دارد که با ایران وارد همکاری شود. یکی از دغدغههایی که بخش خصوصی افغانستان در حوزه فاوا دارد موضوع پشتیبانی است. آنها گلایه دارند که ایرانیها کارهایی را در افغانستان راه اندازی کردند و سپس به ایران بازگشتهاند و هیچگونه پشتیبانی انجام ندادند. اما اینکه تا چه حد این حرفها به حق است مشخص نیست اما این نگرانی در میان آنها وجود دارد.
ندرخانی در خصوص حوزههایی که قابلیت فعالیت برای ایرانیها در افغانستان وجود دارد میگوید: در حال حاضر فضای فعالیت در حوزه نرمافزار بیشتر است. چرا که ایران تولید کننده عمده سختافزار نیست و در مواردی هم که قابلیت آن وجود دارد به دلیل اینکه کمکها در افغانستان از اروپا و امریکا دریافت میشود شرکتهای مربوط به همان کشورها آن را نصب و راهاندازی میکنند. اروپا و امریکا به دلیل فساد اداری شدیدی که در دولت افغانستان وجود دارد پول مستقیم به آنها نمیدهند. به طور مثال در حال حاضر غربیها مشغول ایجاد زیرساختهای فیبر نوری برای مدارس هستند. پول این پروژه را امریکاییها پرداخت کردند و آلمانیها نیز در حال اجرای آن هستند. از همین رو در بخش سختافزار اجازه مانور داده نمیشود. یکی از همکارانی که در نمایشگاه اخیر ICT ایران در افغانستان حضور یافته بود، تابلوهایی را برای صرافیها برای ثبت قیمت تولید کرده بود. از این نوع ابزارهایی که بتوان آن را به بخش خصوصی فروخت میتوانیم موفق باشیم.
او اظهارکرد: اما در حوزه نرمافزار فضا به مراتب بازتر است. در حوزه بانکی فضا برای فعالیت بسیار زیاد است. چرا که هنوز مردم در افغانستان همگی حساب یا کارت بانکی ندارند و فروش دستگاههای پوز میتواند بسیار موفق باشد. حتی بانکداری الکترونیک هم راهاندازی نشده و فضا در این زمینه کاملا فراهم هست. حوزههای خدمات ارزش افزوده مبتنی بر بستر موبایل به مانند «وس»ها کاملا موضوع جدیدی است. همچنین ساختارهای تلویزیونهای اینترنتی و رسانههای مرتبط با آنها نیز از قابلیت بالایی برای سرمایهگذاری برخوردار است. در بخشهایی که هیچگونه ارتباطی با دولت ندارد، فضا کاملا برای کار فراهم است. نرمافزارهای مالی و بانکی در افغانستان تقریبا برای همه حوزههای کسبوکار فراهم است. از جمله آن میتوان به بحث آموزش و پخشهای مویگری اشاره کرد که اکنون فضای خوب و بکری دارد.
او در ادامه تاکید کرد: البته نباید فراموش کرد که موضوع «وس» لزوما این نیست که به فردی پیام کوتاه بدهیم و با پرداخت هزینه ماهیانه بسته خبری یا شعر ارسال کنیم. «وس» در ایران وارد فضایی شد که از ناآگاهی مردم سوءاستفاده شد و میلیاردها تومان پول از جیب مردم رفت. منظور از وس، سرویسهایی شبیه روبیکا یا نماوا است که در آن بتوان یک سرویس چندرسانهای در بستر موبایل ارائه داد. در افغانستان حدود ۶ اپراتور فعال تلفن همراه وجود دارد که یک رقابت قابل توجه نیز با یکدیگر دارند. همه آنها در بخش خصوصی هستند و بستر تلفن همراه و ۳G در افغانستان فراهم است. اگر بشود سرویسهایی در این چارچوب که مردم به شکل آگاهانه در بستر تلفن همراه سرویس دریافت کنند و پول پرداخت کنند، ایجاد شود، کاملا یک موضوع جدید است و به نظر میرسد سرمایهگذاری موفقی خواهد بود.
ندرخانی همچنین در خصوص نحوه حضور در افغانستان گفت: افرادی که علاقهمند به حضور در افغانستان هستند باید وارد شراکت با طرفهای افغان شوند. چرا که آنجا بازار منحصربه فرد خود را دارد و بخش دولتی نیز به شدت مبتنی بر تصمیمهای قائم به فرد و روابط شخصی است و اگر ایرانیها مستقیم وارد شوند، ممکن است رقیب یا حریفشان با یک مجموعه افغان وارد مذاکره شود و فورا برای گرفتن کار از بخش دولتی وارد عمل شوند. در نتیجه به نظر من حتما باید در این زمینه تحقیقات لازم صورت گیرد و فردی را پیدا کنند که در ساختار دولتی افغانستان ذینفوذ باشد.
او در خصوص علاقه افغانها برای همکاری با ایرانیها گفت: افغانستانیها به شدت علاقهمند برای کار با ایران هستند. نفرت بسیار زیادی نسبت به امریکا و اروپا دارند و در واقع بخش فرهیخته و اقتصادی این کشور علاقهمند به کار با ایران هستند؛ به شرطی که در گام نخست قیمتها را بر مبنای اقتصاد و فرهنگ آنجا بومیسازی کنیم و دوم اینکه اعتماد آنها را نیز به خود جلب کنیم.
ندرخانی گفت: افغانستان از جمله معدود کشورهایی است که به راحتی میتوانیم انتقال ارز داشته باشیم و تعدا زیادی از خانوادههای افغان در ایران حضور دارند که حاضر هستند در ایران ریال بدهند و افغانی دریافت کنند. در هفته دوپرواز مستقیم به فرودگاه کابل وجود دارد. افغانستانیها نیز تمایل بسیار زیادی برای کار با ایران دارند و علیرغم ناامنی و درگیری در بخشهایی از افغانستان، مناطقی مانند کابل، هرات،قندهار و مزار شریف مناطقی است که هم جمعیت قابل ملاحظهای دارند و به غیر از کابل جزء مناطق غربی افغانستان محسوب میشوند که به مرزهای ایران نزدیک هستند.