به گزارش می متالز، درحال حاضر، بازار پول بیش از ۹۰ درصد و بازار سرمایه تا حدود ۸ درصد در تأمین مالی سهم بر عهده دارند که البته با سیاستهای تازهٔ دولت قرار است بازار سرمایه نقش پررنگتری در تأمین مالی بر عهده بگیرد. در این میان، حضور نزدیک به ۴۰ صنعت کلان و خرد در بازار سرمایه هم مزید بر علت شده است تا روند تأمین مالی در این بازار با تنوع و کثرت بیشتری از جهت راههای جذب نقدینگی مواجه شود. انتشار اوراق «گام» و وضعیت تأمین مالی صنایع در بازار سرمایهمحور گفتگو با افسانه اروجی، معاون بازار فرابورس است که در ادامه آن را میخوانید.
از جملهٔ مواردی که برای افزایش نقدینگی شرکتها در دستور کار همزمان بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارد اوراق «گام» است که با توجه به اینکه انتشار آن از طریق بانک مرکزی اتفاق میافتد، در نهایت بهدلیل قابلیت معاملات ثانویهٔ آن، این اوراق مورد استقبال بیشتری توسط تولیدکنندگان و تأمین کنندگان قرار میگیرد. همانطور که میدانید، تأمین سرمایهٔ در گردش تکبهتک نهادههای تولیدی از شبکهٔ پولی و مالی نیازمند صرف زمان زیادی است. این زمان زیاد باعث میشود سرعت تولید بهمراتب کمتر و کمتر شود و بهدلیل زنجیرهایبودن فرایندهای تولید، این کاهش سرعت در سرعت رشد تولید ملی نیز اثر کاهندهای دارد. اوراق «گام» این امکان را برای بنگاههای اقتصادی فراهم میکند که بتوانند با به گردش درآوردن اسناد دریافتنی خود زمان کمتری را صرف تأمین سرمایهٔ در گردش کنند. در واقع، «گام» اوراق بهادارسازی حسابها و اسناد دریافتنی بنگاههای اقتصادی است.
منظور از نقدینگی موردنیاز صنایع در واقع تأمین سرمایهٔ در گردش واحدهای تولیدی در صنایع مختلف بهمنظور رفع اثر تحریمها و مشکلات ارزی در خصوص تأمین (تهیهٔ مواد اولیه) و قطعات و ماشینآلات و نیز رفع کاهش ظرفیت تولید و در نتیجه رفع مشکل کاهش اشتغال است. در واقع، سرمایهٔ در گردش مفهومی است که چرخ صنعت بر اساس آن میچرخد. برای حفظ قدرت و تشخیص میزان چانهزنی در مبادلات و تعاملات با دیگر شرکتها برای تهیهٔ مواد اولیه، از یکسو داراییهای جاری را دربر میگیرد و از سوی دیگر بدهیهای جاری آن شرکت را نیز لحاظ میکند؛ بهعبارت دیگر، خالص سرمایهٔ در گردش شرکتها تعیینکنندهٔ توانایی شرکت در تعاملات آنها با سایر شرکتهای درگیر در زنجیرهٔ تولید آن شرکت است. همانطور که میدانید، بانکها صرفاً از طریق سپردههای بلندمدت خود میتوانند به سرمایهٔ در گردش شرکتها از طریق اعطای تسهیلات کمک کنند. این در حالی است که در بازار سرمایه و بورسهای اوراق بهادار که محل صحبت است، این موضوع بهگونهای دیگر است. بازار سرمایه با خصوصیت نقدشوندگی بالا میتواند سرمایهگذاران با گرایشهای مختلف سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت را بهسمت خود جذب کند و جدا از نوع تصمیمگیری سرمایهگذار مبنی بر نفوذ یا کنترل یا علاقهمند به رشد و سودآوری شرکت در تأمین مالی شرکتهای فعال در صنایع مختلف تأثیرگذار باشد، زیرا هدف سرمایهگذار از سرمایهگذاری - مثل بانکها - مرتبط با نهاد تسهیلاتدهنده نیست، بلکه با سرمایهگذار دیگر مرتبط است و در واقع درصورتی که هدف سرمایهگذار کسب انتفاع در کوتاهمدت یا تسریع در تبدیل به پول نقد در کوتاهمدت باشد، صرفاً با سرمایهگذار دیگر جایگزین شده و هدف اولیهٔ انتشار برای واحد تولیدی همچنان به قوت خود باقی است.
برای تأمین نقدینگی از طریق بازار سرمایه و بورسهای اوراق بهادار، روشهای مختلفی ازجمله تأمین نقدینگی از طریق انتشار سهام و تأمین نقدینگی از طریق اوراق با درآمد ثابت وجود دارد. بهترین شکل تأمین نقدینگی از طریق انتشار سهام - که موجب تأثیر در سرمایهٔ در گردش شرکت شود - افزایش سرمایه است، زیرا در انتشار اولیهٔ سهام وجه حاصل از فروش سهام توسط سهامدار عمده درصورتی که مجدداً به شرکت تزریق شود، میتواند در افزایش نقدینگی شرکت مؤثر باشد. اما در برخی اشکال، افزایش سرمایهٔ وجوه ناشی از افزایش سرمایه صرفاً و قطعاً متعلق به شرکت است و میتواند در فعالیتهای اصلی و برنامههای توسعهای شرکت مورد استفاده قرار گیرد؛ مثل افزایش سرمایه از محل آوردهٔ نقدی یا سود سهام. سرمایهٔ در گردش هم منبع و هم محل مصرف منابع مالی در شرکتهاست و مدیریت شرکت باید با کاهش دورهٔ دریافت مطالبات و افزایش دورهٔ بازپرداخت بدهیها، میزان نقدینگی شرکت را بهگونهای مدیریت کند که سرمایهٔ در گردش مثبت باشد.
موارد دیگری که بورس میتواند در تأمین نقدینگی شرکتها کمک کند از طریق انتشار اوراق بهادار با درآمد (سود/اجاره) ثابت یا اوراق بهادار اسلامی (صکوک) است که از آن جمله اوراق اجاره، مرابحه، استصناع، منفعت، اوراق رهنی و ... است که در بازارهای بدهی قابلِمعامله است و مبتنی بر بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدتی است که در بنگاهها وجود دارد. ازجملهٔ مزایای این اوراق نسبت به انتشار سهام این است که به مالکان و مدیران فعلی شرکت این اجازه را میدهد که مالکیت و کنترل (مدیریت) خود را بر شرکت حفظ کنند.
بر اساس تازهترین آمارها، تأمین مالی فرابورس در بازار سرمایه از ابتدای سال ۱۳۹۸ به این صورت است که از مجموع ۱۱۹ میلیارد تومان تأمین مالی صورتگرفته، دولت با ۱۰۰ میلیارد تومان و شرکتها و نهادهای غیردولتی با ۱۹ میلیارد تومان با استفاده از اوراق و عرضهٔ اولیهٔ سهام در این حجم از تأمین مالی تا به امروز سهیم بودهاند.