به گزارش می متالز، در حالی که اگر واحدهای کوچک صنعت فولادی بتوانند با واحدهای بزرگ این صنعت در کشور ادغام شوند میتوانند در صنعت فولاد خود را ماندگار کنند.
تشکیل کنسرسیومهای معدنی با فولادی میتواند هم به زنجیره فولاد و هم به واحدهای فولادی کوچکتر کمک کند. در اینباره محمدیاسر طیبنیا، مشاور عالی شرکت فولاد مبارکه اصفهان و نایب رئیس هیاتمدیره شرکت چادرملو اظهار کرد: تشکیل کنسرسیوم معدنی و صنعتی یکی از مسائل اساسی مطرح در صنعت فولاد به شمار میرود. برخی معادن مانند گلگهر و چادرملو نیاز برخی کارخانهها مثل فولاد مبارکه و فولاد خوزستان را تامین میکردند، اما مسئله این است که درحالحاضر این معادن خود کارخانههای فولادی ساخته یا در حال ساخت این نوع کارخانهها هستند. شرکتی مانند ذوبآهن اصفهان از معدن بافق سنگآهن خود را تامین میکرد که بهتازگی این معدن به فکر ایجاد واحد فولادی افتاده است. طیبنیا در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به این رویکرد، پرسش این است که شرکتی مانند ذوبآهن یا سایر واحدهای فولادی مواد اولیه خود را چگونه و از کجا تامین کنند. براساس پیشبینیها در کشور ذخایر سنگآهن وجود دارد، اما موضوع اصلی این است که در هدفگذاری برای اجرای طرحها باید براساس قطعیت برنامهریزی کرد و نه میزان ذخایری که پیشبینی شده است، وجود دارد.وی در ادامه تاکید کرد: اگر هدفمان این است به یک توازن در زنجیره فولاد دست پیدا کنیم باید در قالب کنسرسیوم، واگذاری سهام واحدهای معدنی به صنعتی و صنعتی به معدنی بهطور هماهنگ انجام شود تا به نوعی سرنوشت آنها به یکدیگر گره خورده و در یک جهت و همسو با یکدیگر پیش بروند.مشاور عالی شرکت فولاد مبارکه اصفهان با تاکید بر این موضوع که ایجاد کنسرسیوم میتواند تولید فولاد را براساس برنامه در کشور تضمین کند، عنوان کرد: با ایجاد کنسرسیوم میتوان طرحهایی را به تصویب رساند که تعارضی با اهداف بلندمدت زنجیره فولاد نداشته باشند. در این زمینه شرکتی مانند فولاد مبارکه گامهایی برداشته، اما با توجه به اینکه بهطور عمده سهامدار معادن در کشور دولت است، خود دولت میتواند در این زمینه تسهیلات بیشتری ارائه دهد.طیبنیا در ادامه با اشاره به اینکه در راستای ایجاد کنسرسیوم موضوع مربوط به سهام شرکتهای فولادی نیز مهم است، خاطرنشان کرد: اصلاح ترکیب سهامداران شرکتهای فولادی موضوع مهمی بهشمار میرود. وی تاکید کرد: در روند خصوصیسازی دچار اشتباهاتی شدهایم. در اجرای این برنامه بهتر این بود سهام چند شرکت معدنی با یک شرکت فولادی یکجا واگذار میشد که ساختار آنها حفظ شود در حالی که این اتفاق رخ نداده است. اصلاح سهامداری شرکتهای فولادی و بهدنبال آن ایجاد کنسرسیوم معدنیها با فولادیها میتواند زنجیره فولاد را تا رسیدن به چشمانداز تعریف شده حمایت و تعارضهای بهوجود آمده در صنعت فولاد را برطرف کند.
برخی کارشناسان صنعت فولاد معتقدند ایجاد هلدینگ میتواند بهمیزان زیادی به واحدهای فولادی کوچکتر کمک کند. در اینباره محمدرضا بنیاسدی، مدیرعامل گروه صنایع فولادی صبح پارسیان اظهار کرد: نخست باید عنوان کرد ایجاد کنسرسیوم در کشور شخصیت حقوقی ندارد. از اینرو به دنبال آن مسئولیتی هم ندارد، زمانی که موضوعهای حقوقی و بحث کنسرسیوم مطرح میشود، جایگاه حقوقی ندارد و بیشتر یک امر توافقی بهشمار میرود. بنیاسدی در ادامه عنوان کرد: در کشور بیش از اینها نیازمند هلدینگهای معدنی و فولادی هستیم که میتوان با ترکیبی از شرکتهای معدنی و فولادی این هلدینگها را ایجاد کرد تا سهامداری کرده و واحدها را با یکدیگر تجمیع کنند.بنیاسدی در پاسخ به این پرسش که درباره تجمیع این واحدها چه عاملی تعیینکننده است، عنوان کرد: منطقیتر این است واحدهای یک منطقه، یک هلدینگ را تشکیل دهند؛ بنابراین واحدهای کوچکتر بهتر است به یک فولادساز بزرگ و اثرگذار که تعداد آنها در کشور محدود است، بپیوندند.وی در ادامه یادآور شد: با روند خصوصیسازی، سهامداری ایمیدرو در زنجیره فولاد کاهش یافت. البته ایمیدرو در چند سال گذشته سرمایهگذاریهای مناسبی در حوزه صنایع معدنی انجام داده است مانند منطقه ویژه خلیجفارس که یک هلدینگ بسیار خوبی در این منطقه تشکیل شده است. فولاد خوزستان نیز با فولاد شادگان در حال تبدیل شدن به یک هلدینگ هستند که میتوانند زنجیره خود را در این منطقه تکمیل کنند و تنها بخشی که در این زنجیره در فولاد خوزستان فراموش خواهد شد، بخش معدن است. این شرکت فولادسازی حتی در تولید تیرآهن و میلگرد در بخش نوردکاری نیز میتواند با کمک گروه ملی صنعتی فولاد ایران این زنجیره را تکمیل کند. این واحدهای فولادسازی میتوانند در کنار یکدیگر یک هلدینگ قویتر را ایجاد کنند.مدیرعامل گروه صنایع فولادی صبح پارسیان تاکید کرد: میتوان هلدینگهایی با راهبردهای مورد توجه ایمیدرو ایجاد کرد تا در هر منطقه معدنیها و فولادهای بتوانند به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر قرار گیرند.
وی افزود: این در حالی است که معدنیها در حال گسترش خود به سمت فولادسازی هستند. برای مثال معدنی مانند گلگهر به سمت ظرفیتسازی در زمینه فولادپیش رفته و حتی به فکر تولید ورق است. این در حالی است که تنها در بخش گندله یا نهایت آهناسفنجی میتوانند پیش بروند، نه اینکه این معادن تا انتهای صنایع پاییندست را برای خود ایجاد کنند.بنیاسدی در ادامه تاکید کرد: با توجه به این شرایط طرحهای استانی یا واحدهای کوچک فولادی برای اداره این واحدها و برگشت سرمایه خود بهتر است به شرکتهای بزرگ و چنین هلدینگها بپیوندند؛ بنابراین اگر چند هلدینگ بزرگ و جهتدار در کشور تشکیل شود، میتوان شاهد یک راهبرد اثرگذار در این زمینه بود. از اینرو میتوان چند فولادساز یا معدن بزرگ مانند فولاد مبارکه، فولاد خوزستان یا مناطق معدنی مانند چادرملو یا سنگان را در نظر گرفت و چنین هلدینگهایی ایجاد کرد. برای مثال فولاد نیشابور با سنگان میتواند زنجیره خود را کامل کند و معدن گلگهر به این دلیل که در حال ایجاد واحد فولادسازی است میتواند در راس کنسرسیوم قرار گیرد؛ یعنی از کنسرسیوم شروع کند تا پس از آن به هلدینگ برسد. فولاد ارفع و غدیر ایرانیان و چادرملو در یزد، میتوانند یک کنسرسیوم تشکیل دهند. شرکت فولاد مبارکه کنار سواحل جنوب کشور تا شمال شرق و سنگان به خوبی توانسته فعالیت خود را توسعه دهد؛ بنابراین واحدهایی که تنها باقی بمانند و به زنجیرهای متصل نباشند، نمیتوانند در چند سال آینده دوام داشته باشند.