به گزارش می متالز، مالیاتی که در هر مرحله از تولید و با ایجاد ارزشافزوده در تولید به فروشنده قبلی منتقل میشود. اما موضوع این است که در این زنجیره زمانی که یک حلقه از پرداخت این مالیات شانه خالی کند، بار پرداخت آن به حلقه قبلی منتقل میشود. صنعت فولاد تا زمانی که به محصول نهایی برسد باید از چندین حلقه عبور کند، اگر یکی از این حلقهها فرار مالیاتی داشته باشد، مالیات خود را به حلقه قبل خود منتقل میکند. حال بیشترین فرار مالیاتی در این زنجیره را چه کسانی انجام میدهند؟
مالیات ارزشافزوده به خودی خود مشکلی ندارد و با اجرای درست آن میتوان با ایجاد ارزشافزوده در هر مرحله تولید مالیات را پرداخت کرد. در اینباره بابک نظری، فعال بازار فولاد اظهار کرد: مالیات بر ارزشافزوده اگر بهدرستی اجرا شود، سبب میشود هم مصرفکننده به اندازه خود مالیات پرداخت کند و هم تولیدکننده درگیر مالیاتهای بیهوده نشود. از اینرو، اگر در ارزشافزوده تمام حلقههای حضور داشته باشند و پرداخت این مالیات زنجیروار پیش برود میتواند بهترین عملکرد را داشته باشد، اما زمانی که یکی از حلقههای آن گم میشود دیگر نمیتوان شاهد کارآیی ارزشافزوده بود. نظری در ادامه خاطرنشان کرد: این زنجیره در صنعت فولاد یک حلقه گمشده دارد که کارآیی مثبت مالیات ارزشافزوده را از آن گرفته است. یکی از مهمترین حلقههایی که زنجیره مالیات ارزشافزوده را ناقص کرده، بخش خرید قراضه است، زیرا نظارت نظاممندی بر فروش قراضه وجود ندارد و بیشتر فعالان این بخش بدون فاکتور خرید و فروش میکنند و از آنجا که بازار قراضه یک بازار سنتی بهشمار میرود، کسانی که در این بازار فعال هستند، مالیاتی پرداخت نمیکنند.وی در ادامه خاطرنشان کرد: از آنجا که قراضه در زنجیره تولید فولاد جزو حلقههای نخستین بهشمار میرود، بنابراین با ناقص شدن این حلقه بار ارزشافزوده به مرحله بعد منتقل میشود و در نهایت به تولیدکننده نهایی میرسد. این ادعای بیهودهای نیست که بازار قراضه سبب ناقص شدن چرخه مالیات ارزشافزوده شده، زیرا افزون بر ۵۰ درصد خردهفروشان در این بازار این مالیات را پرداخت نمیکنند. این فعال بازار فولاد در ادامه خاطرنشان کرد: به عنوان مثال برای ساخت یک ساختمان به ۲۰ تن آهن نیاز است و برای خرید این میزان آهن ۴۰ میلیون تومان باید هزینه و علاوه بر ۴۰ میلیون تومان باید ۹ درصد نیز بابت ارزشافزوده پرداخت کنید. مصرفکننده نهایی این ارزشافزوده را به کسی پرداخت میکند که از وی آهن را خریداری کرده است، آهنفروش نیز این مالیات را به کارخانهدار، تولیدکننده آهن به تولیدکننده شمش و تولیدکننده شمش باید این ارزشافزوده را به قراضهفروش و قراضهفروش نیز باید آن را به دولت پرداخت کند. در این بین قراضهفروش پولی بابت ارزشافزوده به دولت نمیدهد و این چرخه ناقص باقی میماند. نظری توضیح داد: از آنجا که در گام نخست حجم قراضه مشخص نیست، زیرا فاکتوری برای آن ارائه نشده است، بار مالیاتی آن به حلقه بعدی منتقل میشود. تولیدکنندگان در حلقه بعدی هم برای اینکه از بار این مالیات بکاهند، ممکن است بخشی از محصولات خود را بدون فاکتور ارائه دهند؛ در نتیجه ناقص بودن این چرخه، حلقههای دیگر را نیز از زنجیره مالیات ارزشافزوده خارج میکند و سبب بینظمی در آن میشود.
با توجه به اینکه بازار قراضه یک بازار سنتی است که نظام قیمتگذاری و نحوه توزیع مشخصی ندارد، در زنجیره مالیات ارزشافزوده صنعت فولاد بهعنوان متهم ردیف نخست مطرح است. در اینباره سیدتقی مرتضویان، فعال بازار قراضه اظهار کرد: مالیات ارزشافزوده بزرگترین فسادها و رانتها را در بازار قراضه ایجاد کرده است. این مالیات بهشدت بازار را فاسد کرده است. تا پیش از این مالیات ارزشافزوده یک مالیات بر عملکرد بود که با توجه به عملکرد یک واحد، از آن گرفته میشد که البته در این بین نیز طبیعی بود عدهای از زیر بار پرداخت مالیاتی شانه خالی کنند، اما در مقابل هم عدهای خود را ملزم به پرداخت مالیات میکردند. مرتضویان در ادامه با اشاره به اینکه مالیات ارزشافزوده حالت تضامنی دارد، توضیح داد: مالیات ارزشافزوده حالت تضامنی دارد یعنی اگر در حلقهای مالیات پرداخت نشود، حلقه بعدی باید آن را پرداخت کند و این یکی از نقصهای مالیات ارزشافزوده است. به عبارت دیگر اگر من مالیات خودم را به حلقه قبلی پرداخت کنم، اما این حلقه مالیات را به دارایی پرداخت نکند و به طریقی از مالیات فرار کند، دارایی برای پرداخت مالیات به سراغ من خواهد آمد که مالیات را پرداخت کردهام. وی در ادامه گفت: در صنعت فولاد مالیات ارزشافزوده باعث شده برخی کارخانهها از اظهار میزان واقعی تولید خود سرباز زنند. در این زمینه برخی واحدهای فولادی قراضه را بدون ارزشافزوده خریداری میکنند یا اینکه مالیات ارزشافزوده را به یک قراضهفروش پرداخت میکنند. قراضهفروش نیز یک شرکت جعلی فروش ایجاد کرده و برای مثال با احتساب ۱۲۰ تومان مالیات ارزشافزوده، هر کیلوگرم قراضه را ۱۰۰ تومان به بازار میفروشد و نرخ بازار را نیز ۱۰۰ تومان افزایش میدهد. در نهایت ۴۰ تومان برای خود برمیدارد و ۱۲۰ تومان ارزشافزودهای که باید به زنجیره قبل منتقل کند، منتقل نمیکند و از سویی نرخ قراضه را نیز جابهجا میکند. گاه برخی از این واسطهها قرارداد منعقد میکنند و مالیات ارزشافزوده را میگیرند، اما به حلقه بعدی نمیدهند و بخشی را برای خود برمیدارند و بخشی از آن را وارد بازار میکنند و سبب افزایش نرخ قراضه میشوند. این فعال بازار قراضه در ادامه بیان کرد: مالیات ارزشافزوده در کشورهایی مانند چین، هند و کشورهای اروپایی اعمال میشود، اما از آنجا که نظام اقتصادی در کشور ما کنترل شده نیست، سبب ایجاد رانت و فساد در نظام مالیاتی و وضعیت غیرشفاف اقتصاد میشود. پس حتی اگر تصمیم یا قانونی درست باشد ممکن است در عمل فسادهایی را ایجاد کند. مرتضویان در پاسخ به این موضوع که چه راهکارهایی را میتوان برای اجرای درست مالیات ارزشافزوده بهویژه در صنعت فولاد ارائه کرد، گفت: پیشنهاد من در گام نخست، حذف ارزشافزوده بهطور کلی است. وی یادآور شد: در کشورهای اروپایی مشاهده میکنید مالیات کالاها روی آنها درج شده و مصرفکننده نهایی آن را به حساب دارایی پرداخت میکند و در حقیقت مالیات در پایان زنجیره پرداخت میشود، اما در مالیات ارزشافزوده چندین نوبت به کالاها مالیات تعلق میگیرد و این موضوع سبب آشفتگیهایی در این زمینه شده است. وی با تاکید بر این موضوع که اگر اصرار بر حذف کامل مالیات ارزشافزوده نیز نداشته باشیم میتوان بخشهایی از آن را اصلاح کرد، افزود: برخی مواد قانونی ارزشافزوده مانند تضامنی بودن را میتوان حذف کرد. این فعال حوزه قراضه در ادامه پیشنهاد کرد: با بررسی میدانی میتوان به این نتیجه رسید درآمدی که از طریق مالیات ارزشافزوده برای دولت ایجاد شده تا چه اندازه فساد ایجاد کرده است. برای مثال یک کارخانه ذوب القایی بدون ثبت دفاتر و بدون مالیات ارزشافزوده قراضه خریداری میکند که در هر کیلوگرم ۱۲۰ تومان برایش تفاوت نرخ ایجاد میکند. یا یک قراضهفروش شرکتی ایجاد و بعد از چند ماه آن را منحل میکند و از این طریق چندین ماه از شرکتی که بهطور جعلی ایجاد کرده، سوءاستفاده میکند. وی افزود: در این زمینه یا باید قانون را اصلاح کرد و مسئولیت تضامنی را برداشت یا با حذف ارزشافزوده، مالیات را به محصول نهایی منتقل کرد و در زنجیره فولاد، مالیات را روی محصول نهایی گذاشت، زیرا این نقص سبب شده برخی که مالیات حلقههای بعدی به آنها منتقل میشود، بهطور کلی از بازار کنار کشیده شوند. مرتضویان در پاسخ به این پرسش که چرا قراضهفروشها فاکتور ارائه نمیدهند، گفت: برخی قراضهفروشها ممکن است از زیر فاکتور دادن در بروند، اما برای این موضوع نیز سامانههایی طراحی شده است. با این حال موضوع این است که تمام حلقهها در این زنجیره به نوعی میخواهند از زیر بار این نوع مالیات شانه خالی کنند. برای مثال برخی واحدهای فولادی در صورتی از قراضهفروش متقاضی خرید بار میشوند که مالیات ارزشافزوده را پرداخت نکنند. بعد همین واحد فولادی در آمار، کاهش تولید را گزارش ارائه میکند. از اینرو ممکن است اطلاعات رسمی را ارائه کنند، اما آمار تولید غیررسمی این واحدها کجاست و آیا این آمارها جایی ثبت میشود؟