به گزارش می متالز، در واقع میتوان برتری قدرت مدیریت زنان در بخشهای مختلف صنعتی، تجاری، تفریحی و بازارهای سرمایهگذاری به خصوص بورس را مشاهده کرد که بسیار موفقیتآمیزتر از مردان، در حال سبقت و پیشیگرفتن هستند.
هر چند سالهای گذشته فعالیت اندکی را از سوی زنان در این مسیرها تجربه کردهایم؛ ولی در سالهای اخیر حضور و موفقیت در بازار سرمایه، مدیریت کارخانهها، استارتآپها، هدایت هواپیما و... رشد چشمگیری یافته است. حال سوال اینجاست که چرا با این میزان تاخیر زیاد؟ چرا وقتی نام بانوان برای مدیریتها روی میز قرار میگیرد، تصمیمگیران دولتی و سیاستگذاران شرکتهای خصوصی، بعضا با گارد با این موضوع برخورد میکنند؟ آیا میتوان نافی این موضوع شد که یک ذهن چند بعدی میتواند عملکردی مناسب و مدیریتی مقتدرانهتر داشته باشد؟
پاسخ تمام این سوالها در نهایت به یک جواب مشترک ختم میشود و آن عدم حضور زنان باقدرت در جامعه سنتی ایران است. به راحتی و با بررسی تحقیقات صورتگرفته مشاهده میشود که اعداد جالبی از حضور زنان در بازارهای سرمایهگذاری دنیا و شرکتهای استارتآپی بزرگ بینالمللی وجود دارد. امری که میتواند نه تنها مدیریت بهینه را به دنبال داشته باشد، بلکه میتواند عواید بیشتری را به همراه داشته باشد. در واقع مشارکت زنان در اقتصاد میتواند کمک مناسبی به اقتصاد خانواده و بهتبع آن کاهش فشار اقتصادی، استقلال مالی، عرضه نیروی کار بیشتر در کشور و در نهایت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد.
در این میان آن چیزی که در مدیریت زندگی به عنوان یک مرد یا زن و حضور آنها در جامعه حائز اهمیت است، در ابتدا شناخت خود از باورها، توانمندیهای ذاتی و اکتسابی است، نه اکتسابهای زوری. چراکه پایه و اساس تصمیم و اقدام برای شرح هر فعالیتی اعم از اقتصادی یا غیراقتصادی در ابتدا شناخت توانمندیهای شخصی است. در گام بعدی میتوان در مسیر شناخت کسبشده و به نوع تفکرات و قدرت اجرایی، برای تحقق آن حرکت کرد.
به عبارت دقیقتر آن چیزی که در عصر جدید برای روند زندگی رو به رشد، بسیار حائز اهمیت است، مدیریت و چگونگی کسب زندگی فردی و اجتماعی است. انسان به ذات موجودی اجتماعی است و شرایط حضور در دنیای جدید کاملا باید رفتار حرفهای در پی داشته باشد.
در این راستا باید عنوان کرد که سبک جدید زندگی در سطح جهان، نیازمند اقتصادی قوی برای هر فرد است تا بتواند نیازمندیهای خود را در زمینههای گوناگون برآورده سازد. حال باید اندیشید که چطور هرفرد میتواند خود به تنهایی اقتصادی مجزا از خانواده داشته باشد؟ چگونه باید زندگی فردی خود را مدیریت کند تا به این مهم دست یابد؟ با چه افرادی باید در ارتباط بود یا چه افرادی را باید از مسیر زندگی خارج کرد؟ هدفگذاریها باید در چه مسیری از توانمندیهای فردی قرار گیرد؟ آیا رشد و ترقی فقط به معنای پولدار بودن است؟ تعریف رشد اقتصادی فکری چیست؟ تمام این سوالها و دیگر موارد مشابه از جمله موضوعاتی است که در ذهن ما نقش میبندد.
در واقع باید عنوان کرد که مفهوم مدیریت زندگی به هیچ عنوان شامل رشد در یک بعد نیست، بلکه در برگیرنده تمام شخصیت و شرایط زندگی یک فرد است. به عبارت دقیقتر تنها نباید به ملاک مادی، سطح تحصیلات یا موارد مشابه توجه کرد، بلکه جمیع موارد در این راستا دخیل خواهد بود. در واقع مهمترین مطلب در مبحث مدیریت زندگی هر شخص این است که آن فرد باید نقطه آرامش خود را در زمینههای مختلف بیابد. بهطور مثال باید گفت که فرد باید هدفگذاری سریع در زندگی را در دستورکار قرار دهد؛ هدف مالی، هدف از زندگی، هدف از دوستیابی، هدف از کار، ازدواج، ورزش و... .
حال چطور باید تمام این اهداف مدیریت شود؟ در ابتدا هر فرد باید به سطح توانمندیهای خود آگاه شود و استعدادهای درون خود را بیابد و در ادامه به هدفگذاری بپردازد. در واقع باید استعدادهای واقعی ذاتی و استعدادهایی را که توان اکتساب آن را داریم، شناسایی کنیم. در این میان زندگی و مدیریت صحیح تمامی این موارد بهصورت صحیح بسیار سخت و نیازمند شرایط خاص است که در این راستا یکی از مهمترین موارد تمرین، مطالعه زیاد و رفع اشتباهات گذشته است.
از سوی دیگر باید عنوان کرد که رشد و پیشرفت همیشه در مسیر خطی رخ میدهد و بنابراین ما در ابتدا به یک خودشناسی کامل نیاز داریم تا بتوانیم توانمندیهای خود را تفکیک کنیم، درونگرا بودن یا برونگرا بودن خود را کشف کنیم. احساسی هستیم یا منطقی. اقتصاد بازار را دوست داریم یا تمایل به اقتصاد کارمندی داریم.
در واقع تمام شکستهای فردی ما از نشناختن خودمان در مراحل ابتدایی آغاز میشود. در اثر هیجانات اقدام به کاری میکنیم که بعد از اندک زمانی متوجه میشویم که توانایی و علاقه ادامه این مسیر را نداریم. به عبارت صحیح میتوان عنوان کرد که ریشه تمام شکستها، عدم خودشناسی است.
«زندگی منشوری است از حرکات ناموزون قانون نانوشته طبیعت که محرک آن انسانی است با تفکرات منحصر به فرد که در لحظه بر این باور است که بهترین تصمیم را میگیرد. زمان تنها عاملی است بر تایید تصمیمات اشتباه. بنابراین زمان تصمیم را برنخواهد گرداند و ماهیت اشتباه آن تصمیم اشتباه را فقط تایید خواهد کرد.»
باشد روزی که زنان و مردان این سرزمین بدون هیچ تبعیضی، اقتصاد ایران را بارورتر کنند و تلاشی همگام برای سرافرازی نام ایران و ایرانی در دنیا داشته باشیم.