به گزارش می متالز، علیرغم سرمایه گذاری ها و گامهای بسیار خوب در فناوریهای جدید مربوط به استخراج و اکتشاف معادن این صنعت همواره و تا امروز میتواند صنعتی غیرقابل پیشبینی باشد. از اکتشافات علمی اخیر گرفته تا ناگفتههای نا مناسب در قیمت های مربوطه، همه و همه می توانند ناگفتهها و اسرار ناشنیده مربوط به معدن باشند در این گزارش نگاهی به رازهای و اسرار ناشنیده معدن میپردازیم که در ادامه میخوانید:
واقعیت درحالحاضر این است که بسیاری از بزرگترین ذخایر معدنی جهان در کشورهایی با نهادهای نظارتی ضعیف تر و دولتهای محلی واقع شدهاند، اوایل امسال گزارش یوراکتیو إذعان داست که بیش از نیمی از "ذخایر اصلی" جهان در کشورهایی یافت میشوند که سرانه درآمد ناخالص ملی آنها در روز ۱۰ دلار یا کمتر از آن است. ترکیب مشکلاتی از جمله هزینههای بالا، محصولات تحت تأثیر و پوشش و عدم ثبات اداری باعث شده که بخش اکتشاف با عنوان عدم اطمینان و شناخت صحیح توصیف شود.
این موضوعات چالش هایی را نشان میدهد که می توان بر آن غلبه یافت. هر چند که بسیاری از این چالش ها هنوز حل نشدهاند، اما می دانیم که ظرفیت حل بسیاری از این رازها و ناگفتهها وجود دارد. از پیشرفتهای علمی در سوئد گرفته تا فشارهای عمومی بر سازمان بینالمللی بستر دریا (ISA)، همه و همه نمایانگر چالش ها و ناگفتهها و رازهای منحصر بفردی در اکتشاف معادن هستند.
عمیقترین بستر دریاهای جهان یکی از آخرین مکانهای دست نخورده از توسعه انسانی است که عمدتا ناشناخته باقی مانده است. با همه ناشناخته ماندنش، این مناطق دارای ذخایر معدنی بالقوه و قابل توجهی است، با برآوردی که نشنال جئوگرافیک در سال ۲۰۱۶ کرده است، تخمین زده که ذخایر طلای فرعی به تنهایی میتواند تا ۱۵۰ تن باشد.
با توجه به این ظرفیت، در سالهای اخیر این بسترهای عمق دریاها در جهان توجه معدنچیان زیادی را به خود جلب کرده است. از اینرو سازمانISA مجوز و گواهی بیست و نه اکتشاف را به شرکتهای خصوصی و دولتهای محلی داد تا مواد معدنی زیر امواج دریا را کشف کنند. با این وجود حتی با از بین رفتن پروژه جنجالی Solwara ۱ در نزدیکی پاپوآ گینه نو در سال گذشته و نگرانیهای مداوم در مورد آسیبهای ذاتی زیست محیطی این عمل، هنوز هم خواسته هایی برای افزایش امکان بهرهوری از بستر دریاها وجود دارد، از اینرو متقاضیان میخواهند که اطلاعات مربوط به ذخایر معدنی زیرزمینی، و همچنین تصمیمات آتی در مورد مجوز و بهرهبرداری از معادن را در اختیار آنها قرار دهند.
در پاسخ، سازمان ISA پروژه Deep Data یا اطلاعات مربوط به عمق خود را در آگوست سال گذشته راهاندازی کرد، این پروژه یک بانک اطلاعات مرکزیست که شامل اطلاعات جمع آوری شده در مورد منابع معدنی موجود توسط افراد و عوامل و دست اندر کاران درگیر در استخراج معادن عمیق میباشد. در حالی که این پایگاه دادهها و اطلاعات، یک شروع دلگرمکننده و یک به روزرسانی ضروری نسبت به منبع اصلی اطلاعات سازمان ISA در سال ۲۰۰۰ میباشد، با این وجود در مقایسه با اندک کارهای اکتشافی که در برخی از مناطق بسیار غنی از مواد معدنی بستر دریا انجام شده است، اختیارات آن محدود میباشد. در همین رابطه National Geographic گزارش داده که فشردهترین پروژه جمع آوری اطلاعات مربوط به منطقه Clarion-Clipperton Zone، یک فاصله ۵۰۰۰۰۰ مایل مربعی از آبهای بین هاوایی و مکزیک است که تنها برای هر ۱۶ مایل مربع یک نمونه بیولوژیکی جمع آوری کردهاند و بخش اعظم این منطقه همچنان کشف نشده باقی مانده است.
ایالت جنوب شرقی آسیا کشور میانمار به نوعی تجارت جهانی قلع را در سال ۲۰۱۶ دچار اختلال کرد، هنگامی که یک معدن جدید در منطقه نیمه خودمختار ایالت وا یافت شد. این ایالت که دو منطقه جداگانه، یکی در شمال و دیگری در جنوب کشور را در بر میگیرد، عمدتاً از مردم منطق وا تشکیل شده است، گروه قومی که از زمان فروپاشی کمونیسم در اواخر دهه ۱۹۸۰ از اکثریت مردم برمه در میانمار جدا شدهاند. دولت این منطقه درحالحاضر یک بخش خودمختار است. منطقهای خاکستری و قانونی بین منطقه پیشرفته میانمار و کشور مستقل متشکل از ملتی مستقل که بخش عمدهای از سیاستهای داخلی آن پنهان مانده است.
در سال ۲۰۱۶، معدن قلع Man Maw، لقب "رمز آلود" را از خبرگزاری رویترز کسب کرد. این معدن به اوج تولید ۵۰، ۰۰۰ تن در سال دست یافت، به گفته انجمن بینالمللی قلع، یک افزایش چشمگیر در بهرهوری که به افزایش ۴، ۹۰۰٪ در کل تولید قلع در میانمار انجامید.
این رقم منطقه را در بین بهترین تولیدکنندگان قلع در جهان، تنها در پشت چین و اندونزی قرار داد و بزرگترین صادرکننده قلع به چین در جهان بود.
با این وجود، تأثیرات ایالت و کشوری به همان اندازه که در پیشبرد و توسعه صنعت قلع قابل مشاهده و چشمگیر بوده است به همان نسبت در افت آن نیز بیتاثیر نبوده است. گزارش رویترز نشان داده که میزان ذخاىر موجود قلع در این محدوده از ۱۰٪ به حدود ۲٪ کاهش یافته و تعداد افراد شاغل در این معادن نیز بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ کاهش یافته است. وضعیت بینالمللی نامشخص این کشور، با حاکمیتی که به رسمیت شناخته نشده و از تحریمهای ایالات متحده به دلیل فعالیت در قاچاق مواد مخدر که ایالات متحده ادعا میکند، رنج میبرد و همزمان با کاهش ناگهانی ذخایر معدنی با اینکه انفجار برای کشف و تولید قلع صورت پذیرفته، میتواند یکی از موارد و اسرار حل نشده معادن باقی بماند.
Arctic Circle یا دایره قطب دارای برخی از عمیقترین ذخایر معدنی جهان است با ۲۰، ۰۰۰ ذخایر معدنی کشف شده و تنها در قطب شمال روسیه بیش از سی در صد آن مورد کاوش و استخراج قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۵ صادرات سنگهای قیمتی و کالاهای معدنی دومین صادرات روسیه، بعد آل صادرات نفت و گاز آن کشور بوده است و این بخشیست که با توسعه در مناطق شمالی کشور، که با کمبود جمعیت انسانی مواجه است، تقویت و بهبود مییابد که موانع کوچکی برای توسعه صنعتی در مقیاس بزرگ بنظر میرسند.
با این حال، سازمان زمین شناسی ایالات متحده خاطرنشان کرد که این رونق میتواند کوتاه مدت باشد و انتظار میرود بسیاری از کالاهای با ارزش در منطقه از بین بروند. پیشبینی میشود فقط معادن بوکسیت، زغال سنگ، سنگ آهن و فسفات فراتر از سال ۲۰۲۵ ادامه داشته باشند. اخیراً به دنبال ظهور برف سیاه، که آلوده به مواد زاید از تاسیسات زغال سنگ، در بخش هایی از سیبری بودهایم، تمام موارد معدنکاری و استخراج در منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. فقدان یک مقام حاکم صاحبنظر متمرکز در این منطقه یکی از عواملیست که باعث عدم اطمینان بیشتر در این موارد میشود در حالیکه وجود این مقام حاکم بر منطقه عملا توسعه اولیه را در منطقه ترغیب میکند. هشت کشوری که با قطب شمال مرز دارند، قادر به تنظیم دستورالعملها و محدودیتهای خاص خود در زمینه استخراج از قطب شمال، بهصورت ایجاد یک مجموعهای از مقررات و قوانین مشترک که همگی رعایت کنند نبودهاند.
اخیرا حتی کشورهای خارج از قطب نیز علاقه زیادی به استخراج از معادن قطب شمال نشان داده اند، به طوری که چین اعلام کرد قصد دارد در سال ۲۰۱۸ "جاده ابریشم یخی" را به قطب شمال برپا کند، همین موضوع باعث پیچیده تر شدن اوضاع این منطقه و معادن آن میشود. هم اکنون قطب شمال به عنوان یکی از مناطق مهم ژئو پلیتیک میتواند حتی زمینه ساز جنگهای جغرافیایی در بخش معدن هم بشود.
سال گذشته، دانشمندان دانشگاه اوپسالا، سازمان زمین شناسی سوئد و دانشگاه کیپ تاون منشاء ذخایر خاکی کمیاب معروف به رسوبات یا ذخائر "نوع باستناس"، را در سوئد شناسایی کردند. نخستین سنگ معدن های سنگین مورد استفاده قرار گرفته از کشور سوئد برداشت شد و مورد مطالعه قرار گرفت. برای عناصر زمینی کمیاب این تیم دریافتند که این ذخائر در ابتدا در یک محیط زیر دریا شکل گرفته اند، و قبل از تغییرات محیطی و تعامل خود با منابع سنگ آهک، به تشکیل ذخائر نادر زمین منجر شدهاند.
این ذخایر در امتداد یک نوار در جنوب مرکزی سوئد تقریباً به طول ۱۰۰ کیلومتر یافت میشوند، و پژوهشگران امیدوارند که این کشف به درک صنعت معدن از عناصر زمینی کمیاب کمک کند، به طوری که تقاضا برای این مواد معدنی به دلیل استفاده از آنها در فناوریهای جدید از جمله انرژیهای سبز به طور فزایندهای رو به رشد است. طبق گفته Zhongxue Li از دانشگاه علم و فناوری پکن، تولید و تجارت مواد معدنی به ارزش ۲ تریلیون ارزش داشته است و تقاضا از حدود ۸۰، ۰۰۰ تن در سال ۲۰۰۷ به حدود ۱۲۰، ۰۰۰ تا سال ۲۰۱۵ به طور چشمگیری افزایش یافته است.