به گزارش می متالز، می توان گفت که در اصل تقسیم سود باید از طریق شرکت سپردهگذاری مرکزی انجام شود. در واقع باید به این نکته توجه کنیم که زیرساخت لازم برای تقسیم سود از طریق سجام فراهم نیست.البته باید این را نیز در نظر بگیریم که شرکتها هم از منفعت موجود در تقسیم نشدن سود از این طریق بهرهمند میشوند و این سود تقسیمی در شرکت باقی خواهد ماند اما به نوعی میشود گفت عدم تمایل شرکتها با نبود زیرساخت لازم از سمت سپردهگذاری علت تقسیم نشدن سود از طریق سجام است.
با توجه به اطلاعاتی که از شرکتهایی که درآنها مشغول هستم و به علاوه اطلاعاتی که در این خصوص از سایر شرکتها دارم میتوانم بگویم مانع اصلی برای پرداخت نشدن سود از طریق سجام که عمدتا گفته میشود علت آن تمایل نداشتن شرکتها بوده، به درستی بیان نشده است. برخی معتقدند علت پرداخت نشدن این سود منفعتی است که از نگه داشتن این نقدینگی برای شرکتها حاصل میشود، اما در واقع این نقدینگی خیلی مد نظر شرکتها نیست و منفعت چندانی برای آنها ندارد.بسیاری از شرکتها به دنبال نگه داشتن این منفعت کوچک نیستند. در شرکتهایی مثل «وصنعت» و «وبانک» و بسیاری از شرکتهای دیگر سود اشخاص حقیقی در مدت زمان کمی پرداخت میشود ولی ممکن است سود سهامدار عمده را در آن بازه پرداخت نکنند .
البته با این افراد مذاکره کرده و بحث حقوقیها با این موضوع متفاوت است بنابراین به عقیده بنده اصل داستان پرداخت نشدن سود؛ شرکتها نیستند بلکه نبود زیرساخت علت اصلی است که به سپردهگذاری مرکزی باز میگردد.
اگر مقایسه کنیم به نسبت سایر کشورها هزینه معاملات در کشور ما بالا است و بخشی از این هزینهها نیز به ارکانهایی چون سازمان بورس، شرکت سپردهگذاری مرکزی، بورسهای مربوطه و غیره اختصاص داده میشود. بنابراین با توجه به مبلغی که برای معاملات پرداخت میشود، سپردهگذاری نباید کارمزدی را برای این کار در نظر بگیرد، علاوه بر این زمانی که بانکها برای کار کردن با حساب امتیازهای بسیاری به مشتریانشان میدهند مسلما برای پرداخت سود از طریق سجام، کارمزد گرفتن خیلی منطقی به نظر نمیرسد.