به گزارش می متاز، تداوم رخدادهای تلخ و عجیب در بازار فولاد چهرهای متشنج و مبهم برای آن ترسیم کرده است. محصولات فولادی که تاکنون با کندی تصمیمسازی مسوولان دست و پنجه نرم میکردند، طی روزهای اخیر با چاشنی تغییرات سریع همین تصمیمات، همراه شد. محاسبه نرخ محصولات فولادی با محوریت شمش همچنان شفاف نیست و بعد از گذشتن دو ماه از سال جدید هنوز در بین برخی از اهل فن و شبکههای اجتماعی در هالهای از ابهام قرار دارد و این سوال مطرح شده که سرانجام نرخ شمش فولاد بر مبنای چه سازو کاری در بورس کالا کشف میشود. بنابراین به معمایی لاینحل تبدیل شده که از عجایب این روزهای بازار فولاد است. سایر محصولات زنجیره فولاد نیز که متاثر از قیمت شمش فولادی، نرخگذاری میشوند نیز دچار این پیچیدگی شده و کل زنجیره همچنان با اختلال به فعالیت خود ادامه میدهد.نوسان قیمتها در بازار آزاد نشان میدهد که دستورالعملها و تلاشها برای سرکوب نرخ تاکنون نهتنها نتیجه نداده بلکه فاصله قیمت بین بورس و بازار در نهایت تعریفی شبیه به رانت را دربردارد. این بازی از مدتها پیش آغاز شده و خوشبینیهای مقطعی به پایان آن با توجه به رشد عجیب نرخ در بازار آزاد به حاشیه رانده شده است.
روز گذشته نزدیک به ۱۴۵ هزار تن شمش فولادی روی تابلو فیزیکی بورس کالا رفت. این میزان عرضه با توجه به عدم عرضههای روزهای گذشته و معاملاتی که در نهایت به تایید ناظم بازار نرسید، قابلقبول است. اما باید به میزان تقاضای موجود در بازار نیز توجه کرد زیرا با توجه به ورود حجم زیاد نقدینگی به بازار فولاد توسط واسطهگران، تشخیص تقاضای واقعی از تقاضای سفتهبازی، پپچیده است. به گفته یکی از فعالان بازار در سالجاری پروژههای عمرانی قابلتوجهی که قابلیت ایجاد تحرک در بازار فولاد را داشته باشد، تاکنون کلید نخورده است. پس سوال اصلی این است که این تقاضای ملتهب که به بازار وارد شده از سوی چه گروهی است. برخی معتقدند که نقدینگی سرازیر شده به بازار فولاد سبب این خریدهای مکرر با قصد انبار کردن محصولات به امید افزایش قیمتها در آینده شده است. برخی دیگر نامشخص بودن روشهای کشف نرخ در بورس کالا و ایجاد رقابتهای سنگین برای دستیابی به مواد اولیه را مسبب چنین آشفتگی میدانند. پیش از آنکه بخواهیم میان این دو نظر قضاوت کنیم باید جو سنگین و آشفته میان فعالان بازار که ناشی از تفاوت نرخهای عجیب و بیسابقه در بازار آزاد و قیمتهای پایه در بورس کالا است را مورد بحث قرار دهیم. چنانچه این فاصله قیمتی روند افزایشی یابد و رشد قیمتها ادامهدار شود، انتظار میرود که در آینده نهچندان دور صنعت فولاد در باتلاق رکودی فرو رود.