به گزارش می متالز، مالک شریعتی نیاسر درخصوص چگونگی توسعه پتروپالایشگاهها، توضیح داد: اگر عزم دولت برای توسعه پتروپالایشگاهها جدی باشد باید وارد میدان شده و با بورسی کردن شرکت های مذکور، اعتماد مردم را جلب کند، اینگونه میتوان نقدینگی هنگفتی که در جامعه سرگردان است به سمت پتروپالایشگاهها سوق داد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه فاز سوم ستاره خلیج فارس کاملا ایرانی ساخته شده و بیش از ۷۰درصد فناوریهای مورد نیاز در صنعت پتروپالایشگاه در داخل کشور وجود دارد، افزود: از آنجا که مجموعه سرمایهگذاریهای مورد نیاز غالبا ریالی است، میتوان با سرمایهگذاری ریالی تا 80 درصد بودجه مورد نیاز جهت توسعه پتروپالایشگاه ها را تامین کرد.
وی با تاکید بر اینکه پتروپالایشگاهها بهترین محمل برای سرمایهگذاری مردمی هستند، اظهار کرد: بهتر است مجموعه نقدینگی سرگردان در جامعه - که هر چند وقت یکبار به بازارهای کاذب مسکن، خودرو، طلا و ارز حمله میکند- را به سمت سرمایهگذاری کلان صنعت نفت و گاز و پتروشیمی سوق داد.
شریعتی نیاسر اضافه کرد: دولت میتواند با استفاده یا کسب مجوزهای قانونی از مجلس با حمایتهایی از جانب خود همچون انتشار اوراق و یا عرضه سهام اولیه بورسی، سرمایههای مردمی و نقدینگیهای سرگردان در جامعه را جذب توسعه پتروپالایشگاهها کرده و با کنترل تورم، مانع از التهاب بازارهای دیگر شود که در ادامه نیز مردم نیز سود خواهند برد.
مالک شریعتی نیاسر به دلایل عدم رونق صنایع پایین دستی پتروشیمی اشاره کرد و گفت: با توجه به رانتی بودن بخشی از خوراک پتروشیمیها به نسبت بخش صادراتی و واقعی نبودن خصوصی سازی در آنها، محصولاتشان به سمت محصولاتی با ارزش افزوده بالا نمیرود، یعنی اکثر شرکتهای پتروشیمی ظاهرا خصوصی شدهاند اما عمدتا سهامدارانشان نهادهای عمومی یا صندوقهای بازنشستگی هستند لذا به تولید محصول اولیه کفایت میکنند در حالی که زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی بسیار گسترده است و اگر در عمق زنجیره ارزش گسترش پیدا کند دهها برابر امکان رشد قیمت و ارزشافزوده دارند.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان شواهدی درخصوص عدم رغبت شرکتها جهت سرمایهگذاری در بخش صنایع پایین دستی پتروشیمیها، توضیح داد: در عسلویه یک زمینِ بسیار مرغوب به صنایع پاییندستی پتروشیمی اختصاص پیدا کرده است اما شرکتهای پتروشیمی به دو دلیل هیچ رغبتی برای برپا کردن صنایع پایین دستی در آنجا ندارند.
وی نخستین دلیل بیرغبتی شرکتها برای برپا کردن صنایع پاییندستی را خصولتی بودن آنها عنوان کرد و توضیح داد: از آنجا که عموم شرکتها واقعا خصوصی نیستند مدیران آنها انگیزهای برای تاسیس واحدهای جدید ندارند و به کسب سود اولیه ناشی از فروش "محصولات مادر" در بازارهای بین المللی رضایت میدهند اما اگر واحدهای پایین دستی تاسیس شوند، اشتغالزایی و سود بیشتری به دنبال دارد. دوم اینکه؛ محل انتخاب شده به دلیل دور بودن از بازار مصرف نهایی داخلی یعنی مراکز جمعیتی چندان مناسب نیست.
شریعتی نیاسر در ادامه مطرح کرد: به عنوان مثال در حوزه پلی پروپیلن - که یکی از بخشهای اصلی زنجیره صنایع پاییندستی پتروشیمی است - میتوان دهها صنعت و شرکت کوچک با اشتغالزایی بالا ایجاد کرد ضمن آنکه محصولات آنها نیز در داخل مورد نیاز است اما این شرکتها به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه و ناتوانی در تامین نیازهای اولیه مالی شکل نمیگیرند بنابراین وزارتخانههای نفت و صمت بهعنوان متولیان اصلی باید سیاستها را اصلاح کنند و با همکاری چرخ صنایع پایین دستی پتروشیمی را بچرخانند.