به گزارش می متالز، پایان بهمن ماه زمان مناسبی برای بررسی مجدد بازار قیر است، زیرا حجم معاملات در بهمنماه نزدیک به ۵/ ۲ برابر افزایش یافت و این به معنی تحقق از بازگشت روال عادی معاملات به بازار قیر بوده و همچنین رشد حجم معاملات وکیوم باتوم در دیماه نیز تاثیر خود را بر تقویت حجم معاملات بر جا گذاشت. از سوی دیگر همانگونه که در گذشته نیز بدان اشاره شد وضعیت معاملات صادراتی تفاوت چندانی نداشته و روند صادرات قیر ایران از بستر بورس کالا همان روال پیشین را تجربه کرده است اگرچه تغییراتی را بهصورت مقطعی و با فرض در تفاوتهای ایجاد شده در بازار به همراه داشته است. این روند نشان میدهد بازار قیر نیز مانند سایر بازارهای مشابه پس از یک شوک مقطعی روال آزاد شدن نرخ را پذیرفته است و در این مسیر به حیات و فعالیت خود ادامه میدهد. چهارم دیماه در گزارشی با عنوان افت شدید معامله قیر در بورس کالا این موارد را مورد بررسی قرار دادیم.
حجم معاملات قیر در بهمنماه در بازار داخلی به رقمی نزدیک به ۶۶ هزار و ۱۰۰ تن رسید که نسبت به مدت مشابه ماه قبل و رقم معاملاتی ۲۶هزار و ۶۰۰ تن از بیش از دو برابر رشد حکایت دارد؛ رخدادی که دقیقا به معنی بازگشت روال منطقی به بازار است و همچنین از پذیرفتن شرایط موجود در بازار حکایت دارد. نکته قابل توجه آن است که در این بازه زمانی یعنی در بهمنماه حجم عرضهها رقمی نزدیک به حجم معاملات بوده است. بهمنماه نسبت به ماه قبل از آن حجم تقاضا نیز نزدیک به ۵/ ۲ برابر افزایش یافته که از بازگشت نسبی خریداران نیز حکایت دارد.
نکته نسبتا عجیب معاملات قیر در ماههای اخیر کاهش بهای این کالاست یعنی در بهمنماه به رغم جهش جدی قیمتدلار، بهای قیر در بازار داخلی نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه قیمتها یک روند کاهشی را نیز تجربه کرده است که این رخداد نیاز به بررسی بیشتری دارد. آمارهای کلی (و نه بهصورت موردی) از کلیت بازار نشان میدهد که متوسط قیمت مورد معامله قیر در بورس کالا در دیماه رقمی نزدیک به هزار و ۳۲۲ تومان بوده ولی این نرخ در بهمنماه به هزار و ۲۹۵ تومان نزدیک شده است. این شرایط نشاندهنده کاهش نرخ است، در وضعیت رشد متوسط قیمت دلار در بهمنماه؛ یعنی بازار قیر حداقل در معاملات بورس کالا از تغییرات دلاری تاثیر نپذیرفته است. عدم تغییر در قیمتهای پایه وکیوم باتوم در طول یک ماه میتواند یکی از دلایل این روند قیمتی باشد ولی در مقایسه باید گفت که بازار با سیگنال رشد قیمت دلار همیشه بخشی از رشد قیمتهای پیشرو رو اصطلاحا پیشخور میکند یعنی برای عدم تاثیرپذیری از رشد قیمتهای آتی حجم خرید خود را افزایش داده ولی در برابر آن عرضهکنندگان نیز تمایل خود به فروش را از دست داده و این روند کلی به رشد قیمتها منتهی خواهد شد.
این شرایط کلی در بهمنماه دیده نشد مخصوصا در وضعیتی که حجم معاملات به شدت افزایش یافته است یعنی همه چیز برای رشد قیمتها آماده بوده ولی چنین نشد. نکته دیگری که میتواند دلیل عدم رشد قیمتها باشد را شاید بتوان در حجم عرضهها جستوجو کرد زیرا عرضه کافی در بازار وجود داشته و همچنین رشد حجم معاملات وکیوم باتوم در دیماه نیز یکی از دلایل تقویت عرضهها محسوب خواهد شد. نکته دیگر آنکه وضعیت کلی در بازار آنگونه که در این آمارها وجود دارد ترسیم نمیشود زیرا در هر حال بازار داخلی قیر و سایر محصولات و مواد اولیه مشابه با رکودی نسبی رو به روست و شاید بتوان گفت که رشد تقاضا نسبت به سالهای قبل هنوز در بازارهای مختلف دیده نشده است. این موارد در کل برخی ابهامات زیرپوستی را در این بازار قیر تداعی میکند یعنی رشد حجم معاملات وکیوم باتوم در دیماه، انتظار رونق تولید بر پایه این سیگنال، فراز و فرود قیمت دلار و نوسان تقاضا مخصوصا تغییر قیمتهای پایه از ارز مبادلهای به ارز آزاد و جهش جدی قیمتها در آذرماه همگی چهرهای چندگانه از بازار قیر و معاملات آن را ایجاد میکند مخصوصا در روزهای سرد سال که نسبت به برخی از شیوهها و انواع تقاضا را تحتالشعاع قرار میدهد.
تجربه بازارهای مشابه مخصوصا در صنعت پتروشیمی که شباهتهای بیشتری با بازار قیر داشته و دارد نشان میدهد که بازار قیر از پتانسیل تغییر پس از آزادسازی قیمتها برخوردار بوده یعنی فراز و فرود برخی از معاملات بعضا با ابهام قیر و وکیوم باتوم با احتساب ارز مبادلهای در نهایت به بازاری منسجم، رقابتی و نفسگیر پس از آزادسازی قیمتها تبدیل میشود. این شرایط دقیقا در بازار قیر هم خودنمایی میکند یعنی در ابتدا ( دیماه) حجم معاملات به شدت کاهش داشت، قیمتها افزایش داشته و فعالان بازار با ابهام و دلزدگی به شرایط معاملاتی نگاه میکردند. پس از این فاز مهم نوبت به خودنمایی واحدهای تولیدکننده و مصرفکننده اصلی میرسد یعنی آن دسته از واحدهایی که از توان تجاری، فنی، مالی و بازاریابی بیشتری برخوردار هستند، برنده بازار بوده و دقیقتر میتوانند شرایط معاملاتی پیشین خود را حفظ کنند. در این شرایط تازه واقعیتهای معاملاتی در بورس کالا به کمک خریدار و فروشنده میآید یعنی خریداران برجسته باز هم ترجیح خواهند داد تا کالای با کیفیت و مطمئن خریداری کرده و در رقابت قیمتی ایفای نقش کنند و فروشنده نیز مایل خواهد بود تا بهای کالای خود را نقدا دریافت کرده و از شفافیتهای معاملاتی و مالیاتی بورس کالا بهره برد.
این وضعیت به معنی آن است که بازار پرابهام پیشین به بازار مطمئن و منسجم و مدرن بدل شده و واقعیتهای آن بیش از پیش ملموس خواهد شد. بهعنوان یک مثال مشخص باز هم میتوان به وضعیت معاملاتی در بورس کالا اشاره کرد یعنی رشد حجم معاملات در بازار داخلی در بهمنماه در کنار افزایش حجم صادرات قیر در همین مدت در بورس کالا نشان میدهد که بازار قیر دگردیسی را پذیرفته است. این وضعیت را باید سرنوشت محتوم اکثریت قریب به اتفاق بازارهای مختلف به شمار آورد که با تفاوتهایی یکی پس از دیگری در حال خودنمایی است و گسترش این شرایط معاملاتی به سایر بازارها و گروههای کالایی با محوریت بورس کالا در نهایت تامینکننده منافع حداکثری تمامی فعالان این بازار خواهد بود اگرچه بحث قیمتگذاری هم مباحث مربوط به خود را میطلبد.
حجم معاملات صادراتی قیر در بهمنماه به نزدیکی ۴۵۴ هزار تن رسید که به نسبت مدت مشابه در ماه قبل از رشدی بیش از ۸ درصد برخوردار بوده است. این رشد ۸ درصدی از آن جهت بسیار مهم ارزیابی میشود که این رقم افزایش بیشترین رشد حجم معاملات از مردادماه سال جاری تاکنون بوده که جذابیتهای این بازار را آن هم در شرایط سخت فعلی برجستهتر میسازد. این رشد حجم معاملاتی در شرایطی به ثبت رسید که حجم عرضه بهمن ماه رقمی نزدیک به ۷۰۰ هزار تن بوده که از رقم عرضه دیماه یعنی ۸۷۴ هزار تن بسیار کمتر است.
این وضعیت البته با کاهش تقاضا نیز رو به رو شد یعنی تقاضای بهمنماه رقمی نزدیک به ۴۶۵ هزار تن بوده ولی این رقم در دیماه ۷۵۵ هزار تن بود. این وضعیت هم نشان میدهد که تقاضای کاذب بسیاری در این بازار حذف شده اگرچه ذات صادراتی بودن این بازار و بحثهایی در مورد مجوز صادرات تا حدودی اهمیت این آمارها را تقلیل میدهد ولی ذات رشد حجم معاملات مطلبی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد. در بهمنماه متوسط قیمت هر تن قیر صادراتی رقمی نزدیک به ۲۱۱ دلار در هر تن بود ولی این رقم در دیماه ۱۷۷ دلار بوده است.این شرایط یعنی رشد صادرات در کنار افزایش قیمتها نیز داده جانبی دیگری خواهد بود که نشان میدهد بحث برندسازی قیر ایران در بازارهای منطقهای و جهانی و تقویت جایگاه تولیدکنندگان برجسته در عرضههای صادراتی که در گزارش پیشین به آن اشاره کرده بودیم هم در حال تحقق و خودنمایی است.
شاید معاملات صادراتی قیر را بتوان قدیمیترین و البته مهمترین بازار صادراتی بورس کالا محسوب کرد که مدتهاست یک رکن مهم صادراتی و معاملاتی در این بازار به شمار میرود. پس از آزادشدن قیمت وکیوم باتوم شاهد بودیم که اگرچه اندکی کاهش یافت ولی از روند و روال عمومی آن فاصله نگرفت که همین نکته یکی از سیگنالهای مهم در بازار قیر بود.در کنار این مطلب یعنی آرامش نسبی در این بازار، بهمنماه شاهد رشد حجم معاملات صادراتی بودیم که نشان میدهد بازار صادراتی بیشتر از بازار داخلی خود را با شرایط وفق داده است. بهصورت دقیقتر شاهد بودیم که حجم معاملات قیر در دیماه کاهش جدی داشته ولی بازار صادراتی در همین مدت تغییر بزرگی را ثبت نکرد. این در حالی بود که بازگشت روند افزایشی در بازار صادراتی نشان میدهد که اگرچه آرامش پیشین در این بازار حکمفرما بوده ولی باز هم بازار صادراتی سریعتر و منسجمتر از بازار داخلی در مسیر بهبود قرار گرفته است.
وضعیت معاملات وکیوم باتوم مشهور به VB بهعنوان ماده اولیه اصلی قیر یک سیگنال جدید را مطرح میسازد. در بهمنماه شاهد داد و ستد ۲۷۳ هزار تن از این کالا بودیم ولی این رقم در دیماه نزدیک به ۳۰۳ هزار تن بوده یعنی یک عقبگرد نسبتا مهم در بازار ماده اولیه اصلی قیر ایجاد شده است. این وضعیت موجب خواهدشد تا ناخودآگاه حجم معاملات آینده قیر محدود شود. البته متوسط حجم معاملات ماهانه وکیوم باتوم در سال جاری نزدیک به ۳۰۵ هزار تن بوده یعنی دیماه شرایط متعادلی را تجربه کردیم ولی وضعیت داد و ستد بهمنماه انتظارات را برآورده نساخت. این در حالی بود که قیمت وکیوم باتوم در بورس کالا نیز با اهرم رشد قیمتهای جهانی افزایشی شد و یکی از بالاترین قیمتها را تجربه کرد. این شرایط خود به معنی افزایش قیمت تمام شده قیر و احتمال رشد بیشتر بهای این کالاست بنابراین باید به این سیگنال واقعی توجه کرد.
حال در وضعیتی که بهای دلار در بازار آزاد دست از سرکشی برداشته و تا تعادلی نسبی البته در حاشیه بازار فاصله چندانی نداشته و قیمتهای جهانی نفت خام نیز از سطوح جذاب پیشین اندکی فاصله گرفته است، شاید این بازار نیز بتواند از شوکهای مقطعی پیش رو عبور کرده و بازار مدرن و مطمئنتر را تجربه کند.
تمامی موارد بالا نشان میدهد که مسیر حرکت در بازار قیر در هر حال به سمت مدرن شدن به پیش میرود اگرچه بخشی از این روند حرکتی در چارچوب قیمتهای پایه اعلامی و فرمول قیمتی شورای رقابت تعریف شده است. این مسیر در گذشته در بازار پلیمرها، فلزات و محصولات شیمیایی تجربه شده بود و این بار بازار قیر و وکیوم باتوم هم بهعنوان یکی از آخرین حلقههای زنجیر آزادسازی قیمتی به آن پیوسته است. این روند کلی فعالان برجسته را با واقعیتهای کیفی و بازاریابی در جایگاه بهتری قرار میدهد و در نهایت آینده بازار صادراتی را بهبود میبخشد اگرچه در مورد قیمتهای پایه باید به نظر شورای رقابت تمکین کرد.