به گزارش می متالز، شرکت نفت و گاز پارس که زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران است را بیشتر با نام توسعه دهنده پروژه های پارس جنوبی می شناسند، اگرچه این شرکت میادین دیگری را نیز در دست مطالعه و حتی توسعه دارد و حتی در زمینه بهره برداری نیز از شرکت های دارای بالاترین تجربه ها محسوب می شود اما اخبار توسعه ای پارس جنوبی همیشه در صدر اخبار مرتبط با این شرکت بوده و همین عامل نام شرکت نفت و گاز پارس را همردیف نام توسعه پارس جنوبی قرار داده است.
از این رو با محمد مشکین فام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس به گفتوگو نشسته ایم تا فرآیند توسعه پارس جنوبی و ابهامات و انتقادات مطرح بر روند توسعه آن را بررسی کنیم. آنچه در ادامه آمده، بخش نخست این گفتوگو است.
اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ شمسی بود که شرکت نفت و گاز پارس به سمت فازبندی پارس جنوبی با مشاوران خارجی رفت. در خصوص آن زمان توضیح بفرمایید.
مشکین فام: شرکت نفت و گاز پارس، قبل از سال ۱۳۷۶ شرکت مهندسی و توسعه نفت بود که این شرکت اکنون یک شرکت جداگانه است. بعد به خاطر اهمیت پارس جنوبی، به شرکت نفت و گاز پارس تغییر نام داد. تا سال ۱۳۷۵ ما ۴ چاه اکتشافی داشتیم و بر این اساس اطلاعات محدودی از میدان گازی پارس جنوبی داشتیم. طرف قطری قبل از ما شروع به تولید کرده بود و اطلاعاتش را به ما نمیداد.
طرف قطری حدود ۱۰ سال پیش از این، یعنی در سال های ۱۳۶۴ و ۶۵ شمسی شروع به تولید از پارس جنوبی کرد؟
مشکین فام: بله، اطلاعات ما محدود به این ۴ حلقه چاه اکتشافی بود که مدیریت اکتشاف حفاری کرده بود. به مرور زمان طرح فاز یک و فازهای ۲ و ۳ شروع شد و بعد از تولید از این سه بلوک، اطلاعات تکمیلی از میدان بدست آمد و همزمان هم مطالعات لرزه نگاری و سه بعدی پیش رفت و حدود میدان برای همکاران مخزن بیشتر شفاف شد.
مشکین فام: بله، عمده اقدامات توسط خارجی ها انجام شد.
در واقع می توانیم بگوییم که در آن زمان فقط بخش کارفرمایی ایرانیها بودند؟
مشکینفام: بله، ما فاز یک را هم با شرکت ایرانی پتروپارس شروع کردیم ولی توسعه فازهای ۲ و ۳ را با شرکت توتال پیش گرفتیم. هر دوی این پروژه ها به صورت بیع متقابل و بای بک بود. این شرکت ها، پیمانکاران خود را به صورت EPC انتخاب کرده بودند و کار را پیش می بردند.
یک ابهامی که سال ها مطرح می شد این بود که شرکت توتال مشاور فازبندی پارس جنوبی سمت ایران شد و بعدها گفتند شاید امکانش بود که این فازبندی بهتر از آنچه انجام گرفت، انجام می شد؛ آیا بعدا به این نکته رسیدید که فازبندی سال ۷۹ یا ۸۰ شمسی می توانست بهتر از آن باشد؟
مشکین فام: این ابهام درست نیست؛ چرا که بلوک بندی اولیه بر اساس اطلاعات آن روز بود و به مرور زمان که اطلاعات تکمیل شد ما دنبال این بودیم که حداکثر تولید را از این میدان داشته باشیم چرا که این میدان مشترک است. در این مدت ۲۰ سال، ۳ بار بلوک بندی را عوض کردیم و در نهایت به این بلوک بندی که ۲۹ فاز استاندارد پارس جنوبی است رسیدیم. دلیلش این بود که در ابتدای کار، اطلاعات کامل از وضعیت میدان نداشتیم، با مرور زمان و حفر چاه ها و تولید از میدان و بلوک های مختلف، تصویر روشن تری را از وضعیت میدان پیدا کردیم و بالتبع با اطلاعات تکمیلی، طرح کلان توسعه را تغییر دادیم و بعد از سومین تغییر، به حالتی رسیدیم که الان با آن پیش میرویم.
این بازنگری به این دلیل نیست که توتال روز اول مغرضانه یا از روی تعمد کاری کرده باشد، نه اینطور نیست؛ اطلاعات میدان در آن زمان ایجاب می کرد که بلوک بندی به این شکل باشد و به مرور زمان با تکمیل اطلاعات، بلوک بندی را آپدیت کردیم.
اویل دهه ۸۰ توسعه فازها توسط توتال و اِنی شروع شد و بعد شرکت های ایرانی آمدند با شبیه سازی کار توسعه ای آنها، توسعه فازهای دیگر را در دست گرفتند؛ می توانیم بگوییم در آن زمان قریب به ۸۰ تا ۹۰ درصد کار پیمانکاری توسط خارجی ها انجام می شد؟
مشکین فام: مدیریت پروژه ها دست خارجی ها بود. دانش مدیریت پروژه در یک طرح کلان و مگاپروژه مثل پارس جنوبی که ارزش هر کدام قریب به ۵ میلیارد دلار است، خیلی مهم است. نحوه مدیریت کار، تقسیم پروژه و اینکه کار را به چه شکلی پیش ببریم می تواند در سرنوشت پروژه بسیار موثر باشد.
از سال ۷۹ تا ۹۹، در این ۲۰ سال، چه اتفاقی افتاد که ما از وابستگی کامل دانشی و تکنولوژی به خارجی ها به این نقطه رسیدیم که تمامی کارها از طراحی و مهندسی تا اجرا توسط ایرانی ها در حال انجام است؟
مشکین فام: روز اولی که توتال آمد و فازهای ۲ و ۳ را پیاده کرد، دیدگاه و الگویی که ما داشتیم کاملا متفاوت بود. در واقع نحوه کار توتال همان بود که در دنیا شرکت های بزرگ در آن زمان به آن شیوه کارها را انجام می دادند. یکی از فواید ورود توتال در قرارداد ۲ و ۳ همین بود که ما با متدهای روز دنیا در مدیریت پروژه آشنا شدیم و توانستیم به خوبی این متدها را پیاده کنیم. شرکت انی ایتالیا هم که آمد، می توان گفت آورده جدیدی نیاورد. اما با انجام این دو تمرین در فازهای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ پارس جنوبی، هم خودمان و هم پیمانکارانمان رشد پیدا کردند و عملا می توان گفت بقیه فازهای پارس جنوبی را با بومی سازی همان الگو و تکمیلش پیاده سازی کرده و توسعه دادیم.
در دنیا روشهای مدیریت توسعه، دانشی تجربی است و بر اساس تجاربی که شرکت هایی چون توتال و انی سال ها در پروژه های مختلف داشتند، به صورت مستمر دانش آنها آپدیت شده بود و دانش را از پروژه های مختلف گرفته و اصلاح کرده و به این مقطع رسیده بودند. در فازهای ۲ و ۳ ، چون قرارداد بیع متقابل بود بیشتر نظاره گر بودیم که آنها چه می کنند. دانش مدیریت پروژه را کسب کردیم تا خودمان بعدا این کار را با پیمانکاران EPC پیاده کنیم. بعدا در فازهای ۹ و ۱۰ خودمان نقش توتال را بازی کردیم؛ یعنی پیمانکار EPC مستقیما با شرکت نفت و گاز پارس وارد کار و قرارداد شد و کارفرمایی را از ابتدا تا انتها خودمان دنبال کردیم. در نتیجه الگوبرداری بسیار مفید بود. البته فقط مدیریت پروژه نیست؛ بلکه خیلی از مسائل است، مثلا به لحاظ فنی نیز سطح ارتقای زیادی اتفاق افتاد. می توان گفت علاوه بر تولید نفت و گاز که دستاورد مهمی در این ۲۰ سال است، دستاورد مهمتر رشد و نمو پیمانکاران و کارفرمایان بوده است.
یک زمانی برای پیمانکاران ما، یک متر لوله گذاری در دریا سخت بود. الان قریب به ۳۲۰۰ کیلومتر در دریا لوله گذاری انجام داده ایم که عمده آن را ایرانیها در شرکت تأسیسات دریایی انجام داده اند. همین شرکت تأسیسات دریایی در ۱۰ کیلومتر اول لوله گذاری دریایی برای فاز یک مشکل پیدا کرد و نتوانست ادامه دهد اما الان به جایی رسیده ایم که در دریا با سختترین شرایط ممکن و تقاطعهای مختلف لوله گذاری فازها، آنقدر دانش فنی ما در ایران بالا رفته که خیلی آسان کارها را انجام می دهیم.
طراحی کاملا ایرانی است، اجرا کاملا ایرانی است و مدیریت کار کاملا ایرانی است. در مورد ساخت سکو نیز به همین شکل است. ما سکوهای اول را در پارس جنوبی دادیم شرکت های خارجی انجام دهند اما ۳۵ سکوی بعدی تماما ایرانی انجام شد. ابتدای کار طراحی و ساخت سکو سخت بود اما سختی ها را تحمل کردیم، به پیمانکاران ایرانی اعتماد کردیم، سرمایه گذاشتیم و کار را به پیمانکاران ایرانی سپردیم و به نقطه ای رسیدهایم که اکنون پیمانکاران توانمند ایرانی در دنیا حرف برای گفتن دارند. اگر شرایط تحریم نباشد، ما به لحاظ دانش فنی فراساحل در منطقه اولیم.
انتهای دهه ۸۰ شمسی به خاطر عقب افتادگی که نسبت به رقیب قطری داشتیم، توسعه یک سری از پروژه های پارس جنوبی به صلاحدید دولت وقت به صورت همزمان شروع شد، میانه دهه ۹۰ شمسی، عقب افتادگی از رقیب قطری موجب شد تا پروژه ها اولویت بندی شوند. لطفا این تغییر در استراتژی توسعه را توضیح بفرمائید.
مشکین فام: بحثی که سال ۸۹ داشتیم این بود که یک شبه قرارداد ۵ طرح عظیم پارس جنوبی به مبلغ ۲۵ میلیارد دلار بسته شد. در آن شرایط شرکت های بین المللی مثل شل و توتال ایران را ترک کردند و انتظارشان این بود که ما عقب بمانیم و کاری نتوانیم انجام دهیم. این اتفاق در ظرف زمانی آن موقع بود و نمی توان برگشت و انتقادی کرد. اما به نظر من آن موقع یک مقداری عجولانه برخورد کردیم چرا که برای این حجم سرمایه گذاری، هم تأمین منابع مالی سخت بود و هم توان داخلی به رشد و نمو لازم برای آنکه بتوانیم ۵ طرح را همزمان دنبال کنیم نرسیده بود؛ حتی نیروی کار داخلی ما نیز برای پشتیبانی همزمان ۵ طرح عظیم، جوابگو نبود. همچنین ما الزام داشتیم حداقل ۵۱ درصد ساخت داخل را رعایت کنیم و ساخت داخل برای تأمین تجهیزات توسعه همزمان این پروژه ها جوابگو نبود. منابع مالی محدود بود و مشکلات تحریم را داشتیم و همه این موارد با هم وجود داشت اما مدیریت وقت وزارت نفت تصمیم گرفت اینکار را انجام دهد. اینکار در شرایطی انجام گرفت که طرحهایی مثل ۱۲، ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ نیمه تمام مانده بود و به سرانجام روشنی نرسیده بود. یعنی آمدیم علاوه بر این طرح های نیمه تمام، ۵ طرح دیگر تعریف کردیم و همه این ها با هم نیاز به منابع مالی داشتند.
سال ۹۲ از طرفی با رشد بالای مصرف انرژی مواجه بودیم و مملکت گاز می خواست و از طرفی ترکمنستان (در ارسال گاز) بازی درمیآورد. وزارت نفت با توجه به شرایط و محدودیت های آن زمان و کمبود منابع مالی اقدام به اولویت بندی کرد و گفت هر طرحی که زودتر به گاز می رسد، تمرکز را روی آن می گذاریم تا آن طرح زودتر به تولید برسد. در نتیجه سه طرح ۱۲، ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ را در اولویت اول گذاشتند و وارد مدار تولید کردند. مضاف بر این، ما نیم نگاهی به مرز مخزنی داشتیم. فاز ۱۲ در مرز شرقی میدان است و فازهای ۱۷ و ۱۸ در مرز غربی میدان است و فازهای ۱۵ و ۱۶ نیز در خط مرزی وسط های میدان است. هم اینکه این فازها از نظر پیشرفت جلوتر بودند و سریعتر به گاز می رسیدند و هم اینکه بلوک های مرزی بودند. در نتیجه عقل سلیم ایجاب می کرد که حتما این پروژه ها را باید ابتدا تکمیل کنیم. البته پروژه های دیگر را نیز تکمیل می کردیم اما تمرکزمان روی این سه پروژه بود. فاز ۱۵ و ۱۶ با ۲ میلیارد فوت مکعب، فاز ۱۷ و ۱۸ با ۲ میلیارد فوت مکعب و فاز ۱۲ با ۳ میلیارد فوت مکعب و در مجموع با ظرفیت ۷ میلیارد فوت مکعب تولید روزانه گاز باید وارد مدار بهره برداری می شدند تا ما بتوانیم در بخش تأمین گاز نفسی بکشیم و بعد با سعه صدر بقیه فازها را تکمیل کنیم. بقیه فازها که معروف به ۳۵ ماهه هستند، در وسط میدان و شمال میدان بودند. بنابراین ما دوباره تمرکزمان را روی ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ گذاشتیم که به مرز نزدیک بودند. این سه فاز را تکمیل کردیم. اولویت بعدی فازهای ۱۳ و ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ بود که در شمال میدان است و در نهایت تکمیل فاز ۱۴ در شمالی ترین نقطه میدان در برنامه قرار گرفت.
در حال حاضر همه بلوک های میدان پارس جنوبی به جز فاز ۱۱ فعال شده و در مدار تولید است. می توان گفت کل تأسیسات دریایی تکمیل شده است. ما در مجموع در پارس جنوبی، با دو سکوی فاز ۱۱ ، ۳۹ سکو داریم که الان ۳۷ سکوی آن در مدار تولید است. ۴۰۰ حلقه چاه داریم که الان ۳۳۶ حلقه چاه آن در مدار است، البته ۳۴ حلقه چاه آماده است فقط باید CRA آن را برانیم که به خاطر شرایط تحریم به ما نمی دهند.
چاه هایی که باقی مانده در فازهای ۱۳، ۱۴ و ۲۲ تا ۲۴ است؟
مشکین فام: بله، همین فازهای شمالی میدان. از این منظر هم که مهاجرت گاز نداریم نگران نیستیم. البته طرحی را پیاده کردیم که علی رغم اینکه این ۳۴ حلقه چاه در مدار نیستند، تولید از این سه فاز بر اساس برنامه محقق شود. یعنی به جای انکه لود تولید روی ۱۱ حلقه چاه باشد، آنرا روی ۷ حلقه چاه انداختیم.
این مساله، مشکل فنی برای چاه ها ایجاد نمی کند؟
مشکین فام: نه، برای مدت محدودی حدود ۲ سال مشکلی ایجاد نمی کند. برنامه ای هم داریم که بتوانیم لوله های CRA را هم وارد کنیم. تنها قلمی که اکنون می توان گفت در ایران برای پارس جنوبی نتوانستیم داخلی کنیم، لوله های CRA است.
داخلی سازی در طرحهای پارس جنوبی به چه میزان است؟
مشکین فام: در طرح های اخیر قریب به ۷۰ تا ۷۵ درصد داخلی سازی داشتیم در حالی که فازهای ۲ و ۳ را که انجام دادیم حدود ۳۴ درصد داخلی سازی داشتیم. یعنی از ۳۴ درصد داخلی سازی به ۷۰ تا ۷۵ درصد داخلی سازی رسیده ایم. الان غیر از دو قلم هایتک که یکی همین لوله های آلیاژی CRA است و دیگری توربواکسپندر که دور خیلی بالای ۱۳۰۰۰ دور در دقیقه دارد، که این دو تجهیز خاص را هم در دنیا فقط چند شرکت این ها را تولید میکنند، بقیه تجهیزات را بومی سازی و داخلی سازی کرده ایم.
درخصوص این دو تجهیز هایتک که تلاش می کنید وارد کشور شوند، درحال حاضر نبودشان اختلالی در روند تولید ایجاد نکرده؟
مشکین فام: خیر، در مورد CRA که با جابه جایی لود روی بقیه چاه ها، تولید برنامه را با تعداد چاه کمتر محقق می کنیم و در خصوص توربواکسپندر هم با تدبیری که قبل از برگشت تحریم ها کردهایم ، ۱۲ اکسپندر از کشور آلمان وارد کشور و راه اندازی شد و اتان آن هم تولید می شود.
اکنون در حال حاضر چند میلیون مترمکعب تولید گاز از پارس جنوبی دارید؟
مشکین فام: ظرفیت ما قریب به ۷۰۰ میلیون مترمکعب بوده که بر اساس میزان تقاضا و شرایط موجود، عرضه را تنظیم می کنیم. معمولا در تابستان، ما آمادگی برای زمستان کسب میکنیم و تعمیرات اساسی هم در بخش دریا و هم در بخش خشکی داریم و تولید ما ملاک نیست؛ اما ملاک ما در زمستان است که حتی یک مترمکعب هم نمی توانیم کم کنیم. ظرفیت اسمی ما ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز است.
زمستان امسال همین مقدار تولید می شود؟
مشکین فام: برنامه ای که برای ما نوشته شده ۶۳۰ میلیون مترمکعب در روز است و این میزان را از ما خواستند؛ اما ظرفیت ما ۷۰۰ میلیون مترمکعب است.
اکنون ظرفیت تولید گاز کشور به یک میلیارد مترمکعب در روز رسیده، یعنی می توانیم بگوییم ۷۰ درصد آن وابسته به میدان گازی پارس جنوبی است؟
مشکین فام: ۷۰ الی ۷۵ درصد گاز کشور از پارس جنوبی تولید می شود. یعنی پارس جنوبی ۷۰ تا ۷۵ درصد در تأمین گاز خانگی، همین مقدار در تأمین گاز صادراتی، همین مقدار در تأمین خوراک نیروگاه ها و … سهم دارد.
از طرفی با توجه به اینکه خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس در پارس جنوبی تأمین می شود، قریب ۴۰ درصد از بنزین تولیدی کشور وابسته به میعانات گازی پارس جنوبی است. همچنین درآمدزایی صنعت پتروشیمی که خوراک خود را از پارس جنوبی می گیرد، وابسته به تولیدات این میدان است.