به گزارش می متالز، در علوم اقتصادی اصطلاحی وجود دارد با نام نقطه چرخش که منظور از آن نقطه ای است در یک دور تجاری که در آن جهت فعالیت های اقتصادی عوض می شود(از رونق به رکود یا بر عکس).
شاخص کل بورس دیروز توانست با 1.7 درصد افزایش در کانال یک میلیون و 500 هزار واحد بالا بیاید. شاخص امروز برای تغییر کانال به کمتر از 20 هزار واحد شارژ نیاز دارد تا علاوه بر تغییر کانال، سقف مقاومتی یک میلیون و 600 هزار واحد را هم بشکند.
گروه خوش بین این اتفاق را دور از دسترس نمی ببیند؛ مجموعه اتفاقات حمایتی در بازار، کنار گذاشتن نمادهای آزار دهنده روند بورس، به کارگیری ابزارهایی که گارانتی قیمت سهام حساب می شود مثل سهام خزانه و اوراق تبعی از جمله دلایل چنین خوش بینی است.
قیمت دلار هم سیگنالی برای کمک به بازار سهام محسوب می شود و گفته می شود اگر دلار در بازار نیما به سوی کانال 25 هزار تومان حرکت کند بورس روزهای رونق را بازیابی می کند.
افزایش سرمایه 3 هزار میلیارد تومانی شرکت های تابعه شستا، انتشار اوراق تبعی برای حمایت از سهام بانک ملت و... دیگر دلایلی است که از سوی خوش بینان به عنوان نشانه های نقطه چرخش در بورس بیان می شود.
البته طیف بدبین هم کماکان با اشاره به اینکه تمامی حمایت ها متوجه گروه خاصی است و نیمی از بازار به حال خود رها شده است با اتفاقات دیروز برای شاخص هم وزن تاکید دارند شاخص رمق زیادی برای بالا رفتن ندارد و روزهای مثبت خیلی سریع با روزهای منفی جایگزین می شود. بسته بودن نماد پالایشی ها، ایران خودرو، سایپا بخشی از بازار را متوقف کرده و بازگشایی این نمادها فشار فروش بیشتر می شود.
البته خوش بین ها می گویند اگر این نماد ها به گروه های مختلف تقسیم شوند و بازگشایی نماد شستا و پالایشی ها به روز آخر موکول شود شاید بورس از این گردنه به سلامت عبور کند.
بورس این روزها صحنه جدال انتظارات با واقعیت های روی زمین است، برخی فعالان بورسی با تکیه بر متغیرهایی مانند ارز و قیمت های جهانی، حقیقی ها را تشویق می کنند در منازعه جریان های صعودی و ریزشی مقاومت بیشتری کنند. شمشیر بزنند، خسته نشوند تا با مقاومت آنان شاخص آهسته و پیوسته به جلو برود. وعده آینده و برجسته کردن برخی احتمالات برای سرمایه گذاران حقیقی اما یک طرف ماجرا است.
اما بازار درحال حاضر بر روی زمین و واقعیت چه وضعیتی دارد؟ ساده ترین و دم دست ترین ابزار تحلیل نسبت میان قیمت و درآمد است که به P/E معروف است. اگر نسبت P/E یک شرکت بیشتر از شرکت دیگر باشد، نشاندهنده این است که بازار نسبت به درآمد سهام شرکت در آینده خوشبین است.
در واقع این نسبت انتظارات سرمایه گذاران را نشان می دهد و مشخص می کند به ازای هر ریال سود سرمایه گذار چقدر حاضر بپردازد. طبیعتا اگر این نسبت 5 باشد بیانگر آن است که سرمایه گذاران به ازای هر یک ریال سود حاضر هستند 5 ریال بپردازند.
کارگزاری مفید در اواخر سال 90 برآورد کرده بود که به لحاظ تاریخی در بورس اوراق بهادار تهران متوسط این نسبت بین 2.3 تا 2.13 باشد. در آن مقطع متوسط این نسبت برای شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران 7.7 عنوان شده بود.
حال تحلیل گران سئوال می کنند با وجود همه اتفاقات در این دهه چه اتفاقی افتاده است که این نسبت برای بسیاری از شرکت ها به بالای 20 برسد.
افزایش بالای 20 یعنی صورت کسر که بیانگر قیمت است رشد بیشتری از مخرج که درآمد را نمایندگی می کند داشته است.
بسیاری بر افزایش نرخ ارز و تورم به عنوان نمونه ای از احتمال افزایش درآمدها تاکید دارند اما واقعیت این است که در دو سال گذشته تغییرات نرخ تورمی کم نبوده و بخش زیادی از تغییرات نرخ ارز نیز در درآمدها منعکس شده است. بنابراین انتظار افزایش درآمد بیش از این رقم جا پای محکمی در واقعیت ندارد.
برای اثبات این نکته فقط به نمادهایی که روز گذشته بیشترین سرمایه حقیقی ها را به خود جذب کرده اند توجه شود. از پنج نماد اول سه نماد نسبت قیمت به درآمدشان بالای 26، یک نماد بالای 30 و نماد دیگر بالای 200 است.
سرمایه گذاران چه انتظاری از نرخ تورم و نرخ ارز در آینده دارند که حاضر هستند چنین ریسکی را متحمل شوند یا در اقتصاد ایران قرار است چه اتفاقی رخ دهد که بتوان از محل آن مخرج این کسر را به گونه ای منبسط کرد که نسبت تعدیل شود. بسیاری از تحلیل گران می گویند راهی نیست و چاره در تعدیل قیمت است.
در این حالت خبری از نقطه چرخش در بورس نیست بلکه همانند چند ماه قبل در حرکت تند شاخص نزول به عنوان اصلاح شناخته می شد امروز هم در روزهای ریزش شاخص برگشت های آن باید به عنوان اصلاح موقت شناخته شود.