به گزارش می متالز، آمارهای منتشر شده درباره چند ماهه نخست سال ۱۳۹۹ بیانگر افزایش تولید فولاد خام و محصولات فولادی بوده ولی در عین حال صادرات این نوع محصولات در حد ۳۲ درصد کاهش داشته است.
در گفت و گو با سید بهادر اِحرامیان، نایب رئیس انجمن تولید کنندگان فولاد ایران، عوامل موثر در افزایش تولید و کاهش صادرات بررسی شده است.
بهادر احرامیان که فوق لیسانس بانکداری و تامین مالی بین المللی دارد فرزند محمد احرامیان از پیشکسوتان صنعت فولاد ایران است و او نیز به دلیل فراهم بودن موقعیت، در صنعت فولاد فعال شده و مدیر عامل شرکتی است که پدرش آن را بنیان گذاشت.
بهادر احرامیان، از چهره هایی است که دیدگاه تک بُعدی در صنعت فولاد نداشته و به گونه جامعی مسائل کل زنجیره تولید معدن - از معدن تا تولید فولاد - را در نظر می گیرد. به این ترتیب، او فرابخشی نگاه کرده و مدافع سرسخت فقط یک بخش خاص از این زنجیره تولید نیست.
در سال های قبل، سرمایه گذاری زیادی در صنعت فولاد انجام شده و راه اندازی طرح های فولادی که در سال های قبل شروع شده بود در سال ۱۳۹۹ ادامه دارد. برخی از طرح های هفت گانه فولادی در سال ۱۳۹۹ راه اندازی می شوند. طرح های دیگر که در حوزه بخش عمومی سرمایه گذاری آنها شروع شده بود قرار است به تولید برسد. افزایش تولیدی که اتفاق افتاده، ناشی از طرح هایی است که در سال های قبل شروع شده اند و خوشبختانه شاهد به بار نشستن آنها هستیم.
کارخانجات فولاد کشور هم افزایش تولید داشته اند. تقریباً می شود گفت همه کارخانه های بزرگ و متوسط ما، هر سال چند درصدی افزایش تولید دارند. تمام اینها جمع می شود و این رشد خوبی می شود که امسال داشته ایم.
در زمینه تولید شمش فولاد، طرح ها زودتر به نتیجه رسیده بودند و شاهد صادرات بودیم. شرکت های فولادی، بازار صادرات هم داشته اند و افزایش تولید بیش تر ناشی از این عامل است.
من فکر می کنم بیش تر به خاطر این بوده که در اسلب از پایه کوچک تری شروع کرده ایم و درصدی که محاسبه می کنیم نسبت به عدد پایه، کوچک تر است. به همین دلیل رشد درصدی که در اسلب می بینیم، بالاتر است. ما اگر به جز درصد، به عدد مقداری نگاه کنیم تولید بیلت، بالاتر از اسلب بوده است.
در حوزه محصولات فولادی، بالاترین رشد مربوط به مقاطع طویل فولادی (مثل تیر آهن و میلگرد) بوده است و ۳.۶ میلیون تُن محصول تولید شده و این بخش ۱۱ درصد رشد داشته است اما ۳.۵ میلیون تُن مقاطع تخت فولادی (مثل ورق) تولید شده و منفی یک درصد رشد داشته است.
ما باید آمار تولید این دو محصول را در سال پیش در نظر بگیریم. در سال گذشته، تولید مقاطع تخت، رشد بیش تری داشت و در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال گذشته، اُفت تولید کوچکی داشته است.
بر این رشد منفی یک درصد مقاطع تخت فولادی، نباید خیلی تاکید کنیم. شاید این رشد منفی، به خاطر برخی نوسانات باشد. برای مثال، ممکن است ناشی از تعمیرات کارخانه ها و امثال آن باشد.
البته من فکر می کنم با افزایش تولیدی که در بخش اسلب داشته ایم و این تولید، وارد بقیه کارخانه ها خواهد شد، ما در نیمه دوم سال شاهد رشد تولید محصولات مقاطع تخت فولادی هم باشیم. رشد تولید مقاطع طویل فولادی، بیش تر به پشتوانه تولید شمش فولاد برمی گردد.
اساساً میزان تولید ورق پوشش دار، خیلی کمتر از ورق گرم است.
کُل تولید مقاطع تخت فولادی در ۴ ماهه امسال ۳.۵ میلیون تُن بوده و از این مقدار، میزان تولید ورق گرم ۳ میلیون تُن است. عمده تولید مقطع تخت مربوط به ورق گرم است.
بله. تمام آن محصولات از ورق گرم تولید می شوند یعنی اصل تولید، همان ورق گرم است. گاهی وقت ها ورق گرم به ورق روغنی تبدیل می شود یا به ورق پوش دار تبدیل میشود و ممکن است که تبدیل هم نشود.
اصل بحث این است که بازار، بخواهد آن ورق گرم را مصرف کند ولی درباره کاهش تولید ورق پوشش دار می توان این طور بحث کرد که مقدار پایه تولید آن کم است. در نتیجه رشد منفی ۱۲ درصد ورق پوشش دار، نشان دهنده ایراد ساختاری در آن بازار نباشد.
در مجموع رشد منفی ورق پوشش دار به خاطر این است که به جای این که ورق گرم بیش تر به پایین دست برود و ورق روغنی و ورق پوشش دار تولید شود، به همان صورت ورق گرم به نوعی مصرف شده.
تا جایی که من می بینم مصرف کنندگان ورق روغنی و ورق پوشش دار، در این ۶ ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹، به طور دائم از کمبود ورق سیاه یا همان ورق گرم به عنوان خوراک کارخانه خودشان شکایت و گلایه داشتند یعنی این کارخانه ها، آماده افزایش ظرفیت بودند ولی چون که تامین نشدند، این کاهش رشد تولید اتفاق رخ داده است.
ما اگر تولید و عرضه اسلب داخلی را بیش تر کنیم، افزایش تولید محصولات مقاطع تخت فولادی مثل ورق می تواند اتفاق بیفتد.
اساساً رشد تولید فولاد در هر کشوری، سالیانه همین مقدار است و حداکثر ۸ درصد است. معمولاً رشد تولید در حد ۵ درصد و ۸ درصد است. در دنیا به طور میانگین رشد تولید یک درصد است.
بله. این طور که به نظر می رسد این مقدار رشد در کُل سال می تواند اتفاق بیفتد.
این هم مثل همان ورق پوشش دار است. میزان تولید نبشی و ناودانی کشور ما، در سطح پایینی است و ما نباید بر تغییرات درصدی این اقلام تاکید کنیم. چون حجم آن بازار پایین است و نوسانات به صورت درصدی، خیلی بزرگ جلوه می کنند. این نوع درصدها، تحلیل درستی به آدم نمی دهد. به عبارتی می توان گفت میزان تولید نبشی و ناودانی تقریباً ثابت بوده است.
*تیر آهن و میلگرد، رشد بالای تولید در چند ماهه اول امسال داشته اند. با توجه به این که رکود شدیدی در بخش ساخت و ساز حاکم است، چگونه این افزایش رخ داده و آیا تقاضا وجود داشته است؟
بخشی زیادی از این نوع محصولات برای صادرات رفته است. اگر صادرات نبود، بازار آنها اُفت زیادی می کرد.
اگر فرض کنیم در کل سال ۱۳۹۹ همین رشد ۹ درصد ادامه پیدا کند، کل تولید فولاد میانی یا خام به ۲۸ میلیون تُن می رسد. این رقم ۲۸ میلیون تُن تفاوت اساسی با میزان تولید سال ۱۳۹۸ نخواهد داشت.
اگر کل سال را در نظر بگیریم همین یک میلیون تُن افزایش تولید فولاد، جهش بزرگی است.
با آن رقم هدفگذاری، فاصله داریم ولی ما باید با میزان تولید سالیانه کشورهای دیگر مقایسه کنیم. اگر میزان تولید کشور چین به عنوان بزرگترین کشور تولید کننده را در نظر نگیریم، رشد ایران سه برابر رشد جهان است.
اساساً رشد تولید فولاد در هر کشوری، سالیانه همین مقدار است و حداکثر ۸ درصد است. معمولاً رشد تولید در حد ۵ درصد و ۸ درصد است. در دنیا به طور میانگین رشد تولید یک درصد است. تولید ما با همین نسبت بالا می رود.
یک مقدار از آنها بله و یک مقدار هم مورد توجه قرار نگرفت.
یک مدت مجوزهای محموله به محموله لغو شد ولی حدود یک هفته است که دوباره برقرار شده. عرضه های سنگین در بورس کالا، هنوز ادامه دارد و البته یک مقدار شدت آن را کم کرده اند.
این میزان کاهش صادرات، به خاطر محدودیت های صادراتی است که از ابتدای سال اِعمال شد و بعداً هم اثر منفی خودش را بر صادرات گذاشت. در نتیجه این مقدار کاهش صادرات را داشتیم و بعداً محدودیت ها برداشته شد.
صادرات محصولات نهایی فولاد، مشکل تر است و وقتی محدودیت هم، روی آن اِعمال می شود بیش تر ضربه می خورد.
صادرات آهن اسفنجی ممنوع شده.
به هر حال مجوزهای موردی مطرح بوده یا مجوزهای قبلی وجود داشته است.
بله. به خاطر افزایش قیمت های داخلی، تصویب شد که محصول تولیدی در بازار داخلی به فروش برسد.
وضع موجود به خاطر مشکلاتی مثل نرخ ارز است و به خاطر عرضه و تقاضا نیست. وقتی نرخ ارز و بازار ارز هیجانی می شود، خریداران و مردم، فولاد را نه برای مصرف بلکه برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند.
آن هم به همین دلیل بوده است. به هر حال، باید محصول در بازار داخلی عرضه می شد.
خیلی از مشکلات هنوز برقرار است. به هر حال قیمت های بازار داخلی، جای سوال دارد. عرضه های اجباری فولاد و قیمت های اجباری در بورس کالا، هم به مصرف کنندگان نهایی و هم به تولید کنندگان فشار می آورد و انتقاداتی در این زمینه وجود دارد.
وضع موجود به خاطر مشکلاتی مثل نرخ ارز است و به خاطر عرضه و تقاضا نیست. وقتی نرخ ارز و بازار ارز هیجانی می شود، خریداران و مردم، فولاد را نه برای مصرف بلکه برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند.
در نتیجه یک تقاضای کاذب به وجود می آید. این تقاضا، تقاضا برای مصرف نیست. متاسفانه سیاستگذاران ما، در این جور شرایط اشتباه می کنند و تقاضایی را که برای حفظ ارزش پول وارد بازار می شود، با تقاضای واقعی اشتباه می گیرند و فشار بیش تری می آورند که کارخانجات، حتما باید این تقاضا را پوشش بدهند.
در واقع به مشکل کمک می کنند. این تقاضایی که در داخل کشور ایجاد شد، بیش تر ناشی از نوسانات ارز بود و مردم، بازار ارز را یک بازار افزایشی می دیدند. در نتیجه مردم به دنبال یک جایی بودند که پول خودشان را برای حفظ ارزش، صرف خرید اقلام خاصی کنند.
ما هنوز شش ماه تا آخر سال داریم و نمی دانیم چه اتفاقی می افتد.