به گزارش می متالز، نکته قابل توجه این است که در کشور ما معادن سنگآهن کمعیار فراوانی وجود دارد که به دلیل نبود تکنولوژی هیچ استفادهای از آنها نمیشود و غیر فعال باقی ماندهاند. با استفاده از تکنولوژیهای روز معدنی، علاوه بر اینکه میتوان مواد اولیه صنعت فولاد را تامین کرد، میتوان زمینه را برای اشتغالزایی در معادن کوچک و ثروتآفرینی نیز فراهم آورد. در این رابطه با محمدرضا پیربداقی، مدیرعامل شرکت سنگ پیرسام و رئیس هیئت مدیره شرکت سنگآهن آفتاب به گپوگفت نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
شرکت سنگآهن آفتاب، مجموعهای فعال در حوزه صنعت و معدن بوده که با هدف اکتشاف و استخراج و فرآوری مواد معدنی به ویژه سنگآهن از سال 1386 فعالیت خود را آغاز کرده است. شرکت ما در برخی از سالها صادرات بیش از یک میلیون تن سنگآهن به چین را در کارنامه دارد. با توجه به این تجربه، تصمیم گرفتیم به حوزه تولید محصولات با ارزش افزوده سنگآهن وارد شویم. معدن این شرکت در یکی از محرومترین نقاط ایران یعنی استان خراسان جنوبی و شهرستان طبس قرار دارد. این معدن به دلیل پلیمتال بودن (وجود چندین ماده معدنی در معدن)، امکان فرآوری را دشوار میساخت اما با توجه به قوانین وزارت صنعت، معدن و تجارت که معادن را به سمت احداث واحدهای فرآوری و تولید محصولات پاییندستی سوق میداد، از سال 1394 تصمیم گرفتیم نخستین واحد کنسانتره سنگآهن را در استان خراسان جنوبی در محل معدن احداث کنیم. خوشبختانه فاز نخست این کارخانه به ظرفیت 300 هزار تن در سال گذشته به بهرهبرداری رسید و هماکنون فاز دوم کارخانه که افزایش ظرفیت تولید تا 500 هزار تن خوراک ورودی و 300 هزار تن کنسانتره سنگآهن را به همراه دارد، وارد مدار خواهیم کرد. محصول شرکت سنگآهن آفتاب در اختیار شرکتهایی همچون فولاد مبارکه، اپال پارسیان و فولاد سنگان قرار میگیرد.
ذخیره معدن سنگآهن آفتاب طی اکتشافات تکمیلی انجام شده، حدود 1.5 تا دو میلیون تن کانسنگآهن با عیار پایین ارزیابی میشود. به همین دلیل یکی از ویژگیهای کارخانه شرکت سنگآهن آفتاب که در ایران بینظیر بوده و هنوز شرکتی موفق نشده به این دستاورد برسد این است که سنگآهن را با عیار کمتر از 10 درصد به کنسانتره 66 درصد تبدیل کند. در حال حاضر تقریبا اکثر معادن و کارخانههای کنسانتره، سنگآهن با عیار 20 تا 25 درصد را به عنوان باطله محسوب کرده و ارزش اقتصادی برای سرمایهگذاری در آن قائل نمیشوند البته در معدن اصلی شرکت، چندین ماده معدنی همچون سیلیس با عیار بالا و مس نیز وجود دارد. ضمن اینکه الیژیست نیز دیگر ماده معدنی آهندار موجود در معدن است که در حفاریهای چاههای نفت مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، با توجه به بازار خوب کنسانتره سنگآهن و وجود متقاضیان بسیار برای آن، ترجیح میدهیم در همین حوزه به فعالیت ادامه دهیم تا علاوه بر اینکه برای یک منطقه بسیار محروم کشور شغل ایجاد کنیم، به تامین مواد اولیه صنعت فولاد کشور نیز بپردازیم.
یکی از مهمترین مشکلات اصلی صنایع کشور این است که یک پروژه بسیار راحت توسط سرمایهگذار آغاز میشود اما نمیتوان زمان دقیقی را برای پایان آن در نظر گرفت. به عبارت بهتر، بهرهبرداری و اتمام یک پروژه پس از آغاز، بسیار دشوار است. به طور مثال، طی دو ماه گذشته قیمت برخی از محصولات فولادی مورد استفاده در پروژهها همچون ورق فولادی، بیش از 40 درصد افزایش یافته و از 9 هزار تومان به ازای هر کیلوگرم به بیش از 13 هزار تومان به ازای هر کیلوگرم رسیده است. این افزایش قیمت در مورد تمام اجزای یک کارخانه هم صدق میکند. به همین دلیل تکمیل پروژه نیمهتمام برای سرمایهگذار بسیار هزینهبر و دشوار است.
شرکت سنگآهن آفتاب با سرمایهگذاری شخصی شکل گرفته و صبر این شرکت در مواجهه با مشکلات دو سه سال اخیر صنعت بسیار بالا بوده است البته این صبر تنها در مورد کارخانه کنسانتره بوده که به تازگی به بهرهبرداری رسیده است. بنابراین این کارخانه دوره بازگشت سرمایه خود را پشت سر میگذارد. به همین دلیل با توجه به شرایط ترجیح میدهیم کارخانه کنونی را به سرمنزل مقصود برسانیم. ضمن اینکه فرآوری ماده معدنی جدید نیازمند کسب دانش فنی و گذراندن آزمون و خطا برای بهرهبرداری است.
در حال حاضر تمرکز خود را بر تکمیل کارخانه کنسانتره و به ظرفیت رساندن آن گذاشتهایم و در مرحله بعد قصد داریم به تولید گندله به عنوان محصول پاییندستی کنسانتره وارد شویم که برای این پروژه در حال کسب مجوزهای لازم هستیم. پیشرفت شرکت پیرسام منوط به تکمیل زنجیره ارزش است.
پیش از سرمایهگذاری در حوزه فرآوری سنگآهن، تجارت این ماده معدنی را انجام میدادیم و چندین سفر به کشورهایی نظیر استرالیا، چین و برزیل که تولیدکنندگان بزرگ سنگآهن هستند، انجام دادیم. در این کشورها سیستم فرآوری پیشرفته سنگآهن را مشاهده کردیم که با استخراج از اعماق زمین حتی از کانسنگهایی با عیار هشت تا 10 درصد نیز استفاده میکنند و با فرآوری آن به کنسانتره، سالها است که به چین و دیگر مصرفکنندگان عمده سنگآهن، محصول صادر میکنند. نکته قابل توجه این است که کشورهایی نظیر استرالیا و برزیل که بزرگترین منابع سنگآهن دنیا را در اختیار دارند و از منابع آب و سوختهای فسیلی نیز برخوردار هستند، در زمره برترین تولیدکنندگان فولاد دنیا نیستند حتی چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده سنگآهن و فولادساز دنیا ترجیح میدهد سنگآهن با عیار بالای 60 درصد و کنسانتره و گندله را خریداری کند.
طی دهههای گذشته، سنگآهن با عیارهای کمتر از 20 درصد در کشور ما به عنوان باطله در معادن دپو شده است. بنابراین با کسب تجربه از فناوریهای موجود در دنیا، با استفاده از مهندسی معکوس در استان اصفهان، کارخانهای را طراحی کردیم که بتواند سنگآهن با عیار کمتر از 10 درصد را هم از طریق ثقلی و هم از طریق تر به عنوان خوراک استفاده و آن را تبدیل به کنسانتره 66 درصد کند. در حال حاضر، بسیاری از شرکتها به استفاده از سنگآهن با عیار پایین و فناوریهای نوین تولید کنسانتره تمایل پیدا کردهاند و با توجه به نیاز کشور به مواد اولیه صنعت فولاد، این ماده معدنی را فرآوری کرده و در اختیار صنایع پاییندستی قرار میدهند.
مهمترین چالش امروز تولیدکنندگان، قوانین دست و پاگیر است. چراکه تولیدکننده و حتی خود مسئولان نیز اطلاعی از بخشنامههای صادره فراوان ندارند و نمیدانند که در آینده چه بخشنامههای جدیدی صادر خواهد شد. متاسفانه هیچ یک از بخشنامههای پی در پی وزارت صنعت، معدن و تجارت، تولیدمحور نیستند و به نظر میرسد بیشتر سلیقهمحور و شخصمحور باشند.
شرکت ما به عنوان واحد برتر معدنی کشور در سال 1397 به دلیل احیا و فرآوری سنگآهن با عیار کمتر از 10 درصد و تبدیل آن به کنسانتره 66 درصد، انتخاب شده است. هنوز بسیاری از فعالان سنگآهن و فولاد نسبت به این تکنولوژی آشنایی ندارند. ضمن اینکه شرکت سنگآهن آفتاب در منطقه بسیار محروم قرار گرفته است. پیش از این، بسیاری از روستاهای اطراف معدن به دلیل نبود شغل دائم و امنیت، از سکنه خالی شده بود. این شرکت بالغ بر 150 میلیارد تومان در معدن سنگآهن آفتاب سرمایهگذاری شخصی بدون اخذ وام یا امضای طلایی انجام داد و باعث شد اهالی مجددا به چندین روستا برگردند. ضمن اینکه مواد بخشی از مواد اولیه چند شرکت را در صنایع پاییندستی تامین میکنیم.
متاسفانه در شرایط فعلی هیچ حمایتی از شرکت ما نمیشود. سرمایهگذار به جای اینکه تمرکز خود را روی تولید بیشتر و اجرای طرحهای توسعهای بگذارد، باید دائما به چالشهای دستورالعملها و برطرف کردن آنها بیندیشد. نکته قابل توجه این است که با توجه به ظرفیت کارخانه کنسانتره، ذخیره معدن تنها برای چهار سال آینده پاسخگو خواهد بود. این در حالی است که در استان خراسان جنوبی دهها معدن سنگآهن غیر فعال وجود دارد که هرگز بهرهبرداری نشدهاند. هر یک از این معادن میتواند زمینه را برای اشتغال دهها نفر فراهم کند. ضمن اینکه فعالسازی این معادن میتواند کمبود مبرم خوراک صنایع پاییندستی را نیز مهیا سازد. متاسفانه ارادهای وجود ندارد که معادن سنگآهن کوچک متروکه را فعال کند و اغلب شعارهای زیبای فعالسازی معادن کوچکمقیاس در حد حرف باقی ماندهاند. با توجه به افق 1404 صنعت فولاد مبنی بر تولید 55 میلیون تن فولاد، باید حدود 90 میلیون تن کنسانتره سنگآهن تولید کنیم اما هماکنون تولید کنسانتره کشور سالانه حدود 50 میلیون تن است و کسری 40 میلیون تنی در این زمینه وجود دارد. فعالسازی معادن کوچک میتوان به بهبود تامین خوراک صنایع پاییندستی کمک کند. در این رابطه نیاز است اکتشافات سنگآهن با کمک بخش خصوصی تکمیل و معادن کوچک فعال شود.
مشکل دیگر صنعت، تسهیلات بانکی است که در این رابطه سپردهگذاری، نحوه تخصیص، پرداخت اقساط و سود بانکی هیچ یک به سود تولیدکننده نیست و به نظر میرسد بانکها رویکرد حمایت از تولیدکننده را ندارند و سیستم بانکی مشکل دارد.
کمبود زیرساختهای حملونقلی، چالش دیگر شرکت سنگآهن آفتاب است زیرا این شرکت در یک منطقه نسبتا محروم قرار دارد و سیستم حملونقل کشش افزایش ظرفیت تولید را ندارد. اگر قرار باشد همه ظرفیتهای تولیدی بخش معدن و سایر صنایع فعال شوند، سیستم حملونقل و زیرساختها هرگز پاسخگوی جابهجایی کالا نخواهد بود.
مواجهه با سازمانهایی همچون تامین اجتماعی و مالیات نیز چالشبرانگیز است. به طوری که 25 درصد از درآمد هر تولیدکننده به عنوان مالیات بخش و 9 درصد دیگر به عنوان مالیات بر ارزش افزوده فروش گرفته میشود. 9 درصد دیگر هم به عنوان مالیات بر ارزش افزوده به شرکتهای حملونقلی پرداخت میشود. به این اعداد باید 7 درصد بیمه تامین اجتماعی را نیز اضافه کرد. به این ترتیب، حدود 40 درصد از درآمد یک تولیدکننده به این سازمانها اختصاص مییابد. در حالی که در بسیاری از کشورها به جای کسر مبالغ از درآمد، از سود حاصله مالیات و تامین اجتماعی کسر میشود. این یعنی اگر قیمت فروش کنسانتره حدود یک میلیون تومان به ازای هر تن باشد، باید حدود 400 هزار تومان آن را به این شکل به سازمانهای دولتی داده شود.
به طور حتم ضرایب قیمتی محصولات سنگآهنی به منزله یارانهای برای تولیدکنندگان فولاد است. در حال حاضر، ضریب کنسانتره سنگآهن حدود 24 تا 25 درصد شمش فولاد در دنیا است اما در ایران این ضریب حداکثر 16 درصد و به صورت دستوری محاسبه میشود. ضمن اینکه محدودیتهای صادراتی نیز برای سنگآهن اعمال میشود. کاهش صادرات سنگآهن که ارزآوری خوبی برای کشور داشت نیز مسئلهای قابل تامل است. در مقابل یارانهای که دولت به تولیدکنندگان شمش بابت خرید سنگآهن ارزان میدهد، آیا این تولیدکنندگان نیز شمش خود را ارزانتر از قیمتهای جهانی و با یارانه به مصرفکنندگان و نوردکاران در بورس کالا ارائه میدهند؟ متاسفانه مشاهده شده است که برخی از تولیدکنندگان شمش فولادی علاوه بر استفاده از سنگآهن ارزان، محصولات خود را در بورس کالا عرضه نمیکنند و با عرضه آن در بازار آزاد، نوردکاران را با کمبود شمش مواجه میکنند. هماکنون قیمت شمش در بورس کالا با بازار آزاد تفاوت 30 تا 40 درصدی دارد.
نکته قابل توجه دیگر این است که قیمت سنگآهن به عنوان ماده خام معدنی مطابق با نرخهای جهانی محاسبه شده و در اختیار واحدهای فرآوری قرار میگیرد. این در حالی است که سنگآهن مگنتیتی به عنوان خوراک واحدهای فرآوری با برداشت بیرویه از معادن با کمبود تولید مواجه شده است. ضمن اینکه برخی از محدودههای معدنی سنگآهن که پیش از این بدون استفاده بودند و حداکثر تا یک میلیارد تومان قیمت داشتند اما با بهبود بازار سنگآهن صاحبان این محدودهها قیمتها را تا چندین برابر افزایش دادهاند و به هیچ قیمتی حاضر به فروش این محدودهها با قیمتهای عادلانه نیستند. به این ترتیب، بخشی از زنجیره تولید فولاد با قیمتگذاری دستوری به عقب رانده شده و بخش دیگر به صورت آزادانه فعالیت میکند.