به گزارش می متالز، عظیم ثابت اظهار داشت: شفافیت در بورس کالا به معنای آن است که در این بورس، کوچکترین عملی زیر ذرهبین طرفین و ناظران بازار قرار دارد و همین موضوع مانع از بروز بدعهدی یا تخلفات مرسوم در بازار سنتی می شود؛ موضوع مهم آن است که سیاست گذاران با نگاه به معاملات بورس کالا می توانند به طور دقیق رفتار عرضه کننده و متقاضیان را رصد کنند و برای تنظیم بهتر بازار تصمیم بگیرند. در واقع وقتی به مزایای بورس کالا به خصوص شفافیت آن توجه کنیم، برخی فضاسازیهای ایجادشده علیه بورس را بهتر درک خواهیم کرد.
وی در نقد برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی در خصوص بورس کالا گفت: بورس کالا، شفافترین بازار کشور بوده و نظام عرضه و تقاضا در بورس دقیقتر و واقعیتر است و آنچه طرفداران بازار سنتی عنوان میکنند به دلیل نفعی است که خودشان از بازارهای غیرشفاف و مبهم خارج از بورس میبرند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: نظام عرضه و تقاضا، از قضا در بازارهای شفافی مثل بورس معتبرتر است. نظام قیمتگذاری هم به همین صورت است. در فضای خارج از بورس فضا بسیار غیرشفاف بوده و در فضای سنتی و غیرشفاف تا جایی که امکان داشته باشد میتوان لابی کرد و با رانت و انحصار اهداف را پیش برد. بنابراین، این افراد به دنبال همان فضای غیرشفاف و رانتآلود هستند.
او توضیح داد: نظام بازار ما یک نظام آمیخته به دلالی است و واسطهگریها، سالهاست که در اقتصاد ایران شکلگرفته و بهتدریج افزایش یافته است؛ متاسفانه واسطهها، نقش بسیار پررنگی در اقتصاد دارند و میتوانند برخی سیاستها را نیز تحت تأثیر قرار دهند.
ثابت ادامه داد: دلالان، ضمن فرافکنیهایی که انجام میدهند سعی در اثرگذاری بر تصمیمات دولت دارند و میخواهند تا حدممکن، بخشی از محصولات را خارج از بورس معامله کرده و در همان فضای غبارآلود سنتی خود، دستشان برای دلالی و سودجویی باز باشد.
او در ادامه به سامانه تخصیص سهمیه مواد اولیه وزارت صمت اشاره کرد و گفت: اگر تخلفات بهینیاب و کارمندان آن شناسایی شد و با آن برخورد قضایی صورت گرفت، به دلیل همین شفافیت موجود در بورس است. این در حالی است که در بازار سنتی اصلاً این تخلفات یا شناسایی نمیشوند و یا بهقدری دیر این تخلفات نمایان میشود که کار از کار گذشته و رانت جوییها و قیمتها اثرات مخرب خود را بر بازار گذاشته است. اما در بورس کوچکترین عملی زیر ذرهبین طرفین و ناظران بورس قرار دارد و همین نکته، مانع از بروز تخلفات می شود. وقتی به این مساله خوب توجه کنیم؛ فضاسازیهای ایجادشده علیه بورس را بهتر درک خواهیم کرد.
ثابت با اشاره به اینکه بورس هیچ دخالتی در تعیین قیمتها نداشته و ندارد، گفت: وقتی درباره قیمتها صحبت میکنیم نباید از فاکتورهای مهمی مثل قیمتهای جهانی و قیمت ارز غافل شویم. همه میدانیم که قیمت تمام کالاها، اعم از کالاهای قابل تجارت و کالاهای غیرقابل تجارت، به نرخ ارز وابسته است؛ به طوری که یا بهصورت مستقیم مانند کالاهای وارداتی از نرخ ارز تبعیت می کند و یا بهصورت غیرمستقیم مانند مستغلات است که مواد اولیه آن بهنوعی به بهای ارز وابستگی دارد. بنابراین، هنگامیکه میخواهیم مقصر افزایش قیمتها را پیدا کنیم باید به تمام عوامل اثرگذار آن ازجمله قیمت متغیرهای کلیدی توجه کنیم. اما منتقدان و البته افرادی که از بازارهای غیرشفاف سود می برند، بدون توجه به افزایش نرخ ارز و حتی بدون توجه به اثراتی که سیاستهای دولت بر قیمتها دارد، بورس را مقصر رشد قیمتها میدانند که یک تحلیل جانبدارانه و غیرمنصفانه است.
او متذکر شد: این افراد چطور خاطره خروج سکه از بورس و تعطیلی سکه آتی را از یاد بردهاند؟ مگر فعالان بازار سکه نمیگفتند که معاملات آتی باعث گرانی سکه شده است. حالا که بازار آتی سکه تعطیل شده آیا قیمت سکه کاهش یافته است؟ این تجربه نشان داد که با تعطیلی معاملات آتی سکه نه فقط قیمتها در یک سطح باقی نماند، بلکه در فضای غیرشفاف بازار آزاد سکه بهصورت جهشی رشدی سه برابری را نیز به ثبت رساند. فعالان بازار لطفاً توضیح دهند که چرا قیمت سکه را نتوانستند در بازار سنتی کنترل کنند؟ حال چه تضمینی میدهند که مثلا اگر کل فولاد کشور در بورس کالا نباشد یا محصولی حتی خارج از بورس معامله شود به سرنوشت سکه دچار نشود؟
او در پایان تأکید کرد: دولت نیز باید بداند راه کنترل بازار، سرکوب قیمت ها نیست. با سیاستهای دستوری نمیشود یک بازار را به ثبات رساند. ابتدا باید عوامل اصلی رشد قیمت پیدا شود و سپس باید برای رفع مشکلات و حل آن اقدام کرد. اگر این مسائل بهصورت زیرساختی حل نشود؛ با قیمتهای دستوری و ابطال معاملات فقط بر اغتشاش و التهاب در بازار و تشکیل بازار سیاه دامن زده میشود.