به گزارش می متالز، غالب توقف نمادهای معاملاتی شرکتها به دلیل تعدیل گزارش پیشبینی سود صورت میگرفت. یکی از چالشهای بزرگ بورس، توقفهای طولانیمدت نمادهای معاملاتی سهام شرکتها بود که اصلیترین دلیل آن ابهام در اطلاعات یا رخداد تغییرات بااهمیت در پیشبینی سود شرکتها بود. این توقفهای طولانی مدت موجب کاهش نقدشوندگی سهام در بورس، اعمال نوسانات قیمتی به سهم پس از بازگشایی نماد و نیز سایر سهمهای گروه در صنعت مشابه و عدم اطمینان سرمایهگذاران بابت بلوکه شدن سرمایهها در بورس میشود که میتواند آسیبهای جدی را در پی داشته باشد. ضمن اینکه این امر با بلوکه شدن سرمایههای مشتریان اعتباری موجب تحمیل ریسک به کارگزاران نیز میشد و فشار فروش را در دیگر نمادهای معاملاتی باز رقم میزد و در شرایط بیثبات بورس، روندهای نزولی را تشدید میکرد. توقف نمادهای گروه پالایشی جهت پیشبینی سود و سپس کاهش قیمت نفت که منجر به بازگشایی بهشدت منفی این سهامها بعد از چند ماه توقف میشد، نمونه بارز این موضوع است.
بررسی بورسهای جهان نشان میدهد غالب کشورها الزامی برای پیشبینی سود ندارند و در برخی کشورها ارائه پیشبینی سود ممنوع است. اتکای صرف به عدد پیشبینی درآمد هر سهم باعث غفلت از وضعیت کلی شرکت و گمراهی سرمایهگذاران بود و حساسیت بیش از اندازه بازار صرفا به عدد سود پیشبینی شده و نه کیفیت و جزئیات آن بود. با اعلام سود پیشبینی شرکتها، سهامداران این اطلاعات را مبنای معاملات خود قرار میدهند و وارد جزئیات اطلاعات شرکتها نمیشوند. همین موضوع اثرات انحرافی خود را بر معاملات میگذاشت. این حرکت سهامداران در حالی رقم میخورد که بسیاری از شرکتها به لحاظ ترازنامهای و حتی سود و زیان شرایط مناسبی نداشته، اما با اعلام پیشبینیهای خلاف واقع و غیرقابل تحقق باعث تاثیر بر تصمیمات سهامدار میشدند. حتی در برخی موارد سود پیشبینی شده عمدتا از سود یا زیان غیر عملیاتی (سود یا زیانی که احتمال تکرارشوندگی آن بسیار کم است) حاصل میشود که همین سود یا زیان غیرعملیاتی باعث عدم محاسبه دقیق نسبت p/ e میشود، چرا که همین سود یا زیان غیرعملیاتی (غیر تکرارشونده) به میزان سود و زیان عملیاتی از ضریب p/ e یه یک اندازه تاثیر میگیرند، در حالی که در محاسبه p/ e تحلیلی (که توسط تحلیلگران محاسبه میشود) ضریب p/ e سود یا زیان غیرعملیاتی برابر با «یک» لحاظ میشود.
احتمال دستکاری قیمت سهم با اعلام سودهای پیشبینی که هرگز محقق نخواهد شد. یکی از دلایل اصلی این تصمیم انحراف خیلی زیاد بین عملکرد و EPS شرکتها بود و همین امر میتواند در مسیر تصمیمگیری سهامداران گمراهکننده باشد. در سالهایی که شرکتها اقدام به پیشبینی سود میکردند، در بهترین حالت ۶۰ درصد شرکتها با انحراف کمتر از ۱۰ درصد، سود پیشبینی شده را محقق میکردند.
جزئیات ریز بودجه شرکتها، ارائه پیشبینی اقلامی که اطلاعات آن تحت کنترل اعضای هیاتمدیره نبود. بهعنوان نمونه قیمتهای جهانی و تاثیر آن بر سود و زیان شرکت یا تغییر مداوم قوانین از جمله ممنوع شدن واردات یا صادرات کالایی خاص. در گذشته شرکتها فرضا با تولید یک محصول جدید یا انعقاد یک قرار داد جدید، باید مجددا پیشبینی سود هر سهم را تعدیل میکرد که خود مستلزم زمان زیادی بود. اما هم اکنون صرفا با انتشار یک شفافسازی، از توقف طولانیمدت نماد جلوگیری میشود.
اما با حذف پیشبینی سود، شرکتها ملزم شدند اعلام تغییرات بر درآمد شرکتها را از طریق انتشار اطلاعیه افشای اطلاعات با اهمیت (در سامانه کدال) افشا کنند و همچنین بهطور فصلی گزارش تفسیری مدیریت از سوی ناشران ارائه شود که باعث روشن شدن ابعاد گوناگون فعالیت ناشران برای سهامداران شود. میدانیم که صورتهای مالی فقط به ارائه فعالیت گذشته میپردازند. اما گزارش تفسیری مدیریت همراه با جزئیات خود و برآورد ۹ ماه آتی اقلام فروش، بهای تمامشده و هزینهها، به آینده فعالیت ناشران نیز نیم نگاهی دارد که کمکی به تحلیل بهتر ناشران از سوی فعالان بازار سرمایه است و حسابرسان شرکتها باید درخصوص این گزارشات در فواصل ۶ ماهه و ۱۲ ماهه اظهار نظر کنند. جایگزین کردن گزارش پیشبینی سود با گزارش تفسیری هیاتمدیره میتواند تنها به حذف عدد پیشبینی سود منجر شود و نه اقلام و جزئیات تشکیلدهنده آن. با جایگزین شدن گزارشهای تفسیری مدیریتی به جای پیشبینی درآمد هر سهم (EPS)، سرمایهگذاران باید تحلیل را مبنای معاملات خود قرار دهند تا هم سطح دانش بازار افزایش یابد و هم به تدریج شاهد حرکت بازار سهام به سمت یک بازار حرفهای و تحلیلنگر باشیم. وضعیتی که در بورسهای پیشرفته دنیا دیده میشود.
پیشبینی درآمد هر سهم (EPS) مقوله با اتکا بودن اطلاعات مالی را خدشهدار میکرد، چرا که احتمال انحراف آن با واقعیت وجود داشت.
انتشار گزارش تفسیری مدیریت همراه با صورتهای مالی فصلی، نه تنها سرعت انتشار برآوردی آتی را افزایش میدهد و باعث بهموقع بودن ارائه اطلاعات میشود، بلکه مقوله مربوط بودن اطلاعات مالی را بهبود میبخشد چرا که صورتهای مالی تمام اطلاعات موردنیاز استفادهکنندگان را برای تصمیمگیری به همراه ندارد، چون صورتهای مالی عمدتا بیانگر آثار مالی رویدادهای گذشته است و معیارهای غیرمالی عملکرد یا چشماندازها و برنامههای آتی را به همراه ندارد. اما باید پذیرفت گزارش تفسیری مدیریت تمام اطلاعات مورد نیاز را ارائه نمیدهد. حتی با انتشار گزارشهای ماهانه تولید و فروش هم برخی اطلاعات جهت تحلیل و پیشبینی سود شرکتها توسط فعالان بازار، مغفول مانده است بهطور مثال به علت شرایط اقتصادی کشور از جمله نوسانات تقریبا همیشگی قیمت ارز و تورم حاد موجود، امکان تغییر سریع بهای تمام شده شرکتها و همچنین ارزش جایگزینی شرکتها وجود دارد. لذا پیشبینی میشود شرکتها در گزارشات ماهانه درخصوص ترکیب تشکیلدهنده بهای تمام شده و تغییرات آن اطلاعات مربوطه را ارائه دهند. همچنین در گزارشهای تفسیری ۶ و ۱۲ ماهه که با اظهارنظر حسابرس همراه است، اطلاعات برآوردی از ارزش روز داراییها ارائه دهند.
این نکته مهم است که پیشبینی سود برای شرکتها اختیاری است و ممنوع نیست لذا شرکتی که با احتمال بالا میتواند سود هر سهم خود را پیشبینی کند، میتواند با ارائه سود پیشبینی به ارزشگذاری دقیقتر شرکت خود کمک کند.
در واقع باید عنوان کرد با گسترش بازار سهام توان و پتانسیل تحلیلی و کارشناسی بازار سرمایه افزایش پیدا کرده است و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری میتوانند بسیاری از این موارد را از محل اطلاعات عملکرد میان دورهای شرکتها استخراج کنند.
به این ترتیب با خدمات مشاورهای خود اقدام به پیشبینی سود تحلیلی شرکتها کرده تا ضمن تخصصی شدن موضوع پیشبینی سود، از اعلام سودهای غیر قابل تحقق توسط شرکتها و همچنین سودجویان فضای مجازی جلوگیری شود. حتی اعلام پیشبینی سود تحلیلی شرکتها توسط شرکتهای مشاور سرمایهگذاری میتواند یک معیار برای رتبهبندی شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری باشد.
این روزها که تعداد فعالان و سرمایهگذاران بازار سرمایه در سال ۹۹ به شدت افزایش یافته است، عمدتا این گروه از تازه واردان به بازار فاقد دانش و آگاهی و تجربه لازم و کافی مربوط به بازار سرمایه هستند. بر این اساس برای کمک به تصمیمگیری و معاملات این افراد اعلام پیشبینی سود شرکتها توسط ناشران بیشتر خواهان خواهد داشت، اما باید دانست این افراد اگر توان تحلیل سودهای آتی شرکتها و در نتیجه ارزشگذاری سهام را ندارند، یا باید بهطور غیرمستقیم سرمایهگذاری کنند و به شرکتهای سبدگردانی و صندوقهای سرمایهگذاری مراجعه کنند، یا با مراجعه به شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری خواهان دریافت تحلیلهای مربوطه شوند یا آنکه صرف نظر از ارزش شرکتها و سود آنها براساس تحلیلهای تکنیکی اقدام به معامله کنند که ضمن پذیرفتن ریسک معاملات مربوطه، خود نیاز به دانش خاص خود را دارد.