عدم حرکت در جریان تحول دیجیتال باعث غیر رقابتی شدن تولید می‌شود

به گزارش می متالز، در ادامه این یادداشت آمده است:

تحول دیجیتال به نوعی حرکت و گام برداشتن برای به وجود آوردن شرایطی مناسب برای بقای هر صنعت یا سازمان است؛ به این شکل که هر سازمان و صنعتی که بخواهد در نسل آینده خود ادامه حیات داشته باشد و با قرارگرفتن در میان بزرگان آن صنعت با آنها به رقابت بپردازد، گریزی ندارد که در مسیر تحول دیجیتال قدم بگذارد و مفاهیم تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی نسل چهارم را درک کرده و با مطالعه نسبت به پیاده سازی آن اقدام کند تا بتواند با سرعت تمام در این مسیر گام بردارد.

فولاد مبارکه اصفهان نیز از چند سال گذشته مطالعات خود را با توجه به بهینه کاوی های انجام شده در زمینه طرح تحول دیجیتال آغاز کرده است. در واقع این طرح به عنوان یکی از ضرورت‌های اصلی فولاد مبارکه برای سال‌های آینده در نظر گرفته شده تا با اجرایی کردن آن مفهوم فولادمبارکه هوشمند را به وجود آورده تا مجموعه صنعتی داشته باشیم که مطابق با شاخص‌ها و مفاهیم اصلی تحول دیجیتال و انقلاب صنعتی نسل چهارم پایه ریزی شده و در نهایت از توانمندسازان این طرح در کارخانه فولادمبارکه استفاده کنیم.

حال اکنون این سوال پیش می‌آید که صنایع فولادی در ایران تا چه اندازه توانسته اند در این مسیر گام برداشته و موفق شوند؟ در اینجا باید گفت به طور طبیعی شرایط اقتصاد سیاسی در ایران یکسری محدودیت هایی برای صنایع فولادی ایجاد کرده است، اما حرکت در اقتصاد نسل چهارم حرکتی تازه بوده و تعداد کمی از شرکت‌های فولاد ساز بزرگ دنیا به تدوین و طراحی استراتژی در این زمینه اقدام کرده و در این مسیر در حال حرکت هستند.

یکی از موضوعاتی که از سوی این شرکت‌ها مورد بررسی قرار گرفته این است که پلتفرم بومی سازی شده برای خود دارند و از آن استفاده می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت ما نیز در ایران در شرایط غیر تحریم و عادی بازهم با محدودیت‌های زیادی مواجه هستیم و باید پلتفرم اصلی طرح تحول دیجیتال را خودمان طراحی و اجرا کنیم که البته در این زمینه مشکلی وجود نداشته و امکان پذیر است. با این حال برای بدست آوردن بسیاری از توانمندسازها و امکانات مربوط به تحول دیجیتال با معضلاتی روبرو خواهیم شد که یکی از آنها بحث امنیت است، دیگر آنکه شرایط فعلی جامعه، باعث می‌شود نتوانیم با هزینه ای مشابه با دیگر شرکت ها برای اجرای این طرح اقدام کنیم و در نهایت هزینه‌های بیشتری به ما تحمیل می‌شود.

 با عنایت به موضوعات فوق و عدم حرکت در جریان تحول دیجیتال باعث غیر رقابتی شدن تولید در این صنعت خواهد شد؛ همچنین در آینده با امکان حضور رقبای جهانی که قیمت تمام شده تولیدات آنها جهت حضور در بازار محصولات نسبت به محصولات ما کمتر است، سبب می شود که در آن شرایط امکان رقابت و حضور در بازار جهانی را از دست بدهیم؛ از اینرو شایسته است صنعت فولاد و کل چرخه آن یعنی از معدن تا مشتریان محصولات به تحول دیجیتال باور داشته و برای آن برنامه‌ریزی کنند تا بتوانند مفاهیم و شرایط تحول دیجیتال را در سازمان‌های خود جاری و از این منابع و ابراز استفاده کنند.

برای مثال امروزه مباحث ابتدایی دیجیتالی شدن در صنعت بانکداری و خدمات نسبت به چندسال گذشته تفاوت‌های بسیاری دارد و انواع سیستم های خدماتی و اپلیکیشن های خدمات فنی ایجاد شده اند که تنها قسمتی کوچک از تحول دیجیتال هستند؛ بنابراین می‌توان گفت مهم ترین قسمت در طرح تحول دیجیتال استفاده از مفاهیم آن و بکار گیری اطلاعات وسیع بوده و برای صنایع معدنی همچون صنعت فولاد در آینده بسیار کارساز و کارآمد خواهد بود