به گزارش می متالز، روحاله حسینی مقدم در خصوص لازمه راهاندازی بازار مشتقه ارز گفت: شرایط اقتصادی ایران با بسیاری از کشورهای دیگر متفاوت است و سرمایهگذاری در ارز متعارف نیست. اما در اینجا یکی از بازارهای معمول سرمایهگذاری،بازار ارز است.شاید باید نسخههایی برای ایجاد این بازار در ایران وجود داشته باشد که در کتابها و جاهای دیگر دنیا وجود ندارد.
وی ادامه داد: البته چاره کنترل بازار ارز، تاسیس بورس ارز نبوده و شاید لازم باشد بازارها و روشهای دیگر از جمله حساب و سپردههای ارزی داشته باشیم. بانک مرکزی اگر روی این موارد فکر کند، می تواند به جمع بندی مناسبی برسد. اگر اعتقاد بر این است که ساز و کار بازار سرمایه میتواند به بازار ارز کمک کند، برای پاسخ به برخی از تقاضاهایی که وجود دارد، بازار سرمایه این آمادگی را دارد.
این مقام مسئول افزود: بورس کالا آمادگی تشکیل بورس ارز را اعلام کرده و بورس تهران هم در مقاطعی ، موضوع مشتقات ارزی را مطرح کرد تا بتواند این بازار را راهاندازی و به بازار ارز کمک کند. در دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ در بورس تهران گواهی سپرده ارزی منتشر میشد و میتوان بر این موضوع فکر کرد و به نتیجه رسید. زمانی که بورس تهران گواهی سپرده ارزی منتشر میکرد، بسیاری از صادرکنندهها گواهیهای سپرده را به کسانی که ارز نیاز داشتند، می فروختند. با توجه به این پیشینه، برای کمک به این بازار اعلام آمادگی شد اما متولی اصلی ارز ، بانک مرکزی بوده و قاعدتا این بانک تصمیمگیر است.
حسینی مقدم در پاسخ به اینکه آیا در اقتصاد ایران با تاسیس بازار مشتقه ارز میتوان به معنی واقعی بازار ارز را کنترل کرد؟ گفت: هر بازاری درست کنیم، باید اجازه دهیم منطق و سازوکار عرضه و تقاضا در آن حاکم شود. آن بازار باید با شرایط بازار آزاد همخوانی داشته باشد تا بتوانیم کالایی در آن داد و ستد کنیم. چرا که در هیچ بازار دستوری نمیتوان مدیریت کرد.بله،می توان کنترل کرد چرا که خیلی از افراد برای سرمایهگذاری در ارز نگاه بلندمدت دارند.
وی در پاسخ به اینکه در زمان تلاطم بازار آزاد سکه بازار مشتقه سکه گاهی مزیت را از دست داده و بازار آزاد را کنترل نمیکند، امکان دارد در بازار مشتقه ارز نیز چنین اتفاقی بیفتد، گفت: اینکه زمانی بازار بسته شود، طبیعی است. چراکه در هر بازاری حتی بازار نیویورک هم امکان دارد به این نتیجه برسند امروز باید آن بازار متوقف شود اما نکته اینجاست که آن توقف باید با منطق همخوانی داشته باشد که مردم بتوانند آن را پیش بینی کنند.